سلام....به نظرتون ازدواج دختر ۱۹ساله درسته؟
دختری که یکی دوترم درس خونده ولی اولویت زندگیش کارودرس نیست
چون رشته ای که میخونه خیلی خوب نیس
یه خواستگارداره که ۲۵سالشه ارتشی،خونه سازمانی داره ،فوق لیسانس دانشکده افسری نیروهوایی داره ،ماشین داره وقراره نامزدکنن بیشتر آشنا شن
به نظرتون درسته این کار زود نیس؟واسه هردو
توجه شما به شرایطی مثل کار، تحصیلات، ماشین و ... خوبه ولی باید توجه داشته باشید در انتخاب شریک زندگی شخصیت،دنیا بینی، سازگاری و تناسب افکار و باورها بسیار مهم تره.نوشته اصلی توسط Baharrr1380
در مورد سنتون، 19 سالگی سنی نیست که آدم شخصیت ثابت و دنیابینی مشخصی داشته باشه، یهو میبینی 2 سال دیگه کاملا یه آدم دیگه شدی و مثلا اون موقع برات تحصیلات مهم تره یا علاقه ای به خانه داری و... نداری
اگه امکانش هست تا جای ممکن مشاوره ازدواج برو پیش مشاور.
سلام به شما دوست عزیز
در این مورد نمی توان یک عدد دقیق بیان کرد و گفت بعد از آن دختران و یا پسران می توانند ازدواج کنند اما گذراندن دوران نوجوانی و بلوغ یک امر مهم در ازدواج کردن می باشد چون این دوران هنوز هویت فرد به صورت کامل شکل نگرفته و امکان تصمیم گیری هیجانی در آن بیشتر می باشد .
به صورت کلی برای ازدواج نیاز است در کنار بلوغ جسمی یک سری رشد نیز در فرد وجود داشته باشد تا بتوان امیدوار بود که زندگی مشترک در مسیر بهتری حرکت خواهد کرد در زیر مهم ترین انها را سعی می کنیم بیان کنیم اما داشتن میزانی استقلال مالی نی زاز اهمیت برخودار می باشد چون در غیر این صورت استقلال خود فرد تحت کنترل خانواده قرار می گیرد و این می تواند آسیب زا باشد .
1. رشد عقلی:به یقین زمانی که فردی رشد فکری لازم جهت انتخاب همسر را نیافته است،نمی تواند اقدام به تصمیم برای ازدواج خود بنماید و چه بسا قدرت تشخیص مصلحت یا مفسده در ازدواج با فرد مورد نظر را ندارد.رشد فکری پس از بلوغ جسمانی رو به تکامل می رود. پس از بحران های بلوغ، فرد استعدادها، توانائیها و امکانات محیطی خود را بهتر می شناسد و نسبت به شخصیّت خود بیشتر آگاهی می یابد. در نتیجه تصمیماتش بیشتر از عقل نشأت می گیرد تا احساسات
2.رشد اجتماعي؛ ، سازگاري خوب اجتماعي با همه آدمها و از جمله با همسري كه قرار است عمري زير يك سقف همدم او باشيد. افرادي كه در زندگي مشتركشان رعايت حقوق يكديگر را مي كنند و احترام مي گذارند و حق تصميم گيري براي هم قائل هستند،از رشد اجتماعي بالايي برخوردارند. داشتن استقلال فكري به اين معنا نيست كه شما هر چه دلتان مي خواهد انجام دهيد.اين نوع عملكرد خودخواهي و غرور و توجه نداشتن به ديگران است.
افراد مستقل تواناييها و محدوديت هاي خود را به خوبي مي شناسد و اين شناخت به تصميم گيري درست كمك مي كند آنها در مورد مسائل مختلف خوب فكر مي كنند و ارزيابي آنان درست است. پس پيامدها و نتايج كارهاي خود را بر عهده مي گيرند. در بسياري از ازدواج ها، عدم استقلال يكي از زوجين باعث بروز اختلاف مي شود. افرادي كه استقلال ندارند اختيار ندارند و آزاد نيستند به نوعي وابسته اند و توجهشان بيشتر به ديگرا معطوف است. چون اهل فكر كردن و انديشيدن نيستند، بلكه حس تقليد بالايي دارند. چون هر چيز را قبول ندارند دائما دنبال كسي هستند تا به جاي آنان تصميم بگيرد و مسئوليت را از گردن آنها بردارد. گاهي حتي در امور ساده مانند انتخاب رنگ پارچه دچار تزلزل اراده مي شوند افرادي كه روحيه استقلال طلبانه ندارند، زندگي مشترك موفقي هم ندارند.
3.رشد عاطفی:رشد عاطفی و احساسی از شرایط لازم برای ازدواج و بهترین سن ازدواج است و دارای محاسن و مزایای زیادی است.از جمله اینکه قدرت محرکه انسان است، عامل اتصال و پیوستگی و تلطیف انسانها و جوامع است،
از مهمترین عوامل موفقیّت در زندگی زناشویی است.
فرد برخوردار از رشد عاطفی، مهار احساسات منفی و مثبت خود را در دست دارد.او در ابراز خشم و ترس، گریه و شادی، محبّت و غیره در محدوده مورد قبول جامعه عمل می کند،نه همانند یک کودک. رشد عاطفی نیز مانند رشد عقلی به سنّ تقویمی نیست،بلکه به میزان یادگیری، تجارب فرد و از همه مهمتر تعامل عاطفی کودک با والدین و دیگر بزرگسالان آموخته می شود.یکی از مشکلات مهم در زندگی های زناشویی فعلی عدم درک درست احساسات یکدیگر می باشد و به این امید پیش می روند که فرد مقابل را مانند خود کنند و این غیر ممکن می باشد و می توان آسیب های زیادی را به همراه داشته باشد .
رشد عاطفي به معناي تسلط داشتن روي عواطف مثبت و منفي است.يكي از نشانه هاي رشد عاطفي داشتن اعتدال است همان طوركه پرخاشگري محض غلط و نادرست است، به بند كشيدن همسر نيز اشتباه است. مطلب ديگري كه در رشد عاطفي هر فرد بايد مورد توجه قرار گيرد،حس وظيفه شناسي است.بنابراين انسان وظيفه شناس به شخصي اطلاق مي شود كه وظايف و نقشي را كه ايفا مي كند به خوبي بشناسد و انجام دهد.
البته باید دانست مناطق، محیطها، جامعه ها، نسلها، نژادها، قبیله ها، خانواده ها و افراد (تفاوتهای فردی)،در این زمینه یکسان نیستند، بلکه تفاوتهایی با هم دارند، مثلاً در سرزمینهای «گرمسیر» بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد.
4.رشد اخلاقي؛ رشد اخلاقي يعني تسلط داشتن روي رفتار،عادات و خلق و خوي خود؛ به طوري كه هم حقوق خود و هم رفاه و حقوق ديگران رعايت شود.كسي كه رشد اخلاقي دارد داراي خصوصيات زير است؛
هميشه پيامدهاي اجتماعي رفتار و اخلاقش را در نظر مي گيرد.
در حين عصبانيت آن قدر كنترل دارد تا حرفي نزند كه بعد احساس گناه و پشيماني كند و يا باعث قطع رابطه و تشنج بيشتر گردد. يكي از فوائد رشد اخلاقي اين است كه انسان احساس آرامش مي كند.
پس نسبت به سوال شما دادن یک پاسخ برای همه امکان پذیر نیست این خانم از نظر بلوغ جنسی بله می توانند ازدواج کنند چون تقریبا یا اواخر نوجوانی هستند و یا از نوجوانی به جوانی وارد شده اند اما اینکه این خانم چون نمی دانند چه می خواهند و از رشته و مسیر خود راضی نیستند می خواهند ازدواج کنند و یا چون ازدواج کردن جز اولویت های اولیه ایشان هست در این مسیر می خواهند وارد شوند از اهمیت برخودار می باشد .
بهتر است آنها را تشویق به دریافت مشاوره پیش از ازدواج با حضور هردویشان کنید تا بتوانیم در این مسیر به هردوی آنها کمک کنیم تا با شناخت بهتر خود و فرد مقابل تصمیم گیری بهتری داشته باشند.
سلام ، دراین مورد اگر به نظر شما فرد مقابل کیس مناسبی هستند میتونید با تحقیق درمورد ایشان و گفت گوی مفصل در رابطه با شرایط ایشان ، وارد پروسه شناخت بیشتر بشید
اما توجه کنید به خاطر فرار از موقعیت تحصیلی خودتان و یا نوع اولویت های فردی وارد یک ازدواج بدون بینش و ناشی از خطای شناختی نشید
اره بگو قبول کنه ازدواج کنه درس ب جای نمیرسه ادم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟