نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: عدم علاقه به دوست پسر

1197
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3254
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    عدم علاقه به دوست پسر

    سلام
    من 24 سالمه 4 سال پیش با یه پسری تلفنی صحبت میکردم که صحبتامون حدودا 1 سال طول کشید و اون شیراز بود من قزوین و بدلیل شرایط کاریش تو این مدت نتونستیم همدیگر ببینیم تا اینکه ما عید ب شیراز رفتیم و من هم از این فرصت استفاده کردم و خواستم ببینمش و دیدم ولی متاسفانه اون تصویر و ذهنیتی که از اون واسه خودم ساخته بودم نبود و همه چیز خراب شد شاید ظاهرش اونقدر بو نبود ولی اون چیزی که من میخواستم نبود و تناسب نسبی هم نداشتیم و از این موضوع خیلی ناراحت شدم و خواستم حداقل اینبار منطقی و عقلانی تصمیم بگیرم هر چند شروعش بچگانه بود و به این رابطه خاتمه دادم و خطمو خاموش کردم و ب زندگیم برگشتم و دروغ چرا زندگیمو کردم و الان بعد از 3 سال ب خاطر اینکه خط جدیدم دچار مشکل شده بود تصمیم گرفتم موقتا از خط قبلی استفاده کنم و ب محض روشن کردن گوشی تماس و پیام هایی از سمت اون داشتم و اون بعد 3 سال هنوز منو فراموش نکرده و منم از این موضوع خبر نداشتم الان خودمو مسئول میدونم دوباره خواهش و تمنا که شروع کنیم زندگی بدون من واسش خیلی سخته و معنی نداره اون تو این 3 سال نتونسته فراموش کنه بعد اینم نمیتونه و الان ک باهاش حرف زدم فکر کنم یه امید دوباره تو اون ایجاد شده این بار حاضر شده ب هر قیمتی که شده بهم برسه از شیرازبیاد اینجا خونه بگیره کارشو عوض کنه و خیلی وعده های دیگه از طرفی منم تو شرایطی هستم که ب ادواج از بعد روحی نیاز دارم ولی مطمئنم خانوادم هرگز به این ازدواج رضایت نمیدن و که اون میگه همه چیزو بسپارم به اون ولی منم دوست ندارم ب خاطر ترحم و دلسوزی یا فقط پول باهاش ازدواج کن چون از قیافش خوشم نمیاد از طرفی هم چ جوری دوباره بزارم برم عذاب وجدان گرفتم چون تو این 3 سال مدام داشته نفرینم میکرده الان فکر میکن دلیل همه ی مشکلاتم اون آهش منو گرفته...
    شدیدا ب همفکری نیاز دارم ... ممنون میشم جواب بدین

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3109
    نوشته ها
    78
    تشکـر
    0
    تشکر شده 54 بار در 25 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سردرگمی

    سلام
    ببینید آیا شما خودتون دوس دارید کسی بخاطر ترس از نفرین و عذاب وجدان باهاتون باشه؟
    این نداشتنه تناسب رو خودتون تشخیص دادین یا پیشه مشاور رفتید؟
    اینکه بهش فرصت بدین خودشو بهتون ثابت کنه خیلی خوبه ولی این باعث نشه که وابستگیش بیشتر شه و اینکه هی امیدوارش کنید آخرشم هیچی
    ببینید اینکه میگید از قیافه ش خوشتون نمیاد شاید خیلی ها بگن تو ازدواج اخلاقو رفتارو همخونیه شخصیت مهمه ولی فک نکنم کسی بدش بیاد همسرش علاوه بر علاقه و رفتار و شخصیته خوب خوشگلی هم داشته باشه.
    موفق باشید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3254
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی

    نه اصلا دوست ندارم با ترحم و دلسوزی نسبت به اون ازدواج کنم میخوام هم ب خودم هم به اون یه فرصت بدم ولی از آخرش میترسم چون مطمنم وابستگی بیشتر میشه

  4. کاربران زیر از sareh24 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3109
    نوشته ها
    78
    تشکـر
    0
    تشکر شده 54 بار در 25 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سردرگمی

    خب شما واقعا مطمئنید که خونوادتون راضی نمیشن یا فکر میکنید اگه همه چی خوب پیش بره اونا هم رضایت میدن. کدومش؟
    ببینید اگه اون پسر همه چیشو بخاطر شما تغییر بده بعد اونوخت اگه نتونه نظر شما رو جلب کنه اونوقت چی؟
    چند سالشه؟
    میتونید باهاش منطقی صحبت کنید؟
    جوری که عاقلانه تصمیم بگیره با توجه به شرایطی که دوتاتون دارید

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3254
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی

    بله اگه همه چیز خوب پیش بره خانوادم هم رضایت مدن و انعطاف پذیر هستن ولی نگرانم دست خودمم نیست علی25 سالشه من 24 ولی ب خاطر شغلش دائم دور از خانواده بوده خیلی مستقل و خودساختس ولی متاسفانه من ظاهر برام مهم هست و خودمو با بقیه مقایسه میکنم

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3109
    نوشته ها
    78
    تشکـر
    0
    تشکر شده 54 بار در 25 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : سردرگمی

    ببینید سنتون اونقدری هست که بتونید خیلی چیزارو درک کنید از اونجایی که گفتین قزوین زندگی میکنین چون زیاد اومدم قزوین بهتون پیشنهاد میدم اونجا برید پیش یه مشاور خوب
    من از دختر خالم که اونجاس میپرسم که مشاور خوب سراغ داره اگه آدرس یا شماره ای داد میام بهتون میگم.
    در هر حال سعی کنید به خدا توکل کنید و علاوه بر اینکه برای حل این قضیه تلاش میکنید نتیجه ش رو به خدا بسپارید.
    موفق باشید

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3254
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی

    ممنون از لطف شما دوست عزیز شمام موفق باشین

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3174
    نوشته ها
    25
    تشکـر
    4
    تشکر شده 8 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی

    سلام دوست عزیز..اینکه شمابدونه اگاهی ازقیافه ی این اقاباهاش ارتباط داشتید بیچارهش کردید!خودت میدونی چ گناه بزرگی رو انجام دادی!گناهی کخدانمیبخشه!حق الناسه...عزیزم.خانومم..نمیخو ام بگم چرا!چون شده..ولی تو مسولی...توک عاشق رفتاراش وحرفاش شده بودی میتونی عاشق صورتشم بشی..بگو ی مدت بیادمحل زندگی شما..یعنی قزوین شهرخودتون..چون گفتی اازنظرشغلی مشکلی ندارها!وقتی اومدی مدت..ی چندبارباهاشون بیرون برو..میدونم ک بدلتم میشینه..تجربه های دیگرانه ک بهتون میگم..دل خیلی قدرتمنده ومستقل ازعقله...امتحان کن..اگردیدی بازم نتونستی کنارش باشی..اونموقع خیلی منطقی باهاشون صحبت کن..اگرگوش ندادن راهای ارتباطی باهاشون رو کلأببند..بیخیالش شو..تماس ک گرفتندبذارتااخربوق بخوره..حتی اگه چندبارزنگ زدن..
    ولی تاجایی ک میتونی اگه اومدشهرتون باهم مثه گذشته بشیدوقرارای رمانتیک بذارید..ک احساس خودتونم متحول بشه..برای پاکی دلش ک بعداین همه مدت فرامشتون نکرده ارزش قایل شید..خوشبختتون میکنه..حتی اگه فقط عشق کف دستش باشه..عزیزم همه ی دنیا تو حسرت ی عشق واقعی اند!قدرشو بدون...

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    Guest
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3257
    نوشته ها
    111
    تشکـر
    4
    تشکر شده 37 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سردرگمی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghoghnoos نمایش پست ها
    سلام دوست عزیز..اینکه شمابدونه اگاهی ازقیافه ی این اقاباهاش ارتباط داشتید بیچارهش کردید!خودت میدونی چ گناه بزرگی رو انجام دادی!گناهی کخدانمیبخشه!حق الناسه...عزیزم.خانومم..نمیخو ام بگم چرا!چون شده..ولی تو مسولی...توک عاشق رفتاراش وحرفاش شده بودی میتونی عاشق صورتشم بشی..بگو ی مدت بیادمحل زندگی شما..یعنی قزوین شهرخودتون..چون گفتی اازنظرشغلی مشکلی ندارها!وقتی اومدی مدت..ی چندبارباهاشون بیرون برو..میدونم ک بدلتم میشینه..تجربه های دیگرانه ک بهتون میگم..دل خیلی قدرتمنده ومستقل ازعقله...امتحان کن..اگردیدی بازم نتونستی کنارش باشی..اونموقع خیلی منطقی باهاشون صحبت کن..اگرگوش ندادن راهای ارتباطی باهاشون رو کلأببند..بیخیالش شو..تماس ک گرفتندبذارتااخربوق بخوره..حتی اگه چندبارزنگ زدن..
    ولی تاجایی ک میتونی اگه اومدشهرتون باهم مثه گذشته بشیدوقرارای رمانتیک بذارید..ک احساس خودتونم متحول بشه..برای پاکی دلش ک بعداین همه مدت فرامشتون نکرده ارزش قایل شید..خوشبختتون میکنه..حتی اگه فقط عشق کف دستش باشه..عزیزم همه ی دنیا تو حسرت ی عشق واقعی اند!قدرشو بدون...
    ققنوس جان چرا اینقدر نظرات غیر اصولی میدید؟!!
    چه گناهی ؟
    هر دو طرف به این ارتباط تلفنی راضی بودند و ادامه دادند و این مسئله چه از لحاظ قانونی چه شرعی و چه عرفی هیچ گونه مسئولیت و دینی ایجاد نمیکنه
    تا قبل از ازدواج و عقد هیچ دینی بر گردن ایشون وجود نداره و ایشون مختار هستن مسیر آیندشون رو مشخص کنند
    اتفاقا مقصر اون پسر بودند که از ظاهر و هیکل و چهره خودشون برای این خانوم چیزی نگفته بودند وایشون رو به اشتباه انداختند
    از لحاظ قانونی هم حتی اگر به این صورت ازدواج غیابی صورت بگیرد و بعد از دیدار عیوبی در هر یک از طرفین آشکار شود که قبلا اعلام نشده بوده ازدواج و نکاح باطل است
    چه رسد به این موضوع که در حد یه دوستی بوده
    با چه تضمینی ایشون رو ترغیب به ازدواج میکنید در صورتی که ظاهر فرد و ************ عامل دست کم 75 درصد طلاق هاست؟!!!

    شما با کدام تضمین از دختر مردم دعوت میکنید که به پسر غریبه بیرون بره؟!! از کجا میدونید این پسر شیاد یا کلاهبردار نیست؟!! چند پرونده میخواید براتون ذکر کنم که به همین صورت رخ داده و طرف دچار روانپریشی و نه عشق بوده و بعد از رسیدن به امیال پلید فرار کرده؟!!
    یه کم منطق خوبه

  11. 2 کاربران زیر از amirali بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 04-24-2018, 09:17 PM
  2. اختلاف سنی دختر و پسر/فوری/کمکککک
    توسط gezero در انجمن سن ازدواج
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 10-14-2014, 11:15 PM
  3. قصد ازدواج پسر نوجوان
    توسط آرتمیس در انجمن تربیت کودک
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 10-07-2014, 12:51 AM
  4. مخالفت خانواده پسر با ازدواج
    توسط مصطفی1 در انجمن مخالفت خانواده
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 08-26-2014, 09:34 AM
  5. عاشق کردن پسر
    توسط باد بهاری در انجمن عشق و دوست داشتن
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 06-14-2014, 12:36 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد