از دیگر بیماری های روانی زوال عقل پیری، دمانس ناشی از آرتریور اسکلروز، میل به خودکشی و پایان دادن درد و رنج، افزایش حساسیت، عدم اعتدال در روان و ابعاد وجود است که اینها همه از عوامل سوء رفتار دشواری در اینجا روابط و طرز برخوردهاست.



دوران پیری دوران هجوم بیماری ها و عوارض گوناگون است آنچنان که می توان گفت سالخوردگی خود آشیانه بسیاری از امراض و زمینه های نامناسب زندگی و هجوم ابتلاآت گوناگون است،
انحطاط شخصیت، و زوال جوانی و فرو افتادن آدمی در پیری و سالمندان بصورت ناگهانی و یکباره نیست، بلکه صورت تدریجی دارد. آنها آهسته آهسته و آرام وارد این مرحله می شوند و روز به روز بر ضعف شان افزوده شده و بتدریج آنها را بستری و گرفتار می کند.

بیماری های جسمی:

چه بسیارند بیماری های جسمی که سالمندان بدان دچار می شوند و هر کدام از آنها به تنهائی قادرند آنها را از پای در آورند. ما ذیلاً به برخی از این بیماری ها اشاره می کنیم:بیماری سردرد، کمردرد، احساس گرفتگی در سینه، احساس مالش زیاد در درون، ضعف و لرزش عضلانی، که در عین حال می تواند نشانه ای از اضطراب باشد. افزایش نبض و ضربان قلب، روی آوردن آسم و دچار کردن رو به تنگی نفس، تپش دل از دیگر عوارض است.از بیماری های دیگر سالمندان حالت بیخوابی، بی اشتهائی، کمی انرژی، کاهش علائق جنسی است که خود منشأ بسیاری از اختلالات می تواند باشد. خشکی دهان و حلق و احساس عطش در حدی است که گاهی می تواند به زخم شدن دهان و حلق بیمار منجر گردد.دردها در سراسر بدن منتشر می شوند و بیمار را زجر می دهند. ولی از شایع ترین این بیماری ها که موجب صدمه بر افراد است بیماری قلبی است که بحساب شایع ترین اختلالات بدن می آید و بیمار را شدیداً رنج می دهد و این از ارمغان های خطرناک پیری است که گاهی زمینه را برای مرگ بیمار فراهم می آورد. امر بی اشتهائی خود بر این بیماری دامن می زند و زمینه را برای بدتر شدن اوضاع فراهم می سازد. هم چنین فشار خون آسیبی بزرگ در این زمینه است که موجبات صدماتی را فراهم می سازد.


بیماری های روانی:

هم چنین بیماری های روانی بسیاری هستند که سالمندان از آن رنج می برند. اینان در برخی از موارد دچار انواع نوروزها، ازهیستری، اضطراب، بیم، وسواس می شوند که گاهی برخی از این بیماری ها دارای جنبه مرضی ناشی از عضو هستند.بی قراری ها و اضطرابات مداوم در آنان ممکن است زمینه را برای ناراحتی قلبی فراهم کند و حتی خواب و استراحت آنها را از بین ببرد. حالات هذیانی در آنان بسیار شایع است که این خود حاکی از تیرگی شعور و سببی برای ظهور و بروز بسیاری از اختلالات و نابسامانی ها در برخوردها و موضعگیری هاست.از دیگر بیماری های روانی زوال عقل پیری، دمانس ناشی از آرتریور اسکلروز، میل به خودکشی و پایان دادن درد و رنج، افزایش حساسیت، عدم اعتدال در روان و ابعاد وجود است که اینها همه از عوامل سوء رفتار دشواری در اینجا روابط و طرز برخوردهاست.


ضرورت آرامش:


آرامش و س************ی متعادل ضروری سلامت آنهاست و جداً اگر بخواهند زندگی سالم تر و بی دردسرتری داشته باشند ضروری است که کمتر کار و تلاش کنند و بیشتر استراحت کنند. نه قدرت و توان بدنی شان بحدی است که فعالیت و کوشش جوانان را داشته باشند و نه دیگر اعضاء و جوارح در اختیار آنهاست که به چنین وضع و موقعیتی دست یابند.لا اقل از حدود سنین پس از چهل آدمی را لازم است که کارهای خود را روی ضابطه و برنامه ای قرار دهد. در کار و استراحت، خور و خواب، تلاش و فعالیت برای خود ضوابطی بیندیشد، برای بهداشت جسمی و روانی خود بیشتر بیندیشد. فعالیت های بدنی را محدودتر کند، از امکانات زندگی بحد نیاز و لزوم بهره گرفته و از افراط و تفریط دور و بر کنار باشد، بدون اینکه حالت افتادگی و وارفتگی ها را برای خود پذیرا گردد.