نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: عشق رقابتی

1228
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3005
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    عشق رقابتی

    سلام دوستان مشکلی برای من پیش اومده که ممنون میشم کمک کنید.

    من یه دختر دایی دارم که حدود 3 سال از من کوچیکتره و سن من هم 17 ساله
    این از بچگی به من دل داده و به گفته ی خودش یه عشق رقابتی بوده و تازه تبدیل به عشق واقعی شده من هم علاقه خاصی بهش ندارم یعنی تکلیف خودم رو نمیدونم که الان دوسش دارم یا نه

    چند باری هم تردش کردم و یه جوری بهش فهموندم که علاقه ای بهش ندارم اما نمیتونه منو فراموش کنه چند باری خواسته اما نتونسته

    یک بار برای از سر انداختنش عکس یه دختر بهش نشون دادم و گفتم من عاشق اینم و دوسش دارم اون روز بیخیال شد اما بعد از یه سال اومده میگه اون روز رسما یه دیوونه شدم سرمو به دیوار میزنم گریه میکردم به صورتم چنگ مینداختم اون روز برام خیلی سخت بود

    میگفت تو بعد بابام تنها مردی هستی که دوسش دارم و حاضرم جونم رو براش بدم و میگه عاشقت هستم و تا آخر عمر خواهم بود.

    من از این استخاره های آنلاین هم استفاده کردم و هر بار هم خیلی بد اومده میخوام برم پیش یه حاجی و یه استخاره درست برام انجام بده ، دل خودمم راضی نیست چون میدونم یه اتفاقای بدی میوفته و باعث بد شدن روابط خانوادگیمون میشه و از یه طرف دیگه یه حسی بهم میگه من اول و آخر قرار بگیرمش والا دارم دیوونه میشم

    به نظرتون با یکی از اعضای خانواده در میان بذارم؟

    به نظر شما من چیکار کنم؟؟؟
    ویرایش توسط hossein1212 : 03-27-2014 در ساعت 09:56 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2940
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    8
    تشکر شده 10 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق نا معلوم

    سلام داش حسین
    بهترین کاری که تو این مورد میتونی بکنی اینه باهاش صحبت کنی که حتما با پدر و مادرش صحبت کنه و تمام جریانو براشون بگه
    و خودتم همون وقتی که داره ب پدر مادرش میگه جریانو ب خانواده خودت بگی

    حداقلش میدونی برای چی ؟
    برای این که بالاخره برای دختر اول و اخر خانوادش هستن که تعیین میکنن با کی میتونه زندگی کن و برای پسر هم اگه خانواده دوست باشه همین طور
    که اگه خانواده راضی نباشن همه چی تموم
    پس بهتره اگه قراره چیزی تموم بشه همون اول تموم بشه یا اگه قراره ادامه پیدا کنه با اطمینان و اطلاع خانواده و صحیح ادامه پیدا کنه
    چون اگه خانواده ها راضی نباشن و از قضیه اطلاع پیدا کنن اون بنده خدا هم بیشتر محدود میشه و راحت تر میشه از قضیه خلاص شد

    اینم بگم هرچی بگذره روز به روز این علاقه بیشتر میشه
    حالا کاری به درست و غلط بودنش ندارم ولی اگه خودت نمیتونی کلا همه چیو تموم کنی و تکلیفت با خودت مشخص نیس با این که سنتم برای رو به رو شدن با این موضو زیاد نیس سری با خانواده درمیون بزار

    البته این نظر منه
    موفق باشی
    امضای ایشان
    افروختن و سوختن و جامه دریدن ### پروانه ز من شمع ز من گل ز من اموخت

  3. 3 کاربران زیر از dead بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3005
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق نا معلوم

    نقل قول نوشته اصلی توسط dead نمایش پست ها
    سلام داش حسین
    بهترین کاری که تو این مورد میتونی بکنی اینه باهاش صحبت کنی که حتما با پدر و مادرش صحبت کنه و تمام جریانو براشون بگه
    و خودتم همون وقتی که داره ب پدر مادرش میگه جریانو ب خانواده خودت بگی

    حداقلش میدونی برای چی ؟
    برای این که بالاخره برای دختر اول و اخر خانوادش هستن که تعیین میکنن با کی میتونه زندگی کن و برای پسر هم اگه خانواده دوست باشه همین طور
    که اگه خانواده راضی نباشن همه چی تموم
    پس بهتره اگه قراره چیزی تموم بشه همون اول تموم بشه یا اگه قراره ادامه پیدا کنه با اطمینان و اطلاع خانواده و صحیح ادامه پیدا کنه
    چون اگه خانواده ها راضی نباشن و از قضیه اطلاع پیدا کنن اون بنده خدا هم بیشتر محدود میشه و راحت تر میشه از قضیه خلاص شد

    اینم بگم هرچی بگذره روز به روز این علاقه بیشتر میشه
    حالا کاری به درست و غلط بودنش ندارم ولی اگه خودت نمیتونی کلا همه چیو تموم کنی و تکلیفت با خودت مشخص نیس با این که سنتم برای رو به رو شدن با این موضو زیاد نیس سری با خانواده درمیون بزار

    البته این نظر منه
    موفق باشی
    داش ممنون

    ولی به نظر من اگه به خانوادش بگه اونا موافقت کنن اونوقته که من خودمو باید در اختیارش قرار بدم و دیگه کاری نمیتونم بکنم

    آخه من هم سنی ندارم که بخوام از الان یکی رو ماله خودم بکنم و زندگی آیندم رو از الان تعیین کنم، زن زندگیم رو معلوم کنم ، من آخه اون علاقه ای که باید رو ندارم بهش ، هنوز جوونم میخوام جوونی کنم

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2951
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق نا معلوم

    با سلام. به نظرم هر اتفاقی که افتاده و نسبت به علاقه ای که به او نداری به مادر و پدرت بگو اونا خودشون این مسئله رو حل می کنن.

  6. کاربران زیر از mohamad9405 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3005
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عشق نا معلوم

    چجوری در میان گذاشتنش برام سخته چجوری اینکارو کنم؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. سلام به نظرتون علت خجالتی شدن یا خجالتی موندن یه نفر چیه ؟
    توسط mosbat در انجمن خودکشی، ناامیدی و یاس
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 01-20-2014, 12:29 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد