شوهر بدهکار و بیکار

[s.k]

من ده ساله ازدواج کردم خودم لیسانس وهمسرم دیپلم هستش اوایل زندگیه بدی نداشتیم الان بعدازده سال بخاطرشغل عوض کردن شوهرم وبدهیاش واعتیادوسیگارکشیدنش پسرموول کردم اومدم خونه بابام
دوساله دارم خونه پدرش توی یه اتاق زندگی میکنم پدرشم موادمصرف میکنه!
اماهیچ تلاشه درستی واسه پس دادن بدهی بهبودزندگیمون نکرد
دوسش ندارم دیگه اماالکی بخاطرپسرم بهش میگم شایدت************ی به خودش بده1
الان پسرم اونجاس من نمیدونم چیکارکنم
واقعابااین شرایط دوس ندارم برگردم!
لطفاکمکم کنید

[باران باران]

عزیزم تا حالا کمکی برای ترک اعتیاد ایشون کردید؟
چون بنظرم علت اینکه کارشونو مرتب رها میکنن و هم اینکه نسبت به پرداخت بدهی هاشون تلاشی نمیکنن اعتیاد هست ایشون باید ریشه ای و با حوصله تحت درمان اعتیاد قرار بگیرن. ایشونو مقصر ندونین و ازشون ناراحت نباشین ایشون درواقع بیمار هستن و بنظرم باید کمک کنین تا بیماریشون مداوا باشه. بنظر من زندگیتون رو رها نکنید . بیشتر تلاش کنید . بدون اینکه بخودتون فرسودگی راه بدید با خوشحالی و امیدواری تلاش کنید . متخصص مجرب می تونه کمک کنه. بنظرم به مراکز ترک اعتیاد اطمینا نکنین. فقط روانپزشک متخصص . بعضیها رو میشناسم این مشکل رو داشتن زندگیشونو نابود کردن . تحت درمان قرار گرفتن و سالها دارو میخورن اما زندگیشون با ازبین رفتن این مشکل کاملا روبراه شده . البته شما خودتون بیشتر و بهتر از کمیت و کیفتهای زندگیتون خبر دارین و خودتون میتونین قطعا بهتر تصمیمگیری کنید اما باتوجه به مطالبی که گفتین نظر من این بود.
حداقل فرصت کوتاهی انتخاب کنین و آخرین تیرها رو هم جهت حفظ زندگیتون روانه کنید. یک روانپزشک میشناسم در تهران هستن که در این زمینه تخصصی کار میکنن . دکتر حسین فوده ای . بنظرم پزشک مورد اعتمادی هستن.

انشاالله مشکلتون حل بشه.

Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk

[s.k]

ممنون باران جون من تهران نیستم یه بارم پیش روانپزشک بردمش اون باهاش حرف زدداروداد
اماشوهرم بارهاوبارهاباهام دعواکرده!خودش ازم خواسته قهرکنم شایدبواسطه قهرمن خونوادش کمک مالی بهش بکنن!
امامن نیومدم این اخرادیگه نتونستم تحمل کنم
اماخودش میگه داره ترک میکنه
بهم قول داده ترک کنه یه کارمناسبم پیداکنه!
امابازم منتظره پدرش واسه پس دادن بدهیاش کمکش کنه!
میگه اگه اینکارونکنه ال میکنم وبل میکنم میذارم کلامیرم
مخوادازمشکلاتش فرارکنه .مخوادکسی دیگه حلش کنه وگرنه من دوسال بخاطراون رفتم خونه پدرش که مخارجمون کمتربشه بتونیم پس اندازکنیم ازش خواستم کمکش کردم دعواکردم امااحساس میکنم شوهرم هنوزبزرگ نشده!
مسیولیت پذیریونمیفهمه!

ازطرفیم نمیخام زندگیم خراب بشه
ازطرفیم بااون شرایط نمیخام برگردم اونجا
واقعاگیرافتادم

[باران باران]

بنظر من همه این حالاتی که درباره همسرتون میگین به خاطر مشکل اعتیاد و تأثیرات اون هست. ایشون خودشون هم درواقع دوست دارن ترک کنن اما به تنهایی نمی تونن یعنی نمیشه. و متأسفانه هر پزشکی هم نمیتونه تشخیص دارویی مناسب رو بده و به همین خاطر مراجعه ها بی نتیجه میمونه.
اگر ایشون حالشون خوب بشه دیگه منتظر کمک پدرشون نمی مونن. بخصوص که گفتین ایشون هم اعتیاد دارن.
پیشنهاد من این هست که به هر قیمتی شده کمک کنین به همسرتون دراینباره تا مداوا بشن و همراهیشون کنین. اگر دعوا میکنن یا امتناع متوجه باشین که خود واقعیشون نیستن ...
بعدها که انشاالله حالشون خوب شد از شما تشکر هم می کنن.
فقط در انتخاب پزشک دقت کنید.
وحتما درمانها رو ادامه بدین.
بسته به تشخیص متخصص ممکنه حتی تا چند سال طول بکشه طول درمان.
اما مطمئن باشید که انشاالله بعدش پشیمون نمیشید و راضی خواهید بود.


Sent from my HUAWEI G510-0200 using Tapatalk

[roeya]

سلام

دوست عزیز ناامید نشید.با نظرات دوستمون باران باران موافقم.در ضمن فرزندتون رو توی اون وضعیت و مشکلات رها نکنید. بخاطر اون هم که شده رو سر زندگیتون باشید و منطقی پیش برید