نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: دوست پسر بی احساس

3545
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3158
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    دوست پسر بی احساس

    با پسری آشنا شدم 23 ساله
    به گفته خودش 8 سال با دختری رابطه داشته و اون دختر 7 ماه پیش ترکش میکنه و میره با یکی دیگه دوست میشه .
    اولین مشکل یادو و خاطره اون دختره که میدونم به این راحتیا از ذهنش محو نمیشه ... ولی مشکل اصلی اینه که رفتارش به شدت بی ثباته
    وقتایی که پیش همیم خیلی خوب و خوشحاله و مدام بهم ابراز احساسات میکنه ولی همینکه یه مدت از هم دور میشیم کاملا تغییر میکنه ... شبها اغلب عصبیه و مدام میگه که باید ترکم کنه !
    حتی یبار اینکارو کرد ولی بعد یه ماه خودش برگشت و عذرخواهی کرد و گفت همش اثرات روحی جداییش از دوست قبلیشه !
    سعی میکنم زیاد بهش اعتنا نکنم ولی واسه خودمم خیلی سخت شده چون دوسش دارم و واقعا نمیدونم باید چیکار کنم .
    حتی خیلی از عاداتم و برخوردامو شبیه دختری که دوست قبلیش بود کردم ... تا احساس راحتی کنه باهام ... تا بتونم جای اونو پر کنم
    ولی انگار بیفایدست ... تا یه مدت ازم دور میشه میره تو لاک دفاعی خودش و دیگه دسترسی بهش غیر ممکن میشه برام !
    این موضوع داره به شدت رنجم میده و رویه زندگیمو مختل کرده ... باید چه کنم ؟؟؟؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3141
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چه کنم ؟

    رهاش کن! خیلی اشتباهه که خودتو به خاطر کسی تغییر بدی، اونم این نوع از تغییر واقعا غلطه!
    جوونیت رو به خاطر یه آدم بی ثبات هدر نده، قبلا چنین تجربه ای داشتم که بهت می گم عزیزم.
    این شخص یا به بلوغ فکری نرسیده، یا مشکلات حل و فصل نشده ی شخصیش انقدر زیاده که باید همیشه در حال "تحمل کردن"ش باشی.
    یا مجبوری نقش "مادر" و "حلال مشکلات" و "ناجی" رو براش بازی کنی. اون یه پسر بزرگه و باید سعی کنه خودش مشکلاتش رو حل کنه و به تو هم منتقل شون نکنه. اما وقتی در عمل داره این کارو می کنه پس یعنی آدم مناسبی نیست و به درد چیزی سوهان روح تو بودن نمی خوره.
    عزیزم اگه یه تیکه چوب هم روزی حداقل یک بار به آدم زنگ بزنه آدم عاشقش می شه. تازه یه تیکه چوب خیلی ثبات بیش تری داره نسبت به این آقا!
    بنشین روی یه کاغذ بنویس که چرا عاشقش شدی؟ اون چه چیزهایی به تو داده که تو رو علاقه مند کرده؟ و تو این چیزها رو غیر از این آقا از چه کسی یا چه چیزهای دیگه ای می تونی به دست بیاری. مثلا احساس ارزشمند بودن.خب این احساس با موفقیت در درس و کار هم ممکنه به آدم دست بده. یا نه، همین که مادر یا یک عزیز شما رو می بوسه، احساس ارزشمند بودن می کنید. پس لازم نیست این احساس رو از یه شخص بی ثبات دریافت کنی. (احساس ارزشمندی فقط یه مثال بود.می تونه هرچیز دیگه ای باشه که خودتون بهتر تشخیص می دین).
    و یه چیزی که در اطرافیان زیاد دیدم و برام تجربه شده در اختیارت می ذارم: پسرایی که مشکلات زیاد دارند معمولا مشکلات شون رو به دوست دختر مربوطه منتقل می کنند. دخترها هم چون همیشه تحت تاثیر احساساتند هی تحمل می کنند و یا یک تنه به هر دری می زنند که مشکل رفع بشه. زمانی می رسه که بالاخره اون مشکل رفع می شه اما... فکر می کنی آقا پسر داستان به خاطر تحمل مشکلات از دختر تشکر و بعد باهاش ازدواج می کنه؟ نع ابدا! یک خداحافظ می گه و بای بای! می ره سمت یه آدم جدید! خیییییلی مورد این شکلی دیدم،یکی دو تا نبوده.بنابرین بهت می گم، نه تنها وقتت،که احساست رو به خاطر آدم مشکل دار تلف نکن. حیفی.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3158
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چه کنم ؟

    ...
    ویرایش توسط 911007 : 04-10-2014 در ساعت 08:49 PM

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3158
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چه کنم ؟

    نقل قول نوشته اصلی توسط ساحره نمایش پست ها
    رهاش کن! خیلی اشتباهه که خودتو به خاطر کسی تغییر بدی، اونم این نوع از تغییر واقعا غلطه!
    جوونیت رو به خاطر یه آدم بی ثبات هدر نده، قبلا چنین تجربه ای داشتم که بهت می گم عزیزم.
    این شخص یا به بلوغ فکری نرسیده، یا مشکلات حل و فصل نشده ی شخصیش انقدر زیاده که باید همیشه در حال "تحمل کردن"ش باشی.
    یا مجبوری نقش "مادر" و "حلال مشکلات" و "ناجی" رو براش بازی کنی. اون یه پسر بزرگه و باید سعی کنه خودش مشکلاتش رو حل کنه و به تو هم منتقل شون نکنه. اما وقتی در عمل داره این کارو می کنه پس یعنی آدم مناسبی نیست و به درد چیزی سوهان روح تو بودن نمی خوره.
    عزیزم اگه یه تیکه چوب هم روزی حداقل یک بار به آدم زنگ بزنه آدم عاشقش می شه. تازه یه تیکه چوب خیلی ثبات بیش تری داره نسبت به این آقا!
    بنشین روی یه کاغذ بنویس که چرا عاشقش شدی؟ اون چه چیزهایی به تو داده که تو رو علاقه مند کرده؟ و تو این چیزها رو غیر از این آقا از چه کسی یا چه چیزهای دیگه ای می تونی به دست بیاری. مثلا احساس ارزشمند بودن.خب این احساس با موفقیت در درس و کار هم ممکنه به آدم دست بده. یا نه، همین که مادر یا یک عزیز شما رو می بوسه، احساس ارزشمند بودن می کنید. پس لازم نیست این احساس رو از یه شخص بی ثبات دریافت کنی. (احساس ارزشمندی فقط یه مثال بود.می تونه هرچیز دیگه ای باشه که خودتون بهتر تشخیص می دین).
    و یه چیزی که در اطرافیان زیاد دیدم و برام تجربه شده در اختیارت می ذارم: پسرایی که مشکلات زیاد دارند معمولا مشکلات شون رو به دوست دختر مربوطه منتقل می کنند. دخترها هم چون همیشه تحت تاثیر احساساتند هی تحمل می کنند و یا یک تنه به هر دری می زنند که مشکل رفع بشه. زمانی می رسه که بالاخره اون مشکل رفع می شه اما... فکر می کنی آقا پسر داستان به خاطر تحمل مشکلات از دختر تشکر و بعد باهاش ازدواج می کنه؟ نع ابدا! یک خداحافظ می گه و بای بای! می ره سمت یه آدم جدید! خیییییلی مورد این شکلی دیدم،یکی دو تا نبوده.بنابرین بهت می گم، نه تنها وقتت،که احساست رو به خاطر آدم مشکل دار تلف نکن. حیفی.
    خودمم اینو حس میکنم ... ولی واقعا نمیدونم باید با احساساتم چیکار کنم
    متاسفانه بشدت دوسش دارم ... دلیلش شاید اینه که تمام خصوصیاتیو که من از یه مرد میخوام یجا داره ! فقط تنها مشکلش شاید همینه که دلش یجا دیگشت و اینکه همسن خودمه !
    دارم سعی میکنم فراموشش کنم ولی شبیه باتلاقی شده که هرچی بیشتر دست و پا میزنم بیشتر توش فرو میرم ...
    برای فراموش کردنش واقعا نمیدونم باید پیکار کنم چون به هرجا که نگاه میکنم هر کاریو که میکنم یاد خاطراتش میفتم !

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3141
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چه کنم ؟

    عزیزم درکت می کنم چون قبلا در چنین شرایطی بوده م، و به همین دلیل می گم رهاش کن!
    بله منم یکیو داشتم که ظاهرا همه چیزهای ایده آل منو داشت، ولی یه چیز خعلی مهم و اصل کاری رو نداشت و اون این بود که رابطه مون رو جدی نمی گرفت و خیال نداشت جدی ادامه بده.
    مورد شما هم همین طوره، شاید خیلی ویژگی ها داشته باشه که از نگاهت تحسین برانگیز باشه. ولی وقتی یک چیز خعلی مهم رو نداره دیگه نمی شه روش حساب کرد. فکر کن گذاشتی روی کفه ی ترازو. یک عالمه خرده ریز مثبت روی یه کفه داری، یه وزنه ی گنده ی منفی هم روی اون کفه! همون یه دونه وزنه ی منفی، کل خرده ریزهای مثبتش رو می بره زیر سوال و حتی بی اعتبار می کنه عزیزم. می دونم تو دختری و لابد مثل خودم احساساتی، و برای خودم فراموش کردن شخص نامناسب یک سال طول کشید و می دونم آسون نیست. ولی باید سعی خودتو بکنی.باهاش بهم بزن. پیامک هاش رو پاک کن. هر چی نشونه و یادگاری ازش داری یا بنداز دور یا ببخش به دیگران.برای خودت روی یه کاغذ بنویس "شروع تازه" یا چیزی شبیه این و بزن به آینه ت که هر روز ببینی. به خودت کمک کن که فراموشش کنی،و به آدمای دیگه نگاه کن. یادت باشه، آدما زمانی از هم دور می شن که به آدمای دیگه ای نزدیک بشن. اتفاقی که درباره ی این آقا می افته (تو ذهنش به کس دیگه نزدیک می شه) ، باید در عمل برای تو هم بیفته تا رهاش کنی.

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2316
    نوشته ها
    307
    تشکـر
    82
    تشکر شده 196 بار در 122 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چه کنم ؟

    سلام
    ببخشید شما فکر کردی چرا یه دختری که 8 سال باهاش بوده ترکش کرده؟
    اگه اون آقا همه چی داشت اون دختر ولش نمی کرد
    تازه اینجاش جالبه بعده 8 سال شاید خودش اون دختر رو ول کرده و حالا به شما اینطوری گفته
    قصدش از اون ارتباط چی بود اگه ازدواج بود که 8 سال نباید طول میکشید
    بنظرم اگه ی تونی با اون دختر هم حرف بزن
    در هر صورت این آقا برات مناسب نیست با این اخلاقش

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3173
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    0
    تشکر شده 19 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چه کنم ؟

    جدا شو...تو رو خدا جدا شو... دعا میکنم باهاش ازدواج نکنی چون بدبخت میشی. من چوبشو خوردم. جدا شو

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3158
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چه کنم ؟

    هه چقدر احمقانه منتظر بودم بهم بگید بمونو صبر کن ... بلاخره خوب میشه

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3173
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    0
    تشکر شده 19 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : چه کنم ؟

    جدا شو ازش. با یه خواستگار خوب و نجیب ازدواج کن

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تلاش برای برگشت دوست پسر
    توسط Shik در انجمن سرد شدن رابطه
    پاسخ: 22
    آخرين نوشته: 11-27-2014, 01:50 PM
  2. ازدواج با پسري كه قبلادوست دختر داشته
    توسط meriman در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 11-01-2014, 11:46 AM
  3. تردید دوست پسر
    توسط saharg در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 09-06-2014, 02:16 PM
  4. عشق دوست پسرم
    توسط ایلار امنزاده در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 07-05-2014, 03:09 PM
  5. دوست پسر بی علاقه به ازدواج
    توسط khoda در انجمن مخالفت پسر با ازدواج
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 06-07-2014, 02:25 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد