نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: از هر دری سخنی ...

428
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    Lightbulb از هر دری سخنی ...

    اسکندر و چشمه آب حیات
    می گویند که اسکندر مقدونی بعد از فتح سغد و خوارزم از یکی از بزرگان قوم شنید که در قسمت شمال آن سرزمینی است که به آن ظلمات گویند و خورشید هنگام غروب درآنجا فرود می رود و پس از آن گیتی در تاریکی است . درسرزمین ظلمات چشمه ای است که به آن [replacer_a] می گویند و چون تن در آن بشویند گناهان بریزد و هر کس از آن بخورد نمی میرد . اسکندرپس از شنیدن این سخن با سپاهیانش جانب شمال را پیش گرفت و به زمین همواری رسید که میانش دره و نهر آبی وجود داشت .

    به فرمانش پلی بر روی دره بستند و از روی آن عبور کردند . پس از چند روز به سرزمین ظلمات رسیدند که خورشید بر آن نمی تابید و در تاریکی فرو رفته بود .

    اسکندر تمام بار و بنه و اسباب همراهان را در ابتدای ظلمات بر جای گذاشت و با چهل نفر نفر مصاحب و صد نفر سردار جوان و 1200 نفر سرباز ورزیده و نان خورشت چهل روزه که برگرفتند و داخل ظلمات شد و فرمان داد که در میان آنان کسی از سالمندان نباشد . ولی پیرمردی که آرزو داشت عجایب جهان را ببیند و پسرانش جزو سربازان اسکندر بودند از ایشان خواست او را همراه ببرند .

    شاید در این سفر پر خطر به وجود شخص دنیا دیده ای احتیاج افتد . پسران نیز خواسته پدر را اجابت کردند .

    پس از طی مسافتی ظلمت و تاریکی هوا و سختی و دشواری راه اسکندر و همراهانش را از پیشروی انداخت .

    به قسمی که هر قدر به چپ و راست می رفتند راه را باز نمی یافتند. اسکندر تعداد همراهان را به 160 نفر تقلیل داد و آرزو کرد که ای کاش پیر جهاندیده ای همراهشان بود تا راه را از چاه باز شناسد .

    آن دو برادر جرات کرده و حقیقت را به اسکندر گفتند و اسکندر خوشحال شد و از پیرمرد خواست نا راه چاره ای نشان دهد .

    پیر گفت : باید اسبهای نرینه را جا گذاشته و با اسبهای مادینه حرکت کنیم چون مادیان در تاریکی بهتر از اسب نر به راه پی می برد و پیش می رود .

    طبق دستور عمل کردند و روانه شدند . پیرمرد به پسرانش دستور داد هر قدر میتوانند ریگ بیابان بردارند و در خورجین گذارند .

    باری اسکندر و همراهان 18 روز در ظلمات پیش رفتند و تا به کنار چشمه ای رسیدند که هوای معطر و دلپذیر داشت و آبش مثل برق می جهید .

    اسکندر احساس گرسنگی کرد و به آشپزش که آندریاس نام داشت دستور داد غذائی طبخ کند .

    آندریاس یک عدد ماهی خشک از خورجین برداشته برای شستشو داخل چشمه فرو برد . در آن لحظه ماهی زنده شده از دست آندریاس سرید و رفت . آندریاس از آن اتفاق شگفت به کسی حرفی نزد و کف دستی از آب چشمه نوشید و مقداری با خود برداشت و غذای دیگری برای اسکندر مهیا کرد .

    بعد از حرکت اسکندر به همراهان گفت هر چه از چوب و سنگ در راه یافتند همراه خود بردارند . معدودی دستور او را اطاعت کرده و مابقی که از خستگی به جان آمده بودند سرپیچی نمودند .چون به روشنائی آفتاب رسیدند تمامی سنگها را جواهراتی بس نادر و گرانبها دیدند .

    از آنطرف دیر زمانی نگذشت که راز آندریاس فاش گشت و ناچار واقعه را برای اسکندر تعریف کرد . اسکندر سخت به خشم آمد و کار از کار هم گذشته بود ولی برای تنبیه آشپزش دستور داد سنگ بزرگی به گردن آندریاس بستند و او را در دریا انداختند تا حیات ابدی را که بر اثر نوشیدن آب حیات بدست آورده بود را با سختی و دشواری در زیر دریا سپری کند و لذتی از زندگی جاوید نصیبش نشود . میگویند آندریاس هنوز هم زنده است و در قسمتی از دریای آندرنتیکوس جای دارد ....
    ویرایش توسط farokh : 06-04-2014 در ساعت 01:10 PM
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  2. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    تاپیک تکرار شده [replacer_img]

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : از هر دری سخنی ...

    بله تکرار شده شرمنده [replacer_img]
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد