نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: بی علاقه به زندگی

987
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2710
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    بی علاقه به زندگی

    با سلام واحترام
    نزدیک به 1/5 سال است ازدواج و 6 ماه است خونه خودمون رفتیم ،متاسفانه همسر من فردی خشن و عصبی است در چند ماه اول نامزدی رفتارهای خشن سر هربحث و اختلافی دیدم وچندین بار است که بین ما کتک کاری هم پیش آمده که دراین موارد آخر منم تبدیل شدم به یک مرد وحشی مثل خودش که به جون هم می افتیم ، وبعداز چند روز قهر دوباره آشتی و بعد چندروز دوباره اختلاف و زدو خورد که تبدیل به یک روند روزمره زندگی هردو ما شده، و این مشکلات روز به روز بیشتر و قادر به حل نمیباشیم مثل قبل علاقه ای بهش ندارم طوری که دلم میخواد اتفاقی براش بیفته از زندگی من حذف بشه ،متاسفانه نمیتوتن به خانوادم بگم شاید به دلیل سن بالا آنها و انتخاب نادرست خودم باشه و تنهایی این بارغصه رو به دوش میکشم . عصبی شدم ، داغون شدم ، بی حوصله شدم، در ضمن خانواده آنها هم عصبی و به دلیل بد بودن رفتار او مادر و پدرش علاقه ای به رفت آمد با اورا ندارن البته زمان بوجود آمدن مشکل،در محیط کارمان که همکار هستیم شرکت انبوه ساز در ضمن مهندس عمران هست من قسمت اداری ،همکاران از دست رفتار او نالان هستند ، وضع مالی خوبی داریم،در ضمن هردو لجباز هردو مغرور هردو حرف زور قبول نمیکنیم.و در ضمن او بسیار بددهن میباشد که یک حرف ناموسی به مادرم تمام رویاهای من را نسبت به خودش دود کرد فرستاد هوا. چکارکنم را زندگیم روز به روز بدتر میشه چرا داریم کل میندازیم چرا نسب به زندگیم بی علاقه ام چرا همش فک میکنم به آخر زندگیم دارم نزدیک میشم؟ کمکم کنید با تمام شدن زندگی من پدر و مادر پیرم هم تموم میشن از این میترسم.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2316
    نوشته ها
    307
    تشکـر
    82
    تشکر شده 196 بار در 122 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چی بگم

    سلام
    تو زندگی آدم باید گذشت داشته باشه
    شما که از اول می دونستید زیاد خوش اخلاق نیست
    به نظرم باید موقع عصبانیت یجوری آرومش کنید تا کار به جاهای باریک نرسه
    نه اینکه خودتون هم عصبانی بشید
    اگه هم نمی تونید آرومش کنید لااقل خودتون عصبی نشید ولی سعی کنید برید بیرون یه دوری بزنید و برگرید خونه و اصلا بروش نیارید که چیزی شده
    شاید با محبت و کمی گذشت اون هم به خودش بیاد
    انشاءالله موفق باشید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    1754
    نوشته ها
    72
    تشکـر
    25
    تشکر شده 39 بار در 27 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : چی بگم

    سلام عزیزم. یه چیزی بهت میگم اگه بتونی عملیش کنی زندگیت خیلی بهتر میشه.سخته ولی می ارزه.موقعی که شوهرت عصبانی میشه و بددهنی می کنه به هیچ عنوان جوابشو نده یعنی وقتی مردا عصبانی هستن حتی حق بازناشون باشه زنا بایدسکوت کنن.پس نه حرف زشتی بزن نه رفتار زشتی ازخودت بروز بده فقط سکوت.وقتی هم از عصبانیت افتاد باهاش سرسنگین باش یعنی به روش نخند و فقط در حد نیاز باهاش حرف بزن و اگه چیزی پرسیدیا خواست جوابشوبده اینطوری خودش میاد معذرت خواهی می کنه واون موقع می تونی تمام رفتارای بدشو بهش بگی و بگی می بخشمت اما به شرطی که دیگه تکرار نکنی.یکی از دوستان همین مشکلو داشت وقتی شوهرش عصبانی می شداونم عصبانی می شد و شروع به فحاشی می کرد مثل شوهرش.شوهرشم شروع به کتک زدنش می کرداما از وقتی این شیوه رو در پیش گرفته بعد حدود5یا6ماه دیگه شوهرش وقتی عصبانی میشه از خونه میره بیرون حالش که بهتر شد برمیگرده دیگه نه فحاشی می کنه نه کتک کاری.
    امیدوارم واسه توهم جواب بده.موفق باشی

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد