سلام.من تو شرايط ازدواج با پسري كه 6سال باهاشم قرار گرفتم.ولي نميدونم بايد قبول كنم يا نه؟؟؟؟
پدرم قبلا مخالف بود الان موافقه از وقتي رو در رو باهاش حرف زده.مشكل خود منم كه نميدونم آمادگيشو دارم يا نه؟
خيلي دوستم داره ولي من واقعا به اندازه اون ديوونه وار دوسش ندارم.
در آمد خوبي داره. خانواده خوبي داره. از نظر فرهنگي بهم مي خوريم. از نظر مالي خانواده من كمي بالاتر از خانواده اونه.من 24 سالمه و اون 28 سال.همه چيزو راجع به همديگه ميدونيم.من كمكش كردم كه تو كارش موفق باشه.ترس از دست دادن من براي اون باعث شد نزاره به يه سري جاها برسم كه از انو سر تر باشم.من دانشجوي ليسانسم اون ديپلم خريد به اصرار من آخه سيكل داشت. تا حدودي تعصبي هستش كه گاهي اذيت ميشم. به جز اون خواستگار هاي ديگه هم دارم كه نميدونه و تا حدودي تو بعضي از مسائل از اين بهترن ولي من هيچ حسي بهشون ندارم. خود من هم الان 8 ماه شد كه دارم كار ميكنم. گرافيست هستم. شغل اونم عينك سازي هستش.تراش عدسي و....
تورو خدا راهنمايي كنين.نميدونم واقعا چي كار كنم؟ مي ترسم