نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: حس غریب بودن از همه

3146
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2021
    شماره عضویت
    47408
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    Question حس غریب بودن از همه

    سلام
    راجب افکارم صادقانه میگم هرچند آزاردهنده است.
    طرز فکر بقیه و رفتارشونو نمی‌تونم درک کنم که چرا. و خودم هم درک نمی‌شم. انگار یه دیواری هست بین من و همه...
    با بقیه ام، تو جمع میرم و حرف هم میزنم. ولی حس میکنم غریبم و بیگانه. همه شبیه هم اند و من شبیه اونا نیستم. طرزفکرم، علایقم، گرایشاتم، با بقیه خیلی تفاوت داره. برای همین...
    دوست دارم تنها باشم، کسی راجبم چیزی ندونه. ولی نمیشه که...
    از طرف دیگه؛ روزی صدجور سوال از خودم می‌پرسم که هیچ جواب مشخصی هم ندارن. من کی ام؟ چرا اینجام؟ چرا زنده ایم؟ معنای زندگی چیه؟ هفتاد سال عمر کنیم بخور و بخواب و ازدواج و فرزندآوری و پیری و مرگ. که چی... چرا اینقدر تکراری... و چرا هیچ کس با این موضوع مشکلی نداره؟ مردم چطور اینقدر راحت زنده اند؟
    آیا من وسواس فکری دارم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : حس غریب بودن از همه

    سلام به شما دوست عزیز
    در این مسیر نیاز است که دقیقا افکار و احساسات شما و تفاوت هایی که تجربه می کنید مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان در این مورد نظری بیان کرد. داشتن میزانی از این سوالات در کنار مسیر رشدی یک امر طبیعی در مسیر رشد انسان مخصوصا در سن نوجوانی می باشد که تشکیل هویت اهمیت بیشتری پیدا می کند اما اگر این افکار به میزانی باشد که عملکرد شما و زندگی و روابط را تحت تاثیر قرار بدهد خب در این حالت نیاز به بررسی دقیق دارد و بله احتمال وسواس در ذهن شکل می گیرد اما بازهم نمی توان در این مورد نظر دقیقی بیان کرد تا شرایط شما به صورت دقیق مورد بررسی قرار نگیرد.

  3. کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : حس غریب بودن از همه

    ببینید هر کسی بالاخره در یک سنی با این سوالا خواه یا ناخواه روبه رو میشه . یکی در اوج موفقیت یکی در زمان شکست
    حقیقتش همه با این احساسای شما رو به رو هستن اگر افراد جواب این سوالا رو میدونستن مطمنن از هیچ شکستی و نرسیدن هایی غصه نمیخوردن ، هیچی نگرانشون نمیکرد، استرس و افسردگی و این همه مشکلات تو دنیا نبود.
    اگر افراد هدف زندگی رو میدونستن همه با هم مهربون بودن و همو درک میکردن و تو مشکلات بهم کمک میکردن چرا که پیشرفت خوشالی دیگران رو خوشالی خودشون میدونستن ...
    اما دیدگان ما به خاطر وجود جسمون و اون حجابی که بر دیدگانمون قرار گرفته ، باعث شده که بسیاری از واقعیت ها و حقیقت ها رو نمیتونیم ببینیم و درک کنیم. این جسم مارو محدود به مکان و زمان کرده انگار یه وجود بی نهایتی ( یعنی روح ) رو در یک قالب کوچک یعنی جسم جا بدن و حالا یه احساس خفگی و گیجی و با یه عالمه سوال رها شده باشه و شبیه گرفتار شدن در یک بیابان بی نشان هست. اما همونطور که میدونیم بعد از مرگ میتونیم به همه زمان ها و مکان ها و همه افکار واحساسات باخبر بشیم. اما خب بالاخره یه ماموریتی برعهده همه ما گذاشته شده که باید این ماموریت رو به نحو احسن به پایان برسونیم در اینجا در کنارش یکسری افراد و ابزارها هم برای اینکه این فشار ازما کمتر بشه در اختیارمون قرار میگیره مثله همسر فرزند خونه ماشین وسایل رفاهی ( در حالی که خیلیا به اشتباه فکر میکنن این ها خوده هدف هست در حالی که وجود این ها برای این هست که ما این ماموریت رو به خوبی و درستی به پایان برسونیم) . بله عمر این ماموریت کوتاهه . اما حالا ما میتونیم یا ازین زمان محدود بهترین استفاده رو کنیم یا ...
    پس خودتون رو گیج نکنید درک شدن یا نشدن توسط دیگران، ازدواج کردن یا ازدواج نکردن، پول و ثروت تمام این ها دغدغه ای نیست که بخواین وقتتون رو شبانه روز صرفش کنید.
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  5. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : حس غریب بودن از همه

    نقل قول نوشته اصلی توسط Asdfa نمایش پست ها
    سلام
    راجب افکارم صادقانه میگم هرچند آزاردهنده است.
    طرز فکر بقیه و رفتارشونو نمی‌تونم درک کنم که چرا. و خودم هم درک نمی‌شم. انگار یه دیواری هست بین من و همه...
    با بقیه ام، تو جمع میرم و حرف هم میزنم. ولی حس میکنم غریبم و بیگانه. همه شبیه هم اند و من شبیه اونا نیستم. طرزفکرم، علایقم، گرایشاتم، با بقیه خیلی تفاوت داره. برای همین...
    دوست دارم تنها باشم، کسی راجبم چیزی ندونه. ولی نمیشه که...
    از طرف دیگه؛ روزی صدجور سوال از خودم می‌پرسم که هیچ جواب مشخصی هم ندارن. من کی ام؟ چرا اینجام؟ چرا زنده ایم؟ معنای زندگی چیه؟ هفتاد سال عمر کنیم بخور و بخواب و ازدواج و فرزندآوری و پیری و مرگ. که چی... چرا اینقدر تکراری... و چرا هیچ کس با این موضوع مشکلی نداره؟ مردم چطور اینقدر راحت زنده اند؟
    آیا من وسواس فکری دارم؟
    درود

    حدس می زنم که پسر هستید
    شما وسواس فکری ندارید، پرسشهایی که بیان کردی درست هستند که بخشی از آنها پاسخ دارند و بخشی هم هنوز دانش به اندازه ای پیشرفت نکرده که پاسخش روشن شود
    ویرایش توسط خرد : 11-01-2021 در ساعت 11:33 PM

  7. کاربران زیر از خرد بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

من، چرا، هم، که،

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد