نمایش نتایج: از 1 به 30 از 30

موضوع: طلاق گرفتن در دوران عقد

17106
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3893
    نوشته ها
    598
    تشکـر
    301
    تشکر شده 312 بار در 207 پست
    میزان امتیاز
    10

    طلاق گرفتن در دوران عقد

    با سلام
    دختری هستم 27 ساله
    من و همسرم قبل از عقد 1 سال و 5 ماه با هم دوست بودیم ولی تو دوره دوستی بیشتر سعی می کردیم خوش بگذرونیم تا اینکه همدیگه رو بشناسیم
    تا اینکه با هم نامزد کردیم و از اونجایی که خانواده من با صیغه مخالف بودند بعد از یک ماه عقد کردیم و الان یکساله که عقد کردیم
    اولش همه چی نسبتا" خوب بود با این که سر یه سری مسائل اختلاف نظر داشتیم ولی به هر حال می گذروندیم البته به خاطر کار همسرم ما فقط هفته ای یک بار همدیگه رو می دیدیم
    تا اینکه چند ماه پیش همسرم گفت ما به درد هم نمی خوریم و باید از هم جدا بشیم
    اولش فکر می کردم می خواد منو امتحان کنه خیلی جدی نگرفتم ولی پافشاریش واسه جدایی نگرانم کرد خیلی سعی کردم نظرش رو تغییر بدم ولی تصمیم خودش رو گرفته بود منم فقط کارم شده بود گریه تا اینکه بالاخره راضی شد که جدا نشیم
    ولی بازم چندروز پیش سر یه مساله کوچیک با هم بحث کردیم و باز هم گفت که ما به درد هم نمی خوریم،می گه من از اولشم قصد ازدواج نداشتم نمی دونم چی شد که ازدواج کردم ،‌می گه می خواد تنها باشه و خوش بگذرونه،‌می گه که باید توافقی جدابشیم ولی من نمی خوام جدا بشم چون دوستش دارم تو این یکسال خیلی بهش وابسته شدم
    نمی دونم باید چی کار کنم؟
    ممنون می شم اگر راهنماییم کنید

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3685
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 13 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    نمیدونم چی بگم فقط ناراحت شدم
    امضای ایشان
    خودت باش ........ مهم نیست دیگران چه فکری میکنند.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.a نمایش پست ها
    با سلام
    دختری هستم 27 ساله
    من و همسرم قبل از عقد 1 سال و 5 ماه با هم دوست بودیم ولی تو دوره دوستی بیشتر سعی می کردیم خوش بگذرونیم تا اینکه همدیگه رو بشناسیم
    تا اینکه با هم نامزد کردیم و از اونجایی که خانواده من با صیغه مخالف بودند بعد از یک ماه عقد کردیم و الان یکساله که عقد کردیم
    اولش همه چی نسبتا" خوب بود با این که سر یه سری مسائل اختلاف نظر داشتیم ولی به هر حال می گذروندیم البته به خاطر کار همسرم ما فقط هفته ای یک بار همدیگه رو می دیدیم
    تا اینکه چند ماه پیش همسرم گفت ما به درد هم نمی خوریم و باید از هم جدا بشیم
    اولش فکر می کردم می خواد منو امتحان کنه خیلی جدی نگرفتم ولی پافشاریش واسه جدایی نگرانم کرد خیلی سعی کردم نظرش رو تغییر بدم ولی تصمیم خودش رو گرفته بود منم فقط کارم شده بود گریه تا اینکه بالاخره راضی شد که جدا نشیم
    ولی بازم چندروز پیش سر یه مساله کوچیک با هم بحث کردیم و باز هم گفت که ما به درد هم نمی خوریم،می گه من از اولشم قصد ازدواج نداشتم نمی دونم چی شد که ازدواج کردم ،‌می گه می خواد تنها باشه و خوش بگذرونه،‌می گه که باید توافقی جدابشیم ولی من نمی خوام جدا بشم چون دوستش دارم تو این یکسال خیلی بهش وابسته شدم
    نمی دونم باید چی کار کنم؟
    ممنون می شم اگر راهنماییم کنید
    در این مورد که طلاق باشه ... باید عرض کنم که طبق قوانین اسلامی در کشومون حق طلاق با شوهره ...

    اگر نزدیکی انجام شده باشه ، پرداخت کلیه حقوق برای طلاق برعهده مرده .

    و باید بگم اگر مرد چنین تصمیمی داشته باشه میتونه یکطرفه با پرداخت تمامی حق و حقوق زن رو طلاق بده ...

    در این مورد باید فهمید که آیا شوهرتون واقعا" قصدش چیه ؟

    به هرحال بهتره بزرگان فامیل مشورتی بکنن و واسطه بشن تا این مشکل به خوبی حل و فصل بشه ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3893
    نوشته ها
    598
    تشکـر
    301
    تشکر شده 312 بار در 207 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    من با خانواده اش هم صحبت کردم ولی اونا فقط ابراز ناراحتی کردن و تصمیم گیری رو گذاشتن بر عهده همسرم
    دلم نمی خواد از روی اجبار و یا دلسوزی از تصمیمش منصرف بشه
    دلم می خواد بفهمه که داره اشتباه می کنه و با این کارش چه ضربه ای به زندگیمون وارد می کنه
    با وجودی که اسممون از شناسنامه هم پاک می شه ولی ضربه روحی بدی می خورم
    امضای ایشان
    اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
    هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    [QUOTE=m.a;18474]من با خانواده اش هم صحبت کردم ولی اونا فقط ابراز ناراحتی کردن و تصمیم گیری رو گذاشتن بر عهده همسرم
    دلم نمی خواد از روی اجبار و یا دلسوزی از تصمیمش منصرف بشه
    دلم می خواد بفهمه که داره اشتباه می کنه و با این کارش چه ضربه ای به زندگیمون وارد می کنه
    با وجودی که اسممون از شناسنامه هم پاک می شه ولی ضربه روحی بدی می خورم[/QUOT

    با تمام سختیهای پیش رو صبور باشید ...

    شاید دلداری دادن در این مرحله خیلی مسخره به نظر بیاد ولی در هر کاری خیری نهفته است (مطمئن باش).

    شاید طرفتون لیاقت عشق واقعی شمارو نداره ...

    شک نکنید که این غبار عاشقونه از جلوی چشمتون کنار که بره اونوقت متوجه لطف خداوند خواهید شد ...

    پس کاملا" ریلکس باشید و بخندید ... چون رفتار شما میتونه اثر خاصی در طرف مقابلتون بذاره ... کاملا" بیخیال

    یادتون نره ها ..کاملا" ریلکس و بی خیال
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3893
    نوشته ها
    598
    تشکـر
    301
    تشکر شده 312 بار در 207 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    منونم از جوابتون
    امیدوارم که بتوونم منطقی برخورد کنم و ریلکس باشم هر چند که خیلی سخته ولی سعی خودم رو می کنم
    امضای ایشان
    اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
    هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.

  8. کاربران زیر از سایه هستی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3893
    نوشته ها
    598
    تشکـر
    301
    تشکر شده 312 بار در 207 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    منونم از جوابتون
    امیدوارم که بتوونم منطقی برخورد کنم و ریلکس باشم هر چند که خیلی سخته ولی سعی خودم رو می کنم
    امضای ایشان
    اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
    هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.

  10. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.a نمایش پست ها
    منونم از جوابتون
    امیدوارم که بتوونم منطقی برخورد کنم و ریلکس باشم هر چند که خیلی سخته ولی سعی خودم رو می کنم
    مطمئن باشید اگر ذره ایی به شما علاقه داشته باشه با بی محل کردنش به طرف شما جذب خواهد شد ...

    وگرنه که دل خوش کردنتون به این عشق یکطرفه کاری سخت اشتباهه ....

    پس این امتحان رو انجام بدید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  11. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3893
    نوشته ها
    598
    تشکـر
    301
    تشکر شده 312 بار در 207 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    مطمئن باشید اگر ذره ایی به شما علاقه داشته باشه با بی محل کردنش به طرف شما جذب خواهد شد ...

    وگرنه که دل خوش کردنتون به این عشق یکطرفه کاری سخت اشتباهه ....

    پس این امتحان رو انجام بدید
    آخه چه مدت باید این رویه رو پیش بگیرم ؟
    امضای ایشان
    اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
    هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.

  13. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.a نمایش پست ها
    آخه چه مدت باید این رویه رو پیش بگیرم ؟
    اونو خودتون به وقتش و حوصله تون متوجه میشید...

    مزیت این عمل اینه که شما در اینده خودتونو ملامت نخواهید کرد که ایکاش میدونستم دوستم داره یا نه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  14. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3870
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    همیشه پای یک زن درمیان است

  16. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3893
    نوشته ها
    598
    تشکـر
    301
    تشکر شده 312 بار در 207 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    بالاخره طاقت نیاوردم بهش زنگ زدم
    حالش خوب بود مثل اینکه تنها ناراحتیش از این بود که قضیه داره خیلی کش پیدا می کنه و باید زودتر توافقی جدا بشیم
    اصلا" انتظار همچین برخوردی رو نداشتم واسه اینکه آروم بشم قرص آرام بخش خوردم ولی انگاری زیاده روی کردم و کارم به درمانگاه کشیدخلاصه این سه روز تعطیلی رو فقط خواب بودم
    تا اینکه قرار شد بریم پیش مشاور دیروز رفتیم پیش مشاور ولی از من خواست بیرون باشم تا خصوصی با دکتر صحبت کنه منم قبول کردم
    نمی دونم چی گفت و چی شنید بعدش که من رفتم تو اتاق دکتر بهم گفت من تمام تلاش خودم رو می کنم که زندگیتون حفظ بشه ولی همسرتون خیلی خودخواه و مغروره واسه همین راضی کردنش سخته ،‌اگر هم راضی نشد خودتو ناراحت نکن...
    خوب این یعنی دیگه امیدوار نباشم؟!یعنی خیلی راحت بگم ممنون که یه سال با احساس من بازی کردی و حالا می خوای بری؟!
    دارم دیوونه می شم نمی دونم باید بازم صبر کنم یا اینکه خودمم رضایت بدم به این جدایی؟
    امضای ایشان
    اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
    هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.

  17. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.a نمایش پست ها
    منونم از جوابتون
    امیدوارم که بتوونم منطقی برخورد کنم و ریلکس باشم هر چند که خیلی سخته ولی سعی خودم رو می کنم

    به هر حال واقعیتهایی در زندگی انسان اتفاق میفته که ازشون نمیشه فرار کرد ...

    این کار نامزدتون نوعی خیانته ... ولی چه میشه کرد تو این روزگار هرکسی باید باتوجه به وجدانش خوددار باشه ...

    شرایط سختیه ...

    اگر خانواده ها اجازه بدن که مدت سه تا شیش ماه نامزد بمونن اینجور اتفاقاتی رخ نمیده ...
    (البته اگر دختر و پسرم بتونن خودشونو حفظ کنن و بیشتر بر روی شناخت و تفاهم رسیدن تمرکز بکنن)...

    این مشکلات کمتر اتفاق میفته ... به هر حال کاریکه ممکن بود بعد از سالها برای شما اتفاق بیفته الان اتفاق افتاده ...

    سخته ولی میتونید ازش عبور کنید ... اجازه ندید که این مورد شمارو مضطرب و نگران کنه ...

    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  18. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3893
    نوشته ها
    598
    تشکـر
    301
    تشکر شده 312 بار در 207 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    به هر حال واقعیتهایی در زندگی انسان اتفاق میفته که ازشون نمیشه فرار کرد ...

    این کار نامزدتون نوعی خیانته ... ولی چه میشه کرد تو این روزگار هرکسی باید باتوجه به وجدانش خوددار باشه ...

    شرایط سختیه ...

    اگر خانواده ها اجازه بدن که مدت سه تا شیش ماه نامزد بمونن اینجور اتفاقاتی رخ نمیده ...
    (البته اگر دختر و پسرم بتونن خودشونو حفظ کنن و بیشتر بر روی شناخت و تفاهم رسیدن تمرکز بکنن)...

    این مشکلات کمتر اتفاق میفته ... به هر حال کاریکه ممکن بود بعد از سالها برای شما اتفاق بیفته الان اتفاق افتاده ...

    سخته ولی میتونید ازش عبور کنید ... اجازه ندید که این مورد شمارو مضطرب و نگران کنه ...

    یه سوال؟
    تو جدایی در دوران عقد با وجود نداشتن نزدیکی مهریه به صورت کامل باید پرداخت بشه؟
    امضای ایشان
    اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
    هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.

  19. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.a نمایش پست ها
    یه سوال؟
    تو جدایی در دوران عقد با وجود نداشتن نزدیکی مهریه به صورت کامل باید پرداخت بشه؟
    شما میتونید سوره نساء و طلاق رو مطالعه کنید ...

    در ضمن اگه اشتباه نکنم چون نزدیکی صورت نگرفته پس نصف مهریه تعلق میگیره ... ولی به ثواب خدا نزدیک تره که چیزی گرفته نشود ...

    به هرحال بهترین کار اینه که از مشاوره حقوقی این مطلب رو پرس و جو کنید ...

    من لینکی رو برای شما گذاشتم که با مطالعه اش میتونید آگاه هتر بشید ...

    http://www.gerami.org/istifta/10.html
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  20. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3893
    نوشته ها
    598
    تشکـر
    301
    تشکر شده 312 بار در 207 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    شما میتونید سوره نساء و طلاق رو مطالعه کنید ...

    در ضمن اگه اشتباه نکنم چون نزدیکی صورت نگرفته پس نصف مهریه تعلق میگیره ... ولی به ثواب خدا نزدیک تره که چیزی گرفته نشود ...

    به هرحال بهترین کار اینه که از مشاوره حقوقی این مطلب رو پرس و جو کنید ...

    من لینکی رو برای شما گذاشتم که با مطالعه اش میتونید آگاه هتر بشید ...

    http://www.gerami.org/istifta/10.html
    بازم ممنونم از جوابتون
    امضای ایشان
    اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
    هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.

  21. کاربران زیر از سایه هستی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.a نمایش پست ها
    بازم ممنونم از جوابتون
    خب هیچ وقت برای تموم کردن دیر نیست ...

    پس اول تمام سعی خودتونو بکنید تا در آینده از جهت وجدانتون خیالتون راحت باشه ...

    و بعد از مشورت و تصمیم نهایی اقدام کنید ...

    موفق باشید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  23. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4022
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    0
    تشکر شده 12 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    سلام عزیزم با وجود چنین ادم خودخواهی بهتر که الان اتفاقی نیفتاده جدا شی البته این قابل ستایش که شما بخواهی زندگیتو حفظ کنی چون جدایی بعد از نامزدی هم دردسر خودش رو داره اگه تونستی حفظش کن اگه نه بهتر که الان داری جدا میشی ان شاالله خدا بهترشو برات رقم بزنه در ضمن مهریه نصف هستش تو دوران عقد

  24. کاربران زیر از nasim423 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3322
    نوشته ها
    213
    تشکـر
    118
    تشکر شده 146 بار در 94 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    سلام خیلی متاثرشدم ازاتفاقی که برات افتاده.....به نظرمن انتخابت درست نبوده.کسی که تونامزدی به طرف مقابلش بگه طلاق شک نکن که نمی تونه مردیه زندگی باشه!نمی تونه یه زندگی رواداره کنه.ولی باهمه اینها سعی کن باتمام وجودت ازآینده ات مراقبت کنی تاضربه نخوری ونگن نتونست زندگیشوحفظ کنه.درضمن اگه احتمال اینومیدی که خدایی نکرده طلاق بگیری اینوملکه ذهنت کن که هراتفاقی میتونه برات بیفته طلاق بگیری ،یاشوهرت سرعقل بیاد باخودت بگو اگه دنیاهم روسرت خراب بشه تو تحملشوداری.امیدوارم هیچ وقت بخاطرطلاق پاتو تومحضر نذاری!موفق باشی.
    امضای ایشان
    توراباغیرمی بینم
    صدایم درنمی آید
    دلم میسوزدوکاری
    زدستم برنمی آید......


  26. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3893
    نوشته ها
    598
    تشکـر
    301
    تشکر شده 312 بار در 207 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    با سلام دوباره،ممنونم از دوستانی که وقت گذاشتن و جواب دادن
    باید بگم که بد از چند روز سخت یه شب همسرم بهم زنگ زد و گفت حاضر شو میام بریم بیرون باهات کار دارم منم رفتم ولی اصلا" به روی خودش نیاورد که اتفاقی افتاده و من چقدر اذیت شدم ، گفت همه روزای بد تموم شده و می توونیم به زندگیمون ادامه بدیم
    اولش خیلی خوشحال شدم ولی بعدش نگرانیم شروع شد ،‌همش نگران اینم که اگه یه وقت دوباره حرف از جدایی بشه باید چی کار کنم ؟
    الان خیلی گیج و سردر گمم ،‌واقعا" نمی دونم چه جوری باید باهاش برخورد کنم؟!یعنی منم باید اون روزای بد رو فراموش کنم و مثل قبل باهاش رفتار کنم ؟!
    امضای ایشان
    اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
    هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.

  27. کاربران زیر از سایه هستی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.a نمایش پست ها
    با سلام دوباره،ممنونم از دوستانی که وقت گذاشتن و جواب دادن
    باید بگم که بد از چند روز سخت یه شب همسرم بهم زنگ زد و گفت حاضر شو میام بریم بیرون باهات کار دارم منم رفتم ولی اصلا" به روی خودش نیاورد که اتفاقی افتاده و من چقدر اذیت شدم ، گفت همه روزای بد تموم شده و می توونیم به زندگیمون ادامه بدیم
    اولش خیلی خوشحال شدم ولی بعدش نگرانیم شروع شد ،‌همش نگران اینم که اگه یه وقت دوباره حرف از جدایی بشه باید چی کار کنم ؟
    الان خیلی گیج و سردر گمم ،‌واقعا" نمی دونم چه جوری باید باهاش برخورد کنم؟!یعنی منم باید اون روزای بد رو فراموش کنم و مثل قبل باهاش رفتار کنم ؟!
    عزيزم مگه تو عروسك خيمه شب بازي اوني كه هر موقعي با تو يه جور برخورد كنه . با همچين آدمي چطوري ميخاي زير يه سقف بري زندگي بكني . نگران اين نيستي كه بعد از عروسي هم همين بازي رو در بياره ؟؟؟؟

  29. 2 کاربران زیر از بهار شريف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  30. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3685
    نوشته ها
    23
    تشکـر
    0
    تشکر شده 13 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    سلام ....چی بگم سخته تو این شرایط بودن و فقط خود شما میدونید که باید چیکار کنید به هرحال بهتون تبریک میگم موفق شدید به هدفی که داشتید برسید این از همه مهم تره .... از این به بعد خیلی مهمه روی اعتماد به نفستون کار کنید پیش همون مشاوره برید که شناخت داره از همسرتون راهنمایی بگیرید و با حوصله و منطقی تصمیم بگیرید لطفا ما رو درجان بزارید که از تجربتون استفاده کنیم با آرزوی موفقیت و شادکامی برای تو عزیز.
    امضای ایشان
    خودت باش ........ مهم نیست دیگران چه فکری میکنند.

  31. 2 کاربران زیر از maeisa بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  32. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.a نمایش پست ها
    با سلام دوباره،ممنونم از دوستانی که وقت گذاشتن و جواب دادن
    باید بگم که بد از چند روز سخت یه شب همسرم بهم زنگ زد و گفت حاضر شو میام بریم بیرون باهات کار دارم منم رفتم ولی اصلا" به روی خودش نیاورد که اتفاقی افتاده و من چقدر اذیت شدم ، گفت همه روزای بد تموم شده و می توونیم به زندگیمون ادامه بدیم
    اولش خیلی خوشحال شدم ولی بعدش نگرانیم شروع شد ،‌همش نگران اینم که اگه یه وقت دوباره حرف از جدایی بشه باید چی کار کنم ؟
    الان خیلی گیج و سردر گمم ،‌واقعا" نمی دونم چه جوری باید باهاش برخورد کنم؟!یعنی منم باید اون روزای بد رو فراموش کنم و مثل قبل باهاش رفتار کنم ؟!

    شما بهتره به مشاوره ایکه رفتید ، مراجعه کنید شاید حرفای اون تاثیر داشته ...

    در ضمن بهتره قبل از هر تصمیمی مشاور و ببینید ...

    البته باید اینم بگم که ممکنه در زندگی مشترک از این اتفاقات بیفته ...

    ولی شما در اولین فرصت با ایشون صحبت کنید و ازش بخوایت که تصمیم نهایشو بگیره که دیگه در آینده این اتفاق نیفته

    در ضمن این صجبت باید در حضور خانواده ها باشه و ایشون به شما تضمینی بدن ...

    خب درک میشه کرد؛ که چه احساسی شما دارید ...

    چطور میشه به کسی که تا دیروز شمارو نمیخواسته دوباره اعتماد کرد ...؟ ! ؟
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  33. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    منم نظرم اینه که مشاور تونسته باهاش حرف بزنه و متقاعدش کنه ...

    ولی هنوز دلیل این رفتارش معلوم نیست ... شاید خیلی بدبینی باشه ولی هر چیزی تو زندگی ممکنه اتفاق بیفته ...

    ممکنه دیگه هیچوقت این اتفاق نیفته .... شادیدم دوباره اتفاق افتاد ...

    پس میبینی که همه چی ممکنه اتفاق بیفته ...

    ولی شما از یک طریق میتونید متوجه بشید ... و اونم اینه که امتحانش کنید ...

    با یکی از اون مشکلاتی که خودت گفتی محک ش بزن ... تا ببینی ایشون واقعا" تغییر کرده یا اینکه ممکنه دوباره بسرتون بازی در بیاره ؟

    در ضمن در این موردم با خانواده صحبت کنید و ازشون بخوایت که در این مورد با خانواده طرفتون هم صحبت کنن

    شاید بتونی متوجه بشی کی و چی ممکنه عاملش شده باشه
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  35. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4589
    نوشته ها
    156
    تشکـر
    10
    تشکر شده 106 بار در 63 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : می خوام زندگیمو حفظ کنم ولی همسرم نمی خواد

    من با اقا فرخ موافقم...
    نمیدونم چه حسابیه وقتی به یک مرد زیادی عشق و علاقتو نشون بدی زیادی لیلی ب لالاش بذاری و همه عشقتو نشونش بدی بعد ازین که مطمین شد عاشقشی سر ناسازگاری میذاره بات دعوا بحث لج بازی
    قهر ....
    ببین عزیزم بازم به قول فرخ اون اگه تورو دوست داشته باشه حتی1% از دستت نمیده
    اما اگه دلسرد شده باشه چی؟! میخای باهاش ب زور باشی بعد با دیدن کم محلی هاش داغون بشی....؟
    ب نظرم ی مدت کاملا سرد شو بحث کرد دعوا کرد محکم جلوش وایسا...
    اما بازم میگم من خیلی تو این چیزا وارد نیستم بهتره بری پیش مشاوره ای که تو این زمینه وارده....
    انشالله شوهرتم سر عقل بیاد و دست از این بچه بازی بر داره
    امضای ایشان
    دستمو بگیر....... نذار اشتباه برم

  36. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2015
    شماره عضویت
    22012
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق گرفتن در دوران عقد

    چقدر آدما میتونن بد جنس باشن ، منم توی عقدم ، میفهمم ک گیر افتادی، اون میگه نمیخوامت ، باز میگه میخوامت ، ادم با خودش میگه خوب بذارم برم برا همیشه اصلا از این زندگی، ولی باز نمیتونی ام بری.خدا به ما صبر بده. منم شرایطی مثل شما دارم . و نمیدونم چکار کنم. حیف جوونی ما.

  37. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2015
    شماره عضویت
    25234
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق گرفتن در دوران عقد

    بنظر من بهتر یه مدت بهم دیگه فرصتی بدید.و مهمتر خود شما به خودت فرصت بده تمام این رابطه رو سبک و سنگین کن.ببین واقعا میارزه بخاطرش به این زندگی ادامه بدی و ممکن عروسی کنید و همیشه با یه سرکوفت همراه هستید که من با گریه های تو دارم زندگی میکنم.و تو رو نمیخاستم.نظرخانوادتون چیه ایاازتون حمایت میکنن.بنظرم اگر تصمیم همسرتان حدی هست تو عقد جداشید بهتر تا عروسی کنید و با بچه دار شید.اونپقت بازگشت سخت تر هست.و مهمتر من درکتان میکنم چون خودم به نامزدم بشدت وابسته هستم ولی خب این نباید باعث شه اینده خراب بشه.البته اگر واقعن همسرتون براتون مهمه برای داشتنش بجای گریه کردن بجنگید.کنی ازادتر بذاریدش.شاید فشار اقتصادی باعث شده همچین تصمیمی ببگیره و یا اینکه کمتر همیدیگو رو میبینید باعث دلسردیش شده ببنسد کجای کار میلنگه اونجا رو ترمیم کنید.

  38. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3893
    نوشته ها
    598
    تشکـر
    301
    تشکر شده 312 بار در 207 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق گرفتن در دوران عقد

    نقل قول نوشته اصلی توسط zahra70 نمایش پست ها
    بنظر من بهتر یه مدت بهم دیگه فرصتی بدید.و مهمتر خود شما به خودت فرصت بده تمام این رابطه رو سبک و سنگین کن.ببین واقعا میارزه بخاطرش به این زندگی ادامه بدی و ممکن عروسی کنید و همیشه با یه سرکوفت همراه هستید که من با گریه های تو دارم زندگی میکنم.و تو رو نمیخاستم.نظرخانوادتون چیه ایاازتون حمایت میکنن.بنظرم اگر تصمیم همسرتان حدی هست تو عقد جداشید بهتر تا عروسی کنید و با بچه دار شید.اونپقت بازگشت سخت تر هست.و مهمتر من درکتان میکنم چون خودم به نامزدم بشدت وابسته هستم ولی خب این نباید باعث شه اینده خراب بشه.البته اگر واقعن همسرتون براتون مهمه برای داشتنش بجای گریه کردن بجنگید.کنی ازادتر بذاریدش.شاید فشار اقتصادی باعث شده همچین تصمیمی ببگیره و یا اینکه کمتر همیدیگو رو میبینید باعث دلسردیش شده ببنسد کجای کار میلنگه اونجا رو ترمیم کنید.
    اینو من خیلی وقت پیش مطرح کرده بودم الان نزدیک به سه ماهه که رفتیم سر زندگیمون الانم خدارو صدهزار مرتبه شکر هر روز هم علاقمون به هم بیشتر می شه هم رابطمون بهتر می شه
    امضای ایشان
    اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
    هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.

  39. کاربران زیر از سایه هستی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  40. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    21182
    نوشته ها
    1,442
    تشکـر
    764
    تشکر شده 1,211 بار در 755 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق گرفتن در دوران عقد

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.a نمایش پست ها
    اینو من خیلی وقت پیش مطرح کرده بودم الان نزدیک به سه ماهه که رفتیم سر زندگیمون الانم خدارو صدهزار مرتبه شکر هر روز هم علاقمون به هم بیشتر می شه هم رابطمون بهتر می شه
    چقدر خوووب ..تبریک میگم و خوشحالم که یکی از اینده مبهم پیش روش داره به وضوح و البته باشادی حرف میزنه ...
    فقط یک سوال که اگر دوست داشتی جواب بده :متوجه نشدی که دلایل همسرت برای اصرار به جدایی چی بوده که دوباره پشیمون شد ؟

    فقط برای اینکه بتونیم نسبت به این دوران و احساسات زودگذرش کسب تجربه کنیم ..

    براتون آرزوی خوشبختی روزافزون دارم

  41. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3893
    نوشته ها
    598
    تشکـر
    301
    تشکر شده 312 بار در 207 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق گرفتن در دوران عقد

    نقل قول نوشته اصلی توسط ghazal1 نمایش پست ها
    چقدر خوووب ..تبریک میگم و خوشحالم که یکی از اینده مبهم پیش روش داره به وضوح و البته باشادی حرف میزنه ...
    فقط یک سوال که اگر دوست داشتی جواب بده :متوجه نشدی که دلایل همسرت برای اصرار به جدایی چی بوده که دوباره پشیمون شد ؟

    فقط برای اینکه بتونیم نسبت به این دوران و احساسات زودگذرش کسب تجربه کنیم ..

    براتون آرزوی خوشبختی روزافزون دارم
    اول اینکه ازت ممنونم
    سعی می کنم یادآوری نکنم ولی چیزی که همیشه همسرم رو نگران می کنه آینده اس و اینکه نتوونه از پس مسئولیتهای زندگی بربیاد و به قول خودش کم بیاره اون موقع هم اوج فشار روانی رو هر دوتامون بود من درگیر جهیزیه بودم و اونم دستش خالی بود واسه عروسی گرفتن البته منم هنوز اونقدری که باید خیالش رو راحت نمی کردم که می توونه همه جوره رو من حساب کنه الان که خیالش راحت شده که تو هر شرایطی کنارشم و محال ممکنه جا بزنم یا به خاطر مسائل مالی بهش خرده بگیرم خوب اونم اخلاقش خیلی بهتر از قبل شد ، الانم می توونم به جرات بگم که خیلی بیشتر از قبل همدیگه رو دوست داریم و اینو به هم ثابت کردیدم ( هر چند روزای اول زیر یه سقف رفتن سختیای خودشو داشت ولی الان راضی ام )
    امضای ایشان
    اگر می خواهید قوی باشید صبر پیشه کنید ، فهیم باشید و عاقل .
    هر کسی می تواند گستاخ باشد اما قدرت واقعی در محبت و ادب نهفته است.

  42. کاربران زیر از سایه هستی بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد