نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: خانواده متلاشی

1193
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2487
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    خانواده متلاشی

    21 دختر مجرد...خانواده ی تقریبا متلاشی شده(پدر و مادر بنده یه جورایی طلاق غیررسمی گرفتند . جدا از هم زندگی می کنند)...از نظر مالی خوب هستیم.یه ولی بزرگ توی زندگیم هست.به هیچ کسی اعتماد ندارم حتی خانواده و روانشناس.دوست ندارم چه صمیمی و نا صمیمی...حتی میترسم حرفامو توی دفتر خاطراتم بنویسم مبادا یکی بخونه و بفمه من چی توی ذهنم دارم.الان دقیقا دارم از درونم هم متلاشی میشم.شهرمون خیلی کوچیکه برای همین نمی تونم حرفامو بزنم.باید مودب و متین باشم باید سرسنگین باشم.نباید دست از پا خطا کنم.باید شدید درس بخونم.هر کاری میکنم باید بگم به بقیه تا بهم اجازه بدن.حتی اگه بقیه بهم اجازه ندن و از نظر شرع و قانون هم مشکلی نباشه نباید برم.همیشه باید بقیه رو در نظر بگیرم و از حق خودم بگذرم چون محجوب هستم.میترسم بقیه راجب من براساس خانواده ی متلاشیم قضاوت کنن نه خود من.پس باید تا جایی که میتونم باید اروم باشم.هر وقت میخام با یکی دوست شم خیلی زود خانوادمو میارن وسط(شاید میخان ازم امتیاز بگیرن)یادم نمی یاد کسی راجب به اونا حرفی یا اشاره ای نزنه.میخان تحقیرم کنن.برای همین شدم ملکه ی یخ.مغرور،کم حرف،همیشه عصبانی.دوست پسر نداشتمو و ندارم.دوست ندارم با بقیه دوست شم چون همشون دورو و ریاکار هستند.پشت سر ادم حرف میزنند.حتی اگه خیلی کارا براش انجام بدید.سال سوم دانشگاه هستم.ولی بقیه برام تعیین تکلیف میکنند.اعتماد به نفس صفر...تنفر از خود 100 درصد...من نباید خطا کنم حتی اگه یه کیلو هویج رو به جای 2 هزار تومن 4 تومن بخرم کلی عصبانی میشن.کلی تحقیرم میکنن ولی خودشون میرن میلیون میلیون سرشون کلاه میذارن باید خفه خون بگیرم.از دختر بودن خودم متنفرم.کوچک ترین اشتباه من برابر با تحقیر دیگران و یه عالمه احساس گناه برای من.حالا کاملا دیوونه شدم.همیشه اشتباهات گذشته ام میاد به ذهنم و هزاران برابر شکنجه ام میدم.تا جایی که بلند میگم به خودم دست از سرم بردار.ولم کن....

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    2131
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    7
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مسخرست میدونم فقط بگو حرفمامو میشنوی

    اهميت نده وخودت رو رها كن هركار اشتباهي كردي فداي سرت در مورد دوست هم من اينجا گلابي نيستم خودم دوستت ميشم از خودت متنفر نباش از ديگران تنفر داشته باش شعار من رو توي مشخصاتم بخون

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2316
    نوشته ها
    307
    تشکـر
    82
    تشکر شده 196 بار در 122 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مسخرست میدونم فقط بگو حرفمامو میشنوی

    سلام
    الان با کی زندگی می کنی؟
    به خدا توکل کن
    باهاش درد و دل کن
    ازش کمک بخواه
    هر کاری رو اگه مورده رضای خداست می تونی انجام بدی
    لازم نیست از دیگران اجازه بگیری
    دوست پسر هم بهتر که نداری
    تنها دوست واقعی همه ما خداست
    انشاءالله خوشبخت بشی

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2487
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مسخرست میدونم فقط بگو حرفمامو میشنوی

    با مادر و گاهی با پدر...میدونیید چیه یکی توی درونم همش میخاد منو بکوبه.همش میخاد منو تحقیر کنه همش اشتباهات گذشته مو بیادم میاره.این شکنجه ها داره واقعا اثرشو میذاره.یه عالمه هدف برای خودم دارم.ولی اینا سدم میشه.یه چیز دیگه پدر و مادر با وجود همه ی اینا خیلی خیلی خوبند.ولی نمی ذارند منم زندگی کنم.این محبت ها همراه با نذاشتن برای زندگی کردن یه جورایی منو سردرگم کردند.نه می تونم ازشون متنفر شم نه می تونم ازشون کامل راضی باشم.

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2316
    نوشته ها
    307
    تشکـر
    82
    تشکر شده 196 بار در 122 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مسخرست میدونم فقط بگو حرفمامو میشنوی

    سلام
    خب هیچ انسانی کامل نیست شما و پدر و مادرتون هم همینطور
    بهتره سعی کنید به اهدافتون فکر کنید و نقاطه مثبته خودتونو تقویت کنید
    به پدر و مادرتون هم علاقه و احترام نشون بدین
    اونا حتما دلیلی داشته که نتونستن با هم زندگی کنن
    و الا هیچ زن و شوهری دوست ندارن اینطوری زندگی کنن
    اصلا یه چیزی
    بیا از امروز یه کاری کن
    ببین همه تلاشتو بکن اونا با هم آشتی کنن
    مثلا جلو هز کدوم بگو اون یکی خیلی دوستت داره همش از شما به خوبی یاد می کنه
    انشاءالله موفق باشی

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2487
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مسخرست میدونم فقط بگو حرفمامو میشنوی

    تک ستاره جون من دیگه برام مهم نیست پدر و مادرم با هم باشند یانه...میخان اشتی کنن یا نه...مشکل من اینه که همش اشتباهات گذشته میاد توی ذهن،همش شکنجه ام میده اینو نمی دونم چیکار کنم؟

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2316
    نوشته ها
    307
    تشکـر
    82
    تشکر شده 196 بار در 122 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مسخرست میدونم فقط بگو حرفمامو میشنوی

    سلام
    خداوند بخشندست
    تو هم اول باید خودت رو ببخشی

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1338
    نوشته ها
    1,720
    تشکـر
    315
    تشکر شده 1,186 بار در 704 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : مسخرست میدونم فقط بگو حرفمامو میشنوی

    نقل قول نوشته اصلی توسط سیاه نمایش پست ها
    تک ستاره جون من دیگه برام مهم نیست پدر و مادرم با هم باشند یانه...میخان اشتی کنن یا نه...مشکل من اینه که همش اشتباهات گذشته میاد توی ذهن،همش شکنجه ام میده اینو نمی دونم چیکار کنم؟

    سلام .

    اشتباهات گذشته ؟ الان تو تو گذشته داری زندگی میکنی یا الان ؟ اشتباهات گذشته ماله گذشته س .

    الان بیا یه تصمیم جدی بگیر .که یه تغییر و تحولی تو زندگیت ایجاد کنی . نه بخاطر گذشته ت .نه بخاطر کسی . فقط بخاطر خودت .
    دیدگاهتو عوض کن . خودتو هی مقصر ندون . تسلیم گذشته نشو . به فکر الانت باش به فکر فردات .

    از حرفا و کلمات قشنگ تری و امید دهنده تری نسبت به خودت استفاده کن .

    نگاه کن . بعضی اوقات درسته مشکلی بوده . ولی اینقد به خودت تلقین میکردی یا انجام دادی . که فکرمیکنی واقعا گذشته ت این بلا رو سرت اورده . و هی فکرای دیگه .

    ولی بیا قول بده گذشته رو فراموش کنی . منم کمکت میکنم .هرجا کم آوردی یا به مشکلی برخوردی .یا دلت گرفت و..... بیا همینجا باهم حرف میزنیم صحبت میکنیم . هیچی مثل حرف زدن نمیشه . آدم احساس سبکی میکنه .

    خوب خانوم خانوما . قول میدی به من ؟ دوست داری از فردا بهتر زندگی کنی ؟
    دوست داری یه روز نزدیک بیای همینجا و پست بزاری .هرروزم بهتراز دیروزمه ؟


    اگه واقعا دوست داری مشکلت حل بشه . خودت بخواه که سر قولت بمونی .فقط بخاطر خودت . منم تاجایی که میتونم کمکت میکنم .
    خوب دیگه حالا من منتظر تو شما جواب بدید ؟
    ویرایش توسط a : 02-20-2014 در ساعت 12:49 PM

  9. 3 کاربران زیر از a بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2583
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    7
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مسخرست میدونم فقط بگو حرفمامو میشنوی

    بیاید ما مثل پدر مادرا ونسل قدیممون فک نکنیم طلاق رو انقد وحشتناک جلوه ندیم همه ماها وقتی پدر مادرامون یه دعوای جزئی میکنن اعصابمون بهم میریزه ومطمئنن بی تاثیر نیست تو بقیه زندگیمون ولی تا کی باید تحت تاثیر چیزایی باشیم که ما در بوجود اودنشون نقشی نداریم مشکلات واسه همه آدما هست اکثر آدمایی که تو این سایت عضو میشن مشکل دارن و چقد خوبه که انقد راحت میتونیم باهم دردودل کنیم و یه ذره از مشکلاتمون حل کنیم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد