یک سال و نیمه یه پسره منو میخواد اونیکه میخام نی هر کاری هم میکنم دست از سرم ورنمیداره و متاسفانه باهم هرجور رایطه ای داشتیم.منم بخاطر ترس از رفتار و اینکه جایی حرفی بزنه دارم باهاش راه میام و تحملش میکنم.با اینکه میدونه علاقه ای بهش ندارم ولی دست بردار نی.ولی دیگه تحملم سر اومده خواهشا راهنماییم کنین.فقط بخاطر آبرو دارم سکوت میکنم.
سلام
میشه یخورده بیشتر توضیح بدی
اینکه میخوادت برا ازدواج میخواد یا فقط دوستی؟
بعده اینکه همه جوره باهاش بودی فهمیدی که نمیخوایش یا...
منطقی باهاش حرف زدی؟
اینکه بشینه هرجایی از رابطتون بگه مطمئنی چنین آدمیه؟
شناختت ازش چجوریاش؟
سلام خواهر عزیزم.هرچند کار شما از ابتدا صحیح نبوده ولی در حال حاضر دارید با پنهان کاری و اهمال به این آتش دامن میزنید!
اولین کاری که باید بکنید اینه که با یکی از نزدیکان خودتون در خانواده در رابطه با این موضوع گفتگو کنید
هر کس که با شما صمیمی تر باشه (پدر-مادر-خواهر- برادر)نه غیر از این افراد
شما در حال حاضر چون حس میکنید تنها هستید و کسی در کنارتون نیست به تمام خواسته های اون پسر جواب مثبت میدید
از تنبیه نترسید! هر کار اشتباهی مجازاتی داره ولی مطمئن باشید سنگینی این تنبیه از طرف خانواده شما به اندازه ضرری که از با اون پسر بودن میکشید نیست!
شهامت داشته باشید و این کار رو انجام بدید.
مشکل شما منو به یاد فیلم(هیس دخترها فریاد نمیزنند )انداخت ! در اون فیلم هم سکوت یک خانواده در مقابل متجاوز و سوئ استفاده کننده و ترس از ریختن آبرو باعث مرگ و اعدام دیگری شد.
امیدوارم مشکلتون حل بشه
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟