نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: عاشق دختری شدم

2010
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    شماره عضویت
    61
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    عاشق دختری شدم

    سلام
    دو سالیه که با یه خانواده ای دوست خانوادگی هستیم و تقریبا ماهی یکی دو بار همو میبینیم. یه دختر تو اون خانواده هس که من بعد از دو سه بار دیدنش عاشقش شدم و همینطور این عشق بیشتر و بیشتر شد. اون هم اخلاقش با من بد نبود. حدود یک سال پیش بهش گفتم چقدر عاشقشم. هیچی نگفت. بعد از اون همینطور اخلاقش با من سرد تر و سرد تر شده و این اخریا به من میگه خوب به من چه که دوسم داریو از این حرفا. میدونم هم با پسری نیس که بخواد اونو دوس داشته باشه. حالا هر چی میخوام فراموشش کنم نمیشه تو این یکی دو ماه به معنای واقعی دیوانه شدم. همین الان 48 ساعته نخوابیدم چون عشق نمیزاره بخوابم همرو از خودم دور کردم. با هیچ دخترو پسری هم نمیتونم کنار بیام هم میخوام خوشحال باشم اون میاد جلو چشمام. من مثه همه خیلی مشکل تو زندگی داشتم که به هر کی میگم میکه اونا که خیلی بد تره ولی این واقعا از همه بدتره و داره منو میکشه. دیگه از خونه در نمیام و فقط میشینم با اهنگ به اون فکر میکنم و گریه میکنم. این اولین باره که دارم برا یه چیزی گریه میکنم. واقعا نمیتونم فراموشش کنم. کسی میتونه کمکم کنه. به خدا نمیدونم باید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  2. 4 کاربران زیر از amir.ali.kh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    شماره عضویت
    65
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    1
    تشکر شده 5 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تروخدا کمکم کنین

    کاملا درکت می کنم منم مثل خودتم خیلی سخت....

  4. 2 کاربران زیر از پریسا بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    شماره عضویت
    46
    نوشته ها
    144
    تشکـر
    391
    تشکر شده 145 بار در 81 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تروخدا کمکم کنین

    نقل قول نوشته اصلی توسط amir.ali.kh نمایش پست ها
    سلام
    دو سالیه که با یه خانواده ای دوست خانوادگی هستیم و تقریبا ماهی یکی دو بار همو میبینیم. یه دختر تو اون خانواده هس که من بعد از دو سه بار دیدنش عاشقش شدم و همینطور این عشق بیشتر و بیشتر شد. اون هم اخلاقش با من بد نبود. حدود یک سال پیش بهش گفتم چقدر عاشقشم. هیچی نگفت. بعد از اون همینطور اخلاقش با من سرد تر و سرد تر شده و این اخریا به من میگه خوب به من چه که دوسم داریو از این حرفا. میدونم هم با پسری نیس که بخواد اونو دوس داشته باشه. حالا هر چی میخوام فراموشش کنم نمیشه تو این یکی دو ماه به معنای واقعی دیوانه شدم. همین الان 48 ساعته نخوابیدم چون عشق نمیزاره بخوابم همرو از خودم دور کردم. با هیچ دخترو پسری هم نمیتونم کنار بیام هم میخوام خوشحال باشم اون میاد جلو چشمام. من مثه همه خیلی مشکل تو زندگی داشتم که به هر کی میگم میکه اونا که خیلی بد تره ولی این واقعا از همه بدتره و داره منو میکشه. دیگه از خونه در نمیام و فقط میشینم با اهنگ به اون فکر میکنم و گریه میکنم. این اولین باره که دارم برا یه چیزی گریه میکنم. واقعا نمیتونم فراموشش کنم. کسی میتونه کمکم کنه. به خدا نمیدونم باید چیکار کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    باسلام
    به مشاور خوش آمدید
    به نظرم کمی بیشتر برامون توضیح بدین بهتر میتونیم کمکتون کنیم
    بعنوان مثال سن هر دوی شما؟ شعل و تحصیلاتتون؟ و دلایل علاقه مندی شما به ایشون و ...

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2013
    شماره عضویت
    61
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 5 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تروخدا کمکم کنین

    man 19 salame on ham 19 do tamon konkorim. vaghean nemidonam chera dosesh daram khob kheyly khobe hame chish. akhlaghesh ghiafash ba inke hame injor fekr nemikonan va migam to bayad asheghe behtar az in beshi vali nemishe . khob ye raveshi bem begin ta faramoshesh konam daram say mikonam valy nemishe fek mikonam bishtar be khatrere akhlagheshe ke asheghesham chon eshgh be negahe aval nabod bad az yeky do roz fahmidam. agar baz ham bayad chizi begam begid ta begam

  7. کاربران زیر از amir.ali.kh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2013
    شماره عضویت
    356
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تروخدا کمکم کنین

    سلام واقعا متاسفم .این بلا سر من هم اومده با این تفاوت که ما همدیکه رو دوست داشتیم اما شرایطی بود که باید خودمو فدا میکردم و فراموشش میکرم
    خیلی سخته متاسفم اما بهتره فراموشش کنی اون تورو دوست نداره عشق یک طرفه تورو از پا درمیاره روزی ازش متنفر خواهی شد ولش کن

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1215
    نوشته ها
    151
    تشکـر
    21
    تشکر شده 56 بار در 36 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تروخدا کمکم کنین

    shayad dare naz mikone chera be khanevadeha nemigi ta taklifet moshakhas beshe

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2013
    شماره عضویت
    1111
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    0
    تشکر شده 9 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تروخدا کمکم کنین

    طبق تجربه های شخصی:
    وقتی نوشته هاتونو خوندم و خودمو جای این دختر گذاشتم،فهمیده م که اگه منم بودم همین رفتار رو میکردم.شما فقط بهش میگید که دوسش دارید،او هم احتمالا دختری نیست که بخاد بدون محرم بودن له شما ابراز علاقه کنه.این رفتارش میتونه به این معنا باشه که اگر منو دوس داری،پس یه اقدام کن (خواستگاری کن)
    شما توقع دارید وقتی به یه دختر میگید دوسش دارید
    فاون هم بگه منم تورو دوست دارم؟؟؟ هرگز نباید این توقع رو داشته باشید.به نظر من این که گفته (خوب به من چه) یعنی اینکه اگه واقعا منو دوست داری پس بیا خواستگاری.
    من به عنوان یه دختر،اگر کسی بهم بگه دوست دارم،دقیقا همین حرفو بهش میزنم و میگم خوب به من چه.مگر اینکه پسر بهم بگه میخواد خانواده ش رو در جریان بذاره.در این صورت این حرف رو نمیزنم.
    به نظر من اگر شما به خاطر سنتون اقدام به خواستگاری نمیکنید،که صبر کنید، تا زمانش برسه.و اگر هم مشکل سنی ندارید،میتونید بهش بگید که میخواید خانواده تون رو در جریان علاقه تون بذارید و اقدام به خواستگاری کنید،در این صورت میتونید نظرش رو راجع به خودتون بدونید.البته بهتون پیشنهاد میکنم زمانی این حرف رو بهش بزنید که واقعا بخواید مسئله رو با خوانواده تون درمیان بگذارید.چون در صورتی که زیاد معطلش کنید،ممکنه حس تنفر نسبت به شما پیدا کنه.

  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1338
    نوشته ها
    1,720
    تشکـر
    315
    تشکر شده 1,186 بار در 704 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : تروخدا کمکم کنین

    سلام .امیر علی جان
    نگا کن .من خودم ادم احساسی هستم و قشنگ شما رو درک میکنم .ولی یه لحظه به خودت و کارات فکر کن ببین .تو کسی رو دوست داری .که اون تو رو دوست نداره و نمیخوادت .تاجایی که متوجح شدم از حرفات . خوب این یعنی چی .یعنی نابود کردن خودت .یه دوست داشتن یک طرفه . یه لحظه خودت فکر کن .تو داری خودتو و دلتو داغون میکنی . کم کم فراموشش کن .به هرطریقی که شده .تو خودتو بزار قاضی .تمام زندگیت بشه دختری که به تو اصلا ممکنه فکرهم نکنه .یه خورده واقعیت پذیر باش .آدم یه دل خو بیشتر نداره .
    یه نصیحت بهت میکنم همیشه یادت بمونه
    آرامش خود را به هیچ چیز و هیچکس وابسته نکن تا همیشه آنرا داشته باشی

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد