نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: فرزند طلاق

1349
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2472
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    فرزند طلاق

    salam, man 22 salame , va 12 sale pedaro madaram az ham talagh gereftan , hala mikhaham ezdevaz konam vali hame khastegrae khodamo rad kardam onam bekhatere 1 mozo , ke roze avale khastegari man be khanevade pesar begam koja beyan khastegari man vaghti pedaro madare man joda az ham hstan , agar biyad khone pedaram ke madaram nist va age begam biyad khone madaram ke pedaram nist , asan dige nemidonam che khaki besaram berizam , hamishe bekhodam migam man hamishe mojarad mimonam kolak konid rahe hal bedid man dige mokham rad dade !!! ba tavajoh be in ke man khone pedaram zendegi mikonam va hafteyi 1ba miram pishe mamanam va khone pedaram ham khone mamano babashe hala in mozoham hast ke man dost nadarm shabe khstegari madarbozorgo , pedarbozorgo ameo amo ham sherkat konan vali khonashon tabaghe paiine mast va khili ham fozolan chetori beheshan befahmanam ke dost nadaram bashan ?????va chetori madaro pedaramo dar ek khane bebinam ????shabe khastegari ???

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2267
    نوشته ها
    56
    تشکـر
    31
    تشکر شده 30 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمـــــــــــــــــــــــ ک

    باکی زندگی میکنی؟
    بالاخره که اونامیفهمن پدرومادرت طلاق گرفتن1
    بگوبیان خونه اونی که باهاش زندگی میکنی

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2356
    نوشته ها
    59
    تشکـر
    32
    تشکر شده 51 بار در 29 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمـــــــــــــــــــــــ ک

    دوست من سلام .... .................کاملا درکت میکنم !!!!!!!!!!!!!!!
    از من داشته باش اونی که تو رو دوست داره و میخاد با تو ازدواج کنه فقط تو رو میخاد نه پدر مادر شکست خوردتو .......اگه پدر مادرت کم اوردن و ضعیف بودن تو قوی باش ...با این روحیه حساس تو هم ..............
    تو امتحان کردی ایا خواستگاری اومده خونه بابات وقتی مادرت اونجا نبوده مراسم را نصفه کاره رها کردن و رفتن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تو داری با پیش فرض هات زندگی میکنی افکارتو باورهاتو عوض کن تا زندگیت عوض بشه
    این دفه خواستگاری که قصد کرد واسه شما بیاد تو پیشنهاد بده به مادر پسره و بروید بیرون بگو من حرف دارم و با وقار و اعتماد به نفس موضوع رو قبل از خواستگاری در میون بزار.......................باور کن جواب میده ..............میدونی مشکل کجاست دوازده ساله پدر مادرت از هم جدا شدن اما تو هنووووووووووووووووووووووو ووووز با این موضوع کنار نیومدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ علایم افسردگی داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فعلا از فکر ازدواج بیا بیرون برو خودتو پیدا کن تو تا ارامش را درون خودت پیدا نکنی کنار هیچ همسری ارام نمیشی و زبونم لال زندگی پدر مادرت دوباره تکرار میشه........موفق باشی

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2472
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمـــــــــــــــــــــــ ک

    merci az dostan ke javab dadan
    man ba pedaram zenegi mikonam
    goftid ke biyad khone pedaram vali madaramo chikar konm age on nabashe man chikar konam akhe mage mishe madaro pedare adam shabe khastegari nabashan
    bironam nemishe gharar bezaram chon pesar ba khanevadash bayad biyad khone dokhtar ta az vaze zendegish belakhare agah beshe ,

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2316
    نوشته ها
    307
    تشکـر
    82
    تشکر شده 196 بار در 122 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : کمـــــــــــــــــــــــ ک

    سلام
    درسته که تو دوست داری اونا شب خواستگاری باشن ولی از اونجایی که با اونا زندگی نمی کنی باید با این قضیه کنار بیای
    همونطور که 100 درصد دوست داشتی همیشه با اونا زندگی کنی ولی نشده و 12 سال اینجوری زندگی کردی
    این یک شبو هم بی خیال شو
    مهم شبه عقد و عروسیه که حتما هر دو هستن
    در ضمن می تونی این مسئله رو با پدر و مادرت در میون بزاری ببینی اونا چی می گن
    مادرت با کی زندگی می کنه؟
    موفق باشی

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2231
    نوشته ها
    165
    تشکـر
    103
    تشکر شده 91 بار در 49 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمـــــــــــــــــــــــ ک

    سلام الیا جان من صد در صد با نظر دوستان موافقم همه ی حرفارو دوستان زدن
    به نظر منم بهترین راه بیان حقیقت و مشکلت با خانواده ی شوهرته و مطمعن باش نتیجه مثبت میگیری
    امیدت به خدا باشه عزیزم

  7. کاربران زیر از rahil بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    11821
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    6
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : فرزند طلاق

    با سلام به همگی... و نظرات عالی همگی...
    من همزاد پنداری کردم و خودم مشکل این دوست عزیزو دارم و 27 سالم هست
    بودن کسایی که منو به خاطر خودم بخوان
    اما خب همین اواخر با اینکه من قبل مراسم به خود اقا پسر گفتم شرایطمو و ایشون منو 3 جلسه دیدن و گفتن این موضع براشون مهم نیست
    و ایشون خودشون به خانوادشون گفته بودن، و مراسم خواستگاری و پس دادن بازدید ما شکل گرفت به شکلی خیلی خوب اما
    بازم هم با اینکه اون خانواده دیدن حتی من از لحاظ تحصیلی و ثبات شغلی بهترینم
    حتی از پسرشون اما باز هم مخالفت کردن
    من به نظرشون احترام میذارم
    اما اینکه منو و تمام اونچه که هستمو ندیدن هنوز نمیتونم هضم کنم
    شما دوست من حتما خیلی با خود اقا راجع این موضوع از دید اعتماد به نفس صحبت کن
    و نظرشونو نگرانی هاشونو جویا شو
    بذاری بریرای خود اقا این موضوع حل شه
    و شما رو وجودتونو بیشتر بشناسه
    در اون صورت با وجود گرامی شما میتونه هر کسیو راضی کنه.
    موفق باشین
    امیدوارم بهترینی که خدا براتون میخواد رقم بخوره براتون دوست من

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,741 بار در 6,989 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : فرزند طلاق

    نقل قول نوشته اصلی توسط eliz نمایش پست ها
    با سلام به همگی... و نظرات عالی همگی...
    من همزاد پنداری کردم و خودم مشکل این دوست عزیزو دارم و 27 سالم هست
    بودن کسایی که منو به خاطر خودم بخوان
    اما خب همین اواخر با اینکه من قبل مراسم به خود اقا پسر گفتم شرایطمو و ایشون منو 3 جلسه دیدن و گفتن این موضع براشون مهم نیست
    و ایشون خودشون به خانوادشون گفته بودن، و مراسم خواستگاری و پس دادن بازدید ما شکل گرفت به شکلی خیلی خوب اما
    بازم هم با اینکه اون خانواده دیدن حتی من از لحاظ تحصیلی و ثبات شغلی بهترینم
    حتی از پسرشون اما باز هم مخالفت کردن
    من به نظرشون احترام میذارم
    اما اینکه منو و تمام اونچه که هستمو ندیدن هنوز نمیتونم هضم کنم
    شما دوست من حتما خیلی با خود اقا راجع این موضوع از دید اعتماد به نفس صحبت کن
    و نظرشونو نگرانی هاشونو جویا شو
    بذاری بریرای خود اقا این موضوع حل شه
    و شما رو وجودتونو بیشتر بشناسه
    در اون صورت با وجود گرامی شما میتونه هر کسیو راضی کنه.
    موفق باشین
    امیدوارم بهترینی که خدا براتون میخواد رقم بخوره براتون دوست من

    لطفا تایپکی که جواب میدید اول نگاه تاریخ کنید بعد نظر بدید
    این تایپک مال پارسال
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد