نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: فراموش کردن عشق

1378
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2820
    نوشته ها
    69
    تشکـر
    32
    تشکر شده 26 بار در 21 پست
    میزان امتیاز
    11

    فراموش کردن عشق

    سلام و خسته نباشین.
    یکی از دوستای صمیمی من مشکل خیلی خیلی بدی داره که بهتره راه حلشو با شما درمیون بزارم.
    البته از الان شرمنده که زیاد مینویسم چون میخام کل داستان براتون مفهوم شه...

    داستان از این قراره که دوستم از وقتی حدودا 12 سالش بوده، عاشق نوه عموش (همبازی بچگیش) میشه. دو سه سالی میگذره و پسره میفهمه از اونجایی که دختره خعلی خوشگله، دست یافتنی نیس. پس رو دلش پا میذاره تا دست و پاشو نگیره.
    سه سال دیگه یعنی وقتی 18 سالشه، مهمون میرن خونه دختره، دختره پسره رو به بهونه نصب ویروس کش جدید می کشونه اتاق و بهش میگه من جدا عاشقتم خعلی دوست دارم... پسره هم کلی شوکه میشه و به دختره میگه صبت بخیر! من 6 ساله عاااشقتم... خلاصه این دوتا دوس میشن و سه ماهی باهم می مونن. بعد سه ماه کنکور آقا پسر فرا میرسه و صبح روز کنکور دختره بهش اس میده "دیگه دوست ندارم..." خلاصه جسد پسره سر جلسه کنکور میرسه و بعد 3 روز جستجو و کند و کاو میفهمه که خواستگاری که قبلا براش اومده بوده و ردش کرده بود، با آغوش باز پدر دختره مواجه شده و به زور کتک، دخترو مجبور کردن به پسره بله رو بگه...
    خلاصه، الان اون دختر و اون پسر نامزدن و الان پسر که 22 سالشه سربازه. تازه دختره اونقد عاشق دوستمه که 1 ماه پیش حتی بهش پیشنهاد داده توروخدا یه شب بیا هتل باهم باشیم ولی عفت و پاکی دل دوستم بهش اجازه نداده این کارو بکنه.
    3 روز پیش عروسی داشتیم ایشونم بودن و با هماهنگی مامانای پسره و دختره، چون پدر دختره تهرون بوده، قرار شده دختره بیاد با ماشین بابای پسره پشت عروس بیوفتن. منم که اونجا بودم کلا از قیافه دوستم اون حسرت می ریخت که "چرا من که عاشقشم و اونم عاشقمه، به هم نرسیدیم"... ظاهرا هم این نامزده وضع باباش خعلی توپه و پشم بابای دختره رو گرفته بوده. این نامزده هم از روی زرنگیش برای اینکه دختره همیشه باهاش بمونه، بردتش هتل و کار باکرگیشو یکسره کرده... یعنی دوستم هم بخاد و این دوتا جدا بشن، احتمالا خونواده ها قبول نکنن.

    دوستم الان جدا به هم ریخته و میگه گرچه خیانته ولی دیگه دست خودم نیست و باید باهاش باشم و تا الانشم به اصرار من ازش فاصله داره. میشه راه حلی به من بدین که مشکل خیلی بزرگشو بتونیم بهتر کنیم؟ ممنون میشم...

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : راهنمایی درمورد قضیه دوستم

    نقل قول نوشته اصلی توسط masood73 نمایش پست ها
    سلام و خسته نباشین.
    یکی از دوستای صمیمی من مشکل خیلی خیلی بدی داره که بهتره راه حلشو با شما درمیون بزارم.
    البته از الان شرمنده که زیاد مینویسم چون میخام کل داستان براتون مفهوم شه...

    داستان از این قراره که دوستم از وقتی حدودا 12 سالش بوده، عاشق نوه عموش (همبازی بچگیش) میشه. دو سه سالی میگذره و پسره میفهمه از اونجایی که دختره خعلی خوشگله، دست یافتنی نیس. پس رو دلش پا میذاره تا دست و پاشو نگیره.
    سه سال دیگه یعنی وقتی 18 سالشه، مهمون میرن خونه دختره، دختره پسره رو به بهونه نصب ویروس کش جدید می کشونه اتاق و بهش میگه من جدا عاشقتم خعلی دوست دارم... پسره هم کلی شوکه میشه و به دختره میگه صبت بخیر! من 6 ساله عاااشقتم... خلاصه این دوتا دوس میشن و سه ماهی باهم می مونن. بعد سه ماه کنکور آقا پسر فرا میرسه و صبح روز کنکور دختره بهش اس میده "دیگه دوست ندارم..." خلاصه جسد پسره سر جلسه کنکور میرسه و بعد 3 روز جستجو و کند و کاو میفهمه که خواستگاری که قبلا براش اومده بوده و ردش کرده بود، با آغوش باز پدر دختره مواجه شده و به زور کتک، دخترو مجبور کردن به پسره بله رو بگه...
    خلاصه، الان اون دختر و اون پسر نامزدن و الان پسر که 22 سالشه سربازه. تازه دختره اونقد عاشق دوستمه که 1 ماه پیش حتی بهش پیشنهاد داده توروخدا یه شب بیا هتل باهم باشیم ولی عفت و پاکی دل دوستم بهش اجازه نداده این کارو بکنه.
    3 روز پیش عروسی داشتیم ایشونم بودن و با هماهنگی مامانای پسره و دختره، چون پدر دختره تهرون بوده، قرار شده دختره بیاد با ماشین بابای پسره پشت عروس بیوفتن. منم که اونجا بودم کلا از قیافه دوستم اون حسرت می ریخت که "چرا من که عاشقشم و اونم عاشقمه، به هم نرسیدیم"... ظاهرا هم این نامزده وضع باباش خعلی توپه و پشم بابای دختره رو گرفته بوده. این نامزده هم از روی زرنگیش برای اینکه دختره همیشه باهاش بمونه، بردتش هتل و کار باکرگیشو یکسره کرده... یعنی دوستم هم بخاد و این دوتا جدا بشن، احتمالا خونواده ها قبول نکنن.

    دوستم الان جدا به هم ریخته و میگه گرچه خیانته ولی دیگه دست خودم نیست و باید باهاش باشم و تا الانشم به اصرار من ازش فاصله داره. میشه راه حلی به من بدین که مشکل خیلی بزرگشو بتونیم بهتر کنیم؟ ممنون میشم...

    راه حل برای کسیه که خودش بخواد ... وگرنه کاری ساخته نیست ...

    متاسفانه دوست شما در وضع بدیه و کینه و نفرت بدجوری عذابش میده ...

    تنها راه ممکنه صحبت با خونوادش و دور کردنش از جاییکه اون دختر داره زندگی میکنه ...

    و راه دوم یک عشق تازه است ...

    چون فقط یک عشق تازه است که میتونه زخمای یک عشق کهنه رو بپوشونه ....
    ویرایش توسط farokh : 06-15-2014 در ساعت 02:38 AM
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2820
    نوشته ها
    69
    تشکـر
    32
    تشکر شده 26 بار در 21 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : راهنمایی درمورد قضیه دوستم

    سلام. ممنون از پاسختون...
    خونواده دوستم از وقتی اون خواستگاره اومده کل قضیه رو فهمیدن و دلیل این ازدواج ناخوشایند هم زور پدر دختره هست. درضمن دوستم میگه میتونستم برم خواستگاریش ولی بابام کاملا با ازدواج ما دونفر مخالفه در حدی که بابام فلان قدر پول میده اما ب خواستگاری اون دختره برا من نمیره...
    راجع به چاره دومتون هم بگم که اتفاقا خیلی تلاش کرده اما نتونسته هیچ کس جدیدی پیدا کنه. ظاهرا عشق 8 ساله خیلی سخته از بین بره... خصوصا که طرف هم دوسش داره...

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : راهنمایی درمورد قضیه دوستم

    نقل قول نوشته اصلی توسط masood73 نمایش پست ها
    سلام. ممنون از پاسختون...
    خونواده دوستم از وقتی اون خواستگاره اومده کل قضیه رو فهمیدن و دلیل این ازدواج ناخوشایند هم زور پدر دختره هست. درضمن دوستم میگه میتونستم برم خواستگاریش ولی بابام کاملا با ازدواج ما دونفر مخالفه در حدی که بابام فلان قدر پول میده اما ب خواستگاری اون دختره برا من نمیره...
    راجع به چاره دومتون هم بگم که اتفاقا خیلی تلاش کرده اما نتونسته هیچ کس جدیدی پیدا کنه. ظاهرا عشق 8 ساله خیلی سخته از بین بره... خصوصا که طرف هم دوسش داره...
    خب پس چاره ایی جز صبر نداره تا زمان و وقت مشخص ...

    که اگه خواست و قسمت خدا به رسیدن این دوتا باشه .... راهی باز بشه ...

    وگرنه هرچقدرم خودشو زجر بده کاری ساخته نیست ....

    گاهی باید با تمام سختیهاش واقعیت رو پذیرفت
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  6. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2820
    نوشته ها
    69
    تشکـر
    32
    تشکر شده 26 بار در 21 پست
    میزان امتیاز
    11

    Smile پاسخ : راهنمایی درمورد قضیه دوستم

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    خب پس چاره ایی جز صبر نداره تا زمان و وقت مشخص ...

    که اگه خواست و قسمت خدا به رسیدن این دوتا باشه .... راهی باز بشه ...

    وگرنه هرچقدرم خودشو زجر بده کاری ساخته نیست ....

    گاهی باید با تمام سختیهاش واقعیت رو پذیرفت
    بله ممنونم. البته ظاهرا این دوستم رسما به سیم آخر زده و چون دختره هم خیلی ازش خوشش میاد، انگار یه سری رابطه های مخفی پیدا می کنن البته غیر جنسی... دوستم میگه میدونم با این کارام بیشتر وابستش میشم و آخر سر هم وقتی شوهر کرد دیگه قطع رابطه کامل میشیم... ولی دیگه دیوونه شدم و ...
    خدا خودش رحم کنه...
    بازم ممنون از پاسختون فرخ خان...

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 02-18-2014, 01:38 PM
  2. رفتار دوگانه دوست پسر
    توسط roya1108 در انجمن اخلاق و رفتار
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 12-20-2013, 06:02 PM
  3. از دست دوستم کلافه شدم
    توسط roya در انجمن بلوغ
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 12-09-2013, 07:32 PM
  4. قضاوت اشتباه دوستم
    توسط 123 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-25-2013, 12:59 PM
  5. مشاوره برای کمک به افسردگی دوستم
    توسط fateme در انجمن عوامل استرس زای شدید
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 09-29-2013, 04:17 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد