نمایش نتایج: از 1 به 19 از 19

موضوع: مخالفت خانواده با ازدواج

2115
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4095
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    4
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    Question مخالفت خانواده با ازدواج

    سلام.من مدت شش ماه هستش که بایه پسرهستم.باهم بودنمون فقط در حدتلفن هستش بیشتر وگاهی چت البته اواایل چت خیلی بیشتربود.وفقط یکبار رودررو همدیگه رو دیدیم چون شهرهای محل س************تمون از هم دوره.

    شایدفکرکنیددارم دروغ میگم یا اغراق میکنم اما ما واقامثل دوست دختر پسرای دیگ نیستیم.از روز اول قصدمون ازدواج بوده ولی بخاطر تموم نشدن درسش مجبوریم صبر کنیم.اون خیلی خوبه ومن واقعا دوسش دارم وبهش وابسته شدم.اولین پسریم هست که من تا حالا باهاش رابطه داشتم .خیلی خوب همدیگه رو شناختیم تو این مدت...
    من واقعا احساساتی عمل کردم تو این مدت اما اون بنظرم خیلی عاقل تره .دوماه پیش با خانوادش مطرح کرد بحث رو در کمال ناباوری مادرش موافقت کرد.اما حالا به خاطر مشکلاتی که تو خانوادشون پیش اومده مخالف شده ومیگه باید بایه دختر اشنا ازدواج کنی.بقیه اعضای خانوادشم بخاطر تموم نشدن درسش واینک هیچ در امدی از خودش نداره مخالفت میکنن برای ازدواجمون..

    ما از اول میدونستیم که امکان مخالفت هردو خانواده زیاده ولی میگفتیم نهایتابعداز اتمام درس ازدواج میکنیم ودو سال اذیت میشیم..
    اما حالا اون میگ پشیمون شدم از بی فکری که کردم ورابطه مون که فقط تلفنیه چیزی جز تلف کردن وقت واعصابمون نیست.ومیگه نهایت تلاشمومیکنم برای رضایت خانوادم اما اگ نشد از هم خداحافظی کنیم ومیگه مطمعن باش اولین گزینه م برای ازدواج هستی حتی اگ باهم رابطه نداشته باشیم...
    اما من شدیدا وابسته شدم وتحمل این حرف رو ندارم ومطمعنم اگ خداحافظی کنیم یا دیوانه میشم یا افسردگی میگیرم.توهمین دوروزم نه چیزی خوردم نه خوابیدم.واینقدر گریه کردم که توانی برام نمونده چون نمیتونم بدون اون زندگی کنم.اونم میدونه وهمین رفتارمن بوده که باعث شده تا حالا ادامه بده چون میدونه چی به سرم میاد وبقول خودش باعث شده اشتباهاتشو ادامه بده..
    خودمم میدونم چقدر دارم بهش فشار میارم ولی واقعا دست خودم نیست وهمینکه فکر جدایی میاد میخام دیونه بشم..اونم میگه این کارام عاقلانه نیست..

    نمیدونم باید چیکار کنم ..

    لطفا کمکم کنید چون دیگه انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم...

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    نقل قول نوشته اصلی توسط فاطمه* نمایش پست ها
    سلام.من مدت شش ماه هستش که بایه پسرهستم.باهم بودنمون فقط در حدتلفن هستش بیشتر وگاهی چت البته اواایل چت خیلی بیشتربود.وفقط یکبار رودررو همدیگه رو دیدیم چون شهرهای محل س************تمون از هم دوره.

    .....................................
    نمیدونم باید چیکار کنم ..

    لطفا کمکم کنید چون دیگه انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارم...

    خب فاطمه جان این حالت شما بخاطر اون خلاء یه که در شما به وجود اومده ...

    نگران نباشید ... شما دوباره مثل روز اول خواهید شد ... این تب و تاب رو باید هر عاشقی تجربه کنه ...


    در ضمن شما باید بتونید بعضی از واقعیتهارو قبول کنید ... و از روز اول برای همچین روزهایی که ممکن بود پیش بیاد ؛ خودتون رو اماده میکردید ...

    در هرحال این یک رابطه میشه گفت : بیهوده است چون شما و خانواده هر دوتون بخاطر بعد مسافت نمیتونن بیشتر آشنا بشن و این باعث عدم اعتماد خواهد شد ...

    از طرفی بدون داشتن کار مناسب و درآمد کافی ازدواج در این اوضاع و احوال شبیه یه شوخیه که زودی تبدیل به دلخوری خواهد شد ...

    شرمنده من رک میگم ...


    به هر نحو شرایط شما خیلی سخته و باید در این مرحله با کسی حرف بزنید و درددل کنید که این فرد میتونه یک دوست خوب باشه یا یک مشاور و یا یک فامیل نزدیک ...

    در ضمن ثابت نباشید و پیاده روی کنید چون بهتون آرامش میده ....

    پس صبور باشید و توکل بخدا کنید ... اگر قسمت شما به هم باشه مطمئنا" درهایی به روی شما باز خواهد شد ...

    در ضمن یادتان نرود با وارد شدن به یک رابطه عاطفی ما نوعی آزمون و خطا را آغاز می‌کنیم و اگر نمی‌توانید بعد از به خطا رسیدن آزمون‌تان از چنین رابطه‌ای دل بکنید، بهتر است هرگز به آن وارد نشوید؟؟؟
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. 3 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    زیاده از حد خود را تحت فشار نگذار!

    بهترین چیزها در زمانی اتفاق می افتد که انتظارش را نداری...

  5. 2 کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4095
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    4
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    ممنون از کمکتون.ولی میخام نظرشما رو درمورد ادامه ی این رابطه بدونم..
    امضای ایشان
    اگر حرف جدی نداری سکوت کن ... !

  7. کاربران زیر از فاطمه* بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1338
    نوشته ها
    1,720
    تشکـر
    315
    تشکر شده 1,186 بار در 704 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    نقل قول نوشته اصلی توسط فاطمه* نمایش پست ها
    ممنون از کمکتون.ولی میخام نظرشما رو درمورد ادامه ی این رابطه بدونم..
    سلام .به نظر من فکرکنم اخرش جدایی باشه .... یعنی خودت باید بهتر حدس میزدی .....

    میدونم سخته تحملش .ولی خوب چه میشه کرد . هرکس یه تقدیری داره ... همیشه طبق نظر وخواسته ادم پیش نمیره

  9. کاربران زیر از a بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3562
    نوشته ها
    205
    تشکـر
    213
    تشکر شده 208 بار در 106 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    در ضمن یادتان نرود با وارد شدن به یک رابطه عاطفی ما نوعی آزمون و خطا را آغاز می‌کنیم و اگر نمی‌توانید بعد از به خطا رسیدن آزمون‌تان از چنین رابطه‌ای دل بکنید، بهتر است هرگز به آن وارد نشوید؟؟؟
    اینو در نظرداشته باشین که ذات دخترا احساسیه هر چقدم یه دختر سعی کنه باعقلانیت پیش بره یه جا می لنگه .
    درضمن فک کنم درحالت کلی هر آدمی یه روز کم میاره ازدست این دلش .....

  11. 2 کاربران زیر از yass بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4095
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    4
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    مرسی ازتون واقعا ..
    نمیدونم باید چیکار کنم حتی یه لحظه آرامش ندارم همش دوس دارم گریه کنم ونمیتونم درس بخونم ..تمام لحظات گذشته جلوچشمم میاد..
    امضای ایشان
    اگر حرف جدی نداری سکوت کن ... !

  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4095
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    4
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    دوستان کس دیگه ای نبود منوراهنمایی کنه ؟لطفا !!!!!!!!
    امضای ایشان
    اگر حرف جدی نداری سکوت کن ... !

  14. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1338
    نوشته ها
    1,720
    تشکـر
    315
    تشکر شده 1,186 بار در 704 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    نقل قول نوشته اصلی توسط فاطمه* نمایش پست ها
    مرسی ازتون واقعا ..
    نمیدونم باید چیکار کنم حتی یه لحظه آرامش ندارم همش دوس دارم گریه کنم ونمیتونم درس بخونم ..تمام لحظات گذشته جلوچشمم میاد..
    دوست عزیز .وابستگی خیلی بده ....ولی حالا بیا به خودت قول بده که تا حالا نیازی بهش نداشتی و از الان هم نداری ونخواهی داشت ....
    هرچی قسمته. همون میشه .... بهش فکرنکن ....

  15. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3434
    نوشته ها
    90
    تشکـر
    0
    تشکر شده 56 بار در 28 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    فاطمه جان تو درگیر اولین رابطه دوستی شدی و اولین رابطه دوستی هم همینه با احساسات خیلی شدید و در حد بقول عاشقی ...اینکه بدون تو میمیرمو این حرفا ....این موارد همش در حد حرفه ...اگه پیش بیاد تو موردای دوستی بعدت خواهی فهمید که درصد این احساس کم خواهد شد و بیشتر با عقلت تصمیم میگیری تا با احساس
    دختر خوب تو خودت داری میگی 1 روز بیشتر ندیدیش و در حد تل وچت بوده این یه شناخت منطقی نیست خصوصا شناخت از راه اینترنت و تلفن .از کجا میدونی که این آدم از راه نت دوست دخترای دیگه ای نداشته باشه .از کجا میدونی که حتی تموم این چن مدت بازی نخوردی یا دروغت نگفته ؟
    همین چند مدت پیش یه دختر خانمی اغرار کرده بود که یه دوست پسر اینترنتی داره که عاشقش شده میخاد بیاد خاستگاری ولی نمیدونه چکار کنه بخاطر اینکه تو تموم 2 سال دوستی باهاش همش دروغش گفته !
    ملاک های بهتری هم پیش رو هست .عجله نکن. ازدواج کفش خریدن نیست که پشیمون بشی فرداش ببری مغازه تعویضش کنی .ازدواج بحث یه عمره !
    بقول یه نفر بهم گفت که ازدواج برای کسی که تازه متاهل شده فقط 15 روز اولش خوبه بقیه همه تکراری و عادی !

    پس تو رفتارات دقت کن اگه نمیتونه بیاد تو هم منطقی تصمیمت بگیر
    اگه گفته در مورد دوستی با تو بیفکری کرده
    تو هم بگو منم بیفکری کردم ازدواج خیلی سختتر از این حرفاست که من بخام یه رابطه تلفنی رو به یه زندگی تبدیل کنم
    قصدش رو بفهم ازش خداحافظی کن برای همیشه .ببین چقدر برات ارزش قاعل هستش
    اگه برگشت براش شرط بزار تا آخر ماه با خانواده بیاد خاستگاری دروغت گفت دیگه برا همیشه ازش خداحافظی کن بیشتر از این خودتو در گیرش نکن در عوض دنبال یه رابطه واقعی و بهتر باش
    اگه هم بر نگشت که از اولم مال تو نبوده

    امضای ایشان
    افتادن در گل و لای ننگ نیست ، ننگ در این است که آنجا بمانی .

  16. کاربران زیر از aydan7 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3230
    نوشته ها
    76
    تشکـر
    170
    تشکر شده 72 بار در 41 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    فاطمه جان برام سخته فهمیدن اینکه یعنی چه ؟ دوستت داره ولی ساز جدایی می زنه
    در حال حاضربهترین راهکار منطقی فکر کردنه و نوشتن ، نوشتن بهت کمک می کنه ،مثلا از خودت بپرس چرادوستش داری؟ چرا اینقدر به گفته هاش اعتماد کردی ! و........
    بهر حال زندگی تجربه است
    به دادم برس ای اشک دلم خیلی گرفته ! این جملورو بارها و بارها برای خودم خوندم
    امضای ایشان
    ما زنده به آنیم که آرام نگیریم موجیم که آسودگی ماعدم ماست

  18. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    نقل قول نوشته اصلی توسط فاطمه* نمایش پست ها
    ممنون از کمکتون.ولی میخام نظرشما رو درمورد ادامه ی این رابطه بدونم..
    خب فاطمه جان دوستان نظرات خیلی خوبی دادن ...

    چطور میشه به رابطه ایکه یک روزه است ، اعتماد عمرانه کرد ...

    چطور میشه به نهالی که هنوز حکم یک علف یک روزه رو داره تکیه بخوای بدی ...

    ادامه این دوستی مجازی چیزی جز ناراحتی و عذابی که الان داری میکشی نیست ...

    خب پس یه خورده ام عاقلانه فکر کن ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  19. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4095
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    4
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    مرسی ازت.میدونم همه اینا درسته ولی بازم سخته برام تموم کردن .به هر صورت ممنون از کمک صادقانه ت
    امضای ایشان
    اگر حرف جدی نداری سکوت کن ... !

  20. کاربران زیر از فاطمه* بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4116
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    سلام خسته نباشید .من در خانواده ای بزرگ شدم که بسیار مذهبی هستند ولی من افکارم متفاوت با خانواده ام است من معتقدم که دین با زور ثابت نمی مونه و در واقع باید خود ادم بهش برسه اما اطرافیانم طرز فکرم رو قبول نمی کنند من از زندگی که تصمیم گیری و همه چیز با خانواده باشه رو قبول ندارم اگر اینطور باشه پس ما عروسکی به دست اون ها هستیم .ممنون

  22. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    نقل قول نوشته اصلی توسط eliza نمایش پست ها
    سلام خسته نباشید .من در خانواده ای بزرگ شدم که بسیار مذهبی هستند ولی من افکارم متفاوت با خانواده ام است من معتقدم که دین با زور ثابت نمی مونه و در واقع باید خود ادم بهش برسه اما اطرافیانم طرز فکرم رو قبول نمی کنند من از زندگی که تصمیم گیری و همه چیز با خانواده باشه رو قبول ندارم اگر اینطور باشه پس ما عروسکی به دست اون ها هستیم .ممنون
    در این مورد هرچقدرم مخالفت باشه ...

    شما باید خودتون به درک درستی از دین و اعتقادات برسید ...

    وگرنه دنباله وری کورکورانه برای خداوند هیچ ارزشی نداره ...

    پس اگه اینجروی باشه ما با بت پرستانی که کورکورانه از آیین پدرانشون تبعیت میکردن چه فرقی داریم ....؟

    پس با دلت و تمام وجودت ایمان بیار تا بیدی نباشه که با هر بادی بلرزه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  23. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3660
    نوشته ها
    171
    تشکـر
    135
    تشکر شده 167 بار در 99 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    فاطمه جان ببین واقعا درکت می کنم خیلی برای یه دختر سخته ولی سختی برای چند روز یا چند هفته س می گذره حالت بهتر میشه شاید هیچوقت نتونی به این زودی فراموش کنی ولی مطمئن باش این سختی ها ودلتنگی ها کم کم کمتر میشه....

  24. کاربران زیر از pegah64 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    نقل قول نوشته اصلی توسط pegah64 نمایش پست ها
    فاطمه جان ببین واقعا درکت می کنم خیلی برای یه دختر سخته ولی سختی برای چند روز یا چند هفته س می گذره حالت بهتر میشه شاید هیچوقت نتونی به این زودی فراموش کنی ولی مطمئن باش این سختی ها ودلتنگی ها کم کم کمتر میشه....
    در این مورد پگاه درست میگه ...

    هرچقدرم سخت باشه میگذره ... فقط باید صبور باشی و تجربه کسب کنی ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  26. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    خب چیکار کنیم ...؟

    ما دخترا احساسی هستیم ... وقتی وارد یه ارتباط دوستانه میشیم ... به این سادگیا نمیتونیم دل بکنیم ...

    چون ما مثل پسرا دلمون هزارجا نمیره ... واسه همینه که اینجوری وابسته میشیم ...

    و بیشترین صدمه رو هم میخوریم

  28. 2 کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3660
    نوشته ها
    171
    تشکـر
    135
    تشکر شده 167 بار در 99 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : بغض داره خفه م میکنه !به دادم برسید ..

    درسته مهسا جان ولی غیر صبوری و گذشتن کاری نمیشه کرد وقتی کسی لیاقتمونو نداشته باشه باید فراموش کردو زندگی کنیم با همه سخت بودن هاش .... بقول آقا فرخ خوبیش اینه ک تجربه میشه واسمون....

  30. کاربران زیر از pegah64 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد