سلام
من زنی 35ساله هستم که 18 سالگی منو به ازدواج یک پسری در اوردن که معتاد بود اصلا دوستش نداشتم تا اینکه خدا یه پسر به ما داد.دیگه عادت کردم به این زندگی و مشغول کار بیرون هم بودم.تا این که سه ماه پیش با یه پسره که توی محلمون مغازه داشت و از وضعیت شوهرم خبر داشت دوست شدم چند بار با هم بودیم تا اینکه شوهرم ما رو تو ماشین دید خیلی اتفاقی.کلی درگیری رو پشت سر گذاشتم و خودم رو مقصر جلوه دادم تا نره سر وقت اون.الان هم میگه طلاق نمیدم اون نامرد هم که رفت پی کار خودش من ماندم و یک دنیا پشیمانی.میخواستم خودمو بکشم شوهرم فهمید لطفا بگین چیکار کنم.از زندگی بدم میاد