نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: سردرگمی بد دردیه

1562
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2583
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    7
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    سردرگمی بد دردیه

    سلام خسته نباشید من 23 سالمه و دو سالو 3 ماه پیش از طریق اینتر نت با پسری اشنا شدم که این آشنایی به دیدارمون منجر شد ورفته رفته علاقه ایجاد شدبا اینکه هر دو توی دو شهر مختلف زندگی میکنیم ولی اون موقع من توی تهران که شهراین آقا پسرم بود درس میخوندم و باعث شد که بیتر بتونیم همو ببینیم از اونجایی که من فوق العاده ادم احساساتی هستم خیلی سریعتر از اون چیزی که فکر میکردم وابسته شدم و اتفاقا این اقا هم نسبت به خیلی از مردایی که من میشناختم احساساتی تر هستش بعد از حدود یه سال قضیه رو با خوانوادم مطرح کردم هر چند خیلی استقبال نشد ولی خب بابام راضی شد تا این آقا رو ببینه و باهاش حرف بزنه و در نهایت همه مون به این نتیجه رسیدیم ک فعلا شرایط ازدواج رو نداریم بعد از این قضیه درسته پدر مادرم چیزی نمیگفتن ولی حس میکردم که رفتارشون با من فرق کرده و مجبور شدم بگم با این اقا دیگه رابطه ای ندارم اینم بگم که 2سال و 3 ماه از من بزرگتره حالا مشکلم اینه که شدیدا رو حرفا و حرکاتش حساسم ولی هیچ وقت نشده بهش چیزی بگم اینو از خیلیا شنیدم که پسرا خیلی وقتا حوصله اس.ام.اس دادنو این حرفارو ندارن

    خیلی وقتا از دوست داشتنش مطمئن شدم ولی بعضی وقتا تردید دارم نه اینکه فک کنم با کس دیگه ای رابطه داره نه ولی حس میکنم اون اندازه که من دوسش دارم اون منو دوس نداره
    شما بگید چیکار کنم که این عشق حداقل تا زمانی که شرایط درست میشه رو همه زندگی من تاثیر نذاره زندگیمو زهر نکنه باور کنید خستم من همه کار واسه عشقم و پایدار موندنش انجام دادم تو این دو سال یه آدم دیگه شدم دیگه از اون دختر شادو شیطون خبری نیس چیکارکنم که همه چیزم عشق نباشه
    ببخشید اینو میگم ولی تو رو خدا جواب کلیشه ای ندید
    اینو میدونم همچین رابطه ای تو جامعه ما از نظر شرعی غلطه ولی وجود داره و جدیدا که تکثرشون هم به سر انجام رسده !!


    من عاشقانه دوسش دارم حاضرم نیستم از دستش بدم فقط بگید چیکار کنم که در حین اینکه دوسش دارم عادی رفتار کنم ؟

  2. کاربران زیر از zahraz246 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2583
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    7
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی بد دردیه

    ای بابا یکی پیدا نشد جواب ما رو بده

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1970
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    0
    تشکر شده 39 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی بد دردیه

    خوب به اهداف و چیزای که علاقه دارین عمل کنید و دنبالشون باشید

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2583
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    7
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی بد دردیه

    اینکارو میکنم ولی همیشه پای عشق وسطه چیزی که حداقل تو 24 ساعته شبانه روز 15ساعت بهش فک میکنم من کارامو انجام میدم ولی ذهنم آزاد نیس این خستم میکنه

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    835
    نوشته ها
    54
    تشکـر
    148
    تشکر شده 58 بار در 25 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : سردرگمی بد دردیه

    نقل قول نوشته اصلی توسط zahraz246 نمایش پست ها
    سلام خسته نباشید من 23 سالمه و دو سالو 3 ماه پیش از طریق اینتر نت با پسری اشنا شدم که این آشنایی به دیدارمون منجر شد ورفته رفته علاقه ایجاد شدبا اینکه هر دو توی دو شهر مختلف زندگی میکنیم ولی اون موقع من توی تهران که شهراین آقا پسرم بود درس میخوندم و باعث شد که بیتر بتونیم همو ببینیم از اونجایی که من فوق العاده ادم احساساتی هستم خیلی سریعتر از اون چیزی که فکر میکردم وابسته شدم و اتفاقا این اقا هم نسبت به خیلی از مردایی که من میشناختم احساساتی تر هستش بعد از حدود یه سال قضیه رو با خوانوادم مطرح کردم هر چند خیلی استقبال نشد ولی خب بابام راضی شد تا این آقا رو ببینه و باهاش حرف بزنه و در نهایت همه مون به این نتیجه رسیدیم ک فعلا شرایط ازدواج رو نداریم بعد از این قضیه درسته پدر مادرم چیزی نمیگفتن ولی حس میکردم که رفتارشون با من فرق کرده و مجبور شدم بگم با این اقا دیگه رابطه ای ندارم اینم بگم که 2سال و 3 ماه از من بزرگتره حالا مشکلم اینه که شدیدا رو حرفا و حرکاتش حساسم ولی هیچ وقت نشده بهش چیزی بگم اینو از خیلیا شنیدم که پسرا خیلی وقتا حوصله اس.ام.اس دادنو این حرفارو ندارن

    خیلی وقتا از دوست داشتنش مطمئن شدم ولی بعضی وقتا تردید دارم نه اینکه فک کنم با کس دیگه ای رابطه داره نه ولی حس میکنم اون اندازه که من دوسش دارم اون منو دوس نداره
    شما بگید چیکار کنم که این عشق حداقل تا زمانی که شرایط درست میشه رو همه زندگی من تاثیر نذاره زندگیمو زهر نکنه باور کنید خستم من همه کار واسه عشقم و پایدار موندنش انجام دادم تو این دو سال یه آدم دیگه شدم دیگه از اون دختر شادو شیطون خبری نیس چیکارکنم که همه چیزم عشق نباشه
    ببخشید اینو میگم ولی تو رو خدا جواب کلیشه ای ندید
    اینو میدونم همچین رابطه ای تو جامعه ما از نظر شرعی غلطه ولی وجود داره و جدیدا که تکثرشون هم به سر انجام رسده !!


    من عاشقانه دوسش دارم حاضرم نیستم از دستش بدم فقط بگید چیکار کنم که در حین اینکه دوسش دارم عادی رفتار کنم ؟
    سلام زهرای عزیز از آشنایی با شما بسیار خرسندیم
    دوست عزیز این سایت مشاورین مجرب و متعهدی داره که اگه صبر کنی حتما جواب شمارو هم خواهند داد
    متاسفانه در محیط کاری سرشون شلوغه و فکر میکنم آپ کردن روزانه قدری براشون مشکله
    اما چیزی که ذهنمو مشغول کرده اینه که بهتره در مورد عشقو علاقه ای که نسبت به ایشون داری تجدید نظر بکنی!.... طبق گفته های خودت فکر میکنی هنوزم براش مهمی؟!... کسی که قبل از ازدواج و درست در مرحله ای که باید بیشتر به احساسات شما توجه کنه، داره برعکس عمل میکنه، آیا سوژه مناسبی برای ازدواج خواهد بود؟ با توجه به سردی رفتاری که الان دارند میتونی رفتار بعد از ازدواج ایشون رو پیش بینی کنی؟

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2535
    نوشته ها
    278
    تشکـر
    204
    تشکر شده 530 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : سردرگمی بد دردیه

    ادیت شد
    ویرایش توسط _Amir_ : 01-19-2015 در ساعت 09:55 PM
    امضای ایشان
    کسی حالمو نپرسه...
    دیگه حالی ندارم...
    فقط نفس میکشم...

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2583
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    7
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی بد دردیه

    میدونید من تقریبا توی همه موارد زندگیم خیلی منطقی برخورد میکنم خیلی اوقات اطرافیانم واسه مشکلاتشون از من کمک و مشاوره میگیرن ولی در این یه مورد خاص اصلا عقلم کار نمیکنه
    گاهی وقتا واقعا مطمئن میشم که دوسم داره اما این بی توجهی ها رو میزارم به حساب اینکه درگیری فکری زیاد داره اینکه همیشه میگه آیندشو زندگی زناشوییشو فقط با من میبینه ولی اینکه شرایط حداقل تا یکی دو سال دیگه جور نمیشه عصبیش میکنه خصوصا اینکه هم پدر مادر من ومادر اون در این مورد سخت گیری میکنن
    ولی اصلا نمیخوام فک کنم که رابطمو باهاش تموم کنم
    میخوام واسه بهتر شدن رابطه تلاش کنم

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2583
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    7
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی بد دردیه

    نه حداقل من دیگه از این الفاظ نفسو چشو چال اینا استفاده نمیکنم
    ولی خب با جمله های ابتداییتون موافقم ولی مثلا چیکار کنم که اون بفهمه همچینم همیشه در دسترس نیستم؟

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2535
    نوشته ها
    278
    تشکـر
    204
    تشکر شده 530 بار در 171 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : سردرگمی بد دردیه

    ادیت شد
    ویرایش توسط _Amir_ : 01-19-2015 در ساعت 09:55 PM
    امضای ایشان
    کسی حالمو نپرسه...
    دیگه حالی ندارم...
    فقط نفس میکشم...

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2583
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    7
    تشکر شده 21 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی بد دردیه

    تو این مدت 2سالو 3 ماه من یه بارم زنگ نزدم یا هیچ وقت من شروع کننده نبودم واسه پیام دادن
    من شاید اون رو بیشتر از اون چیزی که اون منو دوس داره دوست داشته باشم ولی خیلی کم پیش اومده که اینو بروز بدم فک نمیکنم اصلا متوجه همچین چیزی شده باشه
    من فقط خودمو اذیت میکنم شاید خیلی بیخود باشه ولی این حساس بودن بیش اندازه کار دستم میده
    البته از همین امشب تصمیم گرفتم که خودمو تغییر بدم فک کنم همه چی عادیه نمیدونم تا چه حد میتونم موفق باشم

  12. کاربران زیر از zahraz246 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2316
    نوشته ها
    307
    تشکـر
    82
    تشکر شده 196 بار در 122 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی بد دردیه

    سلام
    زهرا خانم
    این که میگی هیچ وقت شروع کننده نبودی هم خوب نیست
    آخه ممکنه طرف فکر کنه تو خوشت نمیاد زیاد اس ام اس بده یا زنگ بزنه
    ممکنه با خودش فکر کنه اگه دوست داشت باهام حرف بزنه خودش زنگ میزد حداقل 1بار
    شاید همین باعثه ناراحتیش بشه
    بهرحال یه رابطه دو طرفس
    البته اگه زیاد خودتو درگیر نکنی خیلی بهتره
    چون الان آدم وفادار خیلی کم پیدا میشه
    مخصوصا که شما هم انقدر باید صبر کنید
    ای کاش حداقل نامزد می کردید تا خیالتون راحت تر باشه
    موفق باشین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد