من مذهبی ام و عاشق شدم

[Saraa120]

من عاشق شده ام ، به لطف خدا مذهبی ام . از پسرا بدم میاد ، حتی تو دانشگاه هم به هیچکدومشون رو نمی دادم ...
تا حالا هم با پسری به لطف خدا دوست نبودم .
عاشق استادم شدم ، یکهو خودم نفهمیدم چی شد عاشق شدم ..
یکهو .
ایشون کم کمش ۱۵ سال از من بزرگتره ، تنها زندگی می کنه یا مجرده یا مطلقه بیشتر مجرده .
دارم دیوونه می شوم عشقم یکطرفه است گرچه اتفاقاتی رخ داده و من اونا را علاقه تفسیر کردم اما می دونم به تحتمال زیاد یک طرفه است .
همش انلاین ام ببینم ایشون کی آنلاینه .
از درس دور شدم .
سر همه کلاسا از جمله کلاس ایشون فعالم .
تصمیم دارم فراموش کنم امروز هیچی سر کلاس نگفنم .
گفتم اگه استاد دوستم داشنه باشه متوجه می شود من ساکتم اما اصلا براش مهم نبود .
داغونم ، چکار کنم ؟
ترم دیگه هم باهاش کلاس دارم .
سر کلاسش فعال باشم یا اینکه صرفا آنلاین بشوم .

[Saltanat]

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام به شما دوست عزیز

دراین خصوص خیلی از دختران جوان این مشکل رو تجربه میکنند
و این روند تنها برای خودشون آسیب زاست
درواقع با خیالپردازی به اون چیزی که میبینند و میشنوند دامن میزنند و رفتارها یا نگاه های استاد رو به معنی عشق و توجه برای خودشون تعبیر میکنند
درحالی که اصل ماجرا این طور نیست !
یکی از خصوصیات دختر خانم ها این هست که رفتار وحالت های ظاهری رو توی ذهنشون کپی میکنند و باهاش رویا پردازی میکنند درحالی که اصلا شخصیت و ماهیت طرف مقابل رو نمیشناسن و اگر بشناسن شاید حاضر نباشن بهش دیگه فکر کنن
پس به شما پیشنهاد میشه بشدت از خیالپردازی پرهیز کنید و ذهنتون رو به مسیر رشد و پیشرفت فردی خودتون تمرکز بدین
تا بتونید درآینده با شرایط مناسب و بدون لطمه و خیالپردازی به مسئله نگاه کنید و ازدواج کنید

[Saraa120]

بله حق با شماست خیلی ممنون ..
ولی خیلی سخته خیلیییی .
به نظرتون سر کلاساشون نروم بهتر نیست ؟ با اینکه مجازیه اما همش به فکرشونم .

[ماجراجو]

سلام خانم
درک کردن شرایط شما ممکن است، اما برای اینکه کمکی از کسی بر بیاید باید اطلاعات بیشتری بدهید.
مثلاً چگونه عاشق شخصی شدید که او را ندیده اید؟ چون لااقل یک سال است که تمام کلاسها برخط است.
همچنین، از کجا می دانید مجرد یا مطلقه است؟
یا، چه ویژگی خاصی در ایشان دیده اید که به آن علاقه مند شدید؟
من دختری را می شناختم که عاشق استادش شد ولی دلیل اصلی علاقه مندی اش کامل بودن استاد بود، که با توجه به شناخت من اصلاً این طور نبود. البته، روابط ایشان به سرانجام نرسید.

[Saraa120]

راستش قبل از اینکه ایشان را ببینم ازشون خوشم آمده بود ، و چند وقت پیش ایشون را دیدم و تازه بدتر شد .
به این دلیل می گویم مجرد و مطلقه هستند چون اهل یک شهر دیگه هستند و در شهر ما تنها زندگی می کنند .
و خوب گفتم قاعدتا کسی خانواده اش را در شهر دیگری رها نمی کند .
ایشان از همه لحاظ عالی هستند ، شخصیت ، سواد ، ...
اما دلیل اصلی علاقه ام به ایشان این نیست ، چون دانشگاه استادان باشخصیت کم ندارد .
خودم نمی دانم چرا اینقدر علاقمند شدم . برای خودم هم عجیب است و به شدت روی رفتار ایشان حساس شده ام .

[Experience]

من عاشق شده ام ، به لطف خدا مذهبی ام . از پسرا بدم میاد ، حتی تو دانشگاه هم به هیچکدومشون رو نمی دادم ...
تا حالا هم با پسری به لطف خدا دوست نبودم .
عاشق استادم شدم ، یکهو خودم نفهمیدم چی شد عاشق شدم ..
یکهو .
ایشون کم کمش ۱۵ سال از من بزرگتره ، تنها زندگی می کنه یا مجرده یا مطلقه بیشتر مجرده .
دارم دیوونه می شوم عشقم یکطرفه است گرچه اتفاقاتی رخ داده و من اونا را علاقه تفسیر کردم اما می دونم به تحتمال زیاد یک طرفه است .
همش انلاین ام ببینم ایشون کی آنلاینه .
از درس دور شدم .
سر همه کلاسا از جمله کلاس ایشون فعالم .
تصمیم دارم فراموش کنم امروز هیچی سر کلاس نگفنم .
گفتم اگه استاد دوستم داشنه باشه متوجه می شود من ساکتم اما اصلا براش مهم نبود .
داغونم ، چکار کنم ؟
ترم دیگه هم باهاش کلاس دارم .
سر کلاسش فعال باشم یا اینکه صرفا آنلاین بشوم .

سلام

دلیل اینکه عاشق استادتون شدین اینه که از پسرا بدتون میاد، از پسرایی که میتونن مناسب شما باشن دوری میکنید.

انسان چه خوشش بیاد یا نه، به جنس مخالف نیاز داره، وقتی از جنس مخالفهایی که میتونن مناسب باشن دوری میکنه در دام عشق افرادی میفته که تصور نمیکرد عاشقشون بشه.

مذهبی بودن معنیش این نیست آدم از جنس مخالف بدش بیاد، فقط نباید روابط ناسالم داشته باشه.

[ravanshenas-therapy]

سلام به شما سارا جان
این موضوع جهات مختلفی دارد که نیاز است با هم به آن توجه کنید و از اول متن شما شروع میکنیم تا بتوانیم نتیجه گیری بهتری داشته باشیم البته دقت کنید که همه این موراد باهم در ارتباط می باشد .
1. اینکه شما تجربه دوست داشتن و یا عاشقی را تجربه کنید یک امر طبیعی می باشد و انسان بخاطر شرایط ذاتی که دارد تجربه این احساسات برایش در مسیر رشدی قرار دارد.
2. شما بیان می کنید که مذهبی هستید و از پسرها بدتان می آید خب این دو مورد باهم اصلا ارتباطی ندارد هیچ جای دین انسان را از دوست داشتن و عشق منع نکرده است و یا تنفر از جنس مخالف مورد تایید نمی باشد پس مذهبی بودن شما ارتباطی با این احساسات که به جنس مخالف دارید ندارد مگر اینکه شما به اشتباه با اطلاعات دینی در مورد جنس مخالف روبرو شده باشید و آنها را پرورش داده باشد .
اما دین انسان را تشویق می کند که از مسیر سازنده تری چون ازدواج و روابط در تعهد به این احساسات پاسخ بدهد تا میزان آسیب برای هردو فرد کاهش یابد .
3. به این جمله توجه کن (گرچه اتفاقاتی رخ داده و من اونا را علاقه تفسیر کردم اما می دونم به تحتمال زیاد یک طرفه است) به نظر می رسد که شما شروع به تعبیر یک سری از رفتارهای استاد خودت کرده ای و آنها را با توجه به احساسی که خودت نسبت به ایشان داشته ای معنا داده ای و در خیالپردازی خود پیش رفته باشی در صورتی که می تواند یک خطای شناختی به نام تعمیم باشد و نه بیشتر .
4.یک سری رفتارهای شما طبیعی می باشد اینکه شما بخواهید توجه بیشتری را با اکتیو بودن به شما خود جلب کنید و قرار نیست بخاطر احساسات جدیدی که تجربه می کنید خود را سرزنش کنید اما نیاز است که به شرایط سنی خودت و استادت و اینکه به نظر می رسد تعمیم و خطای شناختی وجود دارد نیز توجه کنی .
استاد شما در جایگاه استادی خود ممکن است توجهاتی به همه دانشجویان خود داشته باشند و اگر هدفی بیش از این مسیر داشته باشند به عنوان یک فرد بالغ می توانند در این مورد صحبت کنند و شما نیز می توانید تصمیم گیری داشته باشید .
بهتر است از سرزنش کردن خودت و یا خیالپردازی خوداری کنی و بتوانی جایگاه و رابطه استاد و شاگردی را از احساسی که داری جدا کنی تا بتوانی مسیر رشدی بهتری را سپری کنید.