من الان یک ساله که با یه اقایی دوستم وقصدمون هم از اون اول ازدواج بوده.و قراره بعد از عید بیان برای خواستگاری اما خواهر و مادر این اقا شنیدم که سری حرفایی پشت سرم زدن و من نمیدونم چجوری باید باشم.علی خود میگه ب خاطر من تحمل کن.من چکارکنم؟؟
من الان یک ساله که با یه اقایی دوستم وقصدمون هم از اون اول ازدواج بوده.و قراره بعد از عید بیان برای خواستگاری اما خواهر و مادر این اقا شنیدم که سری حرفایی پشت سرم زدن و من نمیدونم چجوری باید باشم.علی خود میگه ب خاطر من تحمل کن.من چکارکنم؟؟
بسم الله الرحمن الرحیم
اول اینکه اگر خانوادت نظرشون منفیه به حرفشون گوش کن چون اونا جز صلاحت و خوشبختیت چیز دیگه نمیخان.
اونیکه تو رو از خیابون پیدات کرده وقتی دلشو بزنی تو همون خیابون رهات می کنه و می ره دنبال یکی که واسش تازه است.
از خدا کمک بخواه که خودش بهترین راهو جلو پات بذاره .خدا کسی نیست که بدتو بخواد هرجند که ما بنده ها خیلی گناهکاریم.
ولی اینو بدون که فقط خدا و خانواده اند که اتو این مسائل ما رو تنها نمی ذارن اونان که همیشه پشتمون هستن این پشتیبانارو به خاطر عشق داغ الکی از دست نده.
موفق باشی
اخه خانواده من موافقن و اشنایی ما هم از اشنایی های توی خیابون نیست مافامیلیم و از هم شناخت داریم.فقط من نمیدونم چطوری با خواهر و مادرش برخورد کنم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)