نمایش نتایج: از 1 به 37 از 37

موضوع: از دست دادن بکارت قبل از ازدواج

7365
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    از دست دادن بکارت قبل از ازدواج

    من دوس پسرمو دوس دارم ولی اون میگه نمیخاد که ازدواج کنه و شرایطش نداره من موندم چکار کنم ضمنا من در این رابطه باکره ای رو از دست دادم و اون میگه پاش میموه و پیش دکتر میبره

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من

    سلام . ميشه بگين چند سالتونه ؟

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    30 سال و پسره هم 28

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran1362 نمایش پست ها
    30 سال و پسره هم 28
    با صحبت ازدواج اومده بود جلو كه شما حاضر شدين همچين كاري بكنيد ؟!!!

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    نه اصلا قصدی نداشتیم پیش اوومد ولی بعدش خودش خیلی بهم ریخت و میخاست سریع پیگیر بشیم و این قضیه رو حل کنیم از لحاظ خیلی چیزا خوبه و اینطور نیس که بی خیال باشه ولی خب دیکه من دوسش دارم و اونم دوسم داره ولی وقتی هدفی نداره ازار دهندست ولی دوس ندارم از دستش بدم

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran1362 نمایش پست ها
    نه اصلا قصدی نداشتیم پیش اوومد ولی بعدش خودش خیلی بهم ریخت و میخاست سریع پیگیر بشیم و این قضیه رو حل کنیم از لحاظ خیلی چیزا خوبه و اینطور نیس که بی خیال باشه ولی خب دیکه من دوسش دارم و اونم دوسم داره ولی وقتی هدفی نداره ازار دهندست ولی دوس ندارم از دستش بدم
    به زور نميشه وادارش كرد كه با هم ازدواج كنيد . اگه هم ازدواج كردين مطمئن باش اون عشق و علاقه اي كه بايد باشه نيست و همش بهت طعنه و كنايه ميزنه كه تو نجابت نداشتي و اومدي خودتو آويزون من كردي . متاسفانه اين بي تعهدي پسرا خيلي زياد شده . خيلي سخته كه مهمترين چيزتو واسه پسري گذاشتي كه بي مسئوليته ولي حالا هم ديگه چاره اي نيست بايد بري ترميمش كني تا در آينده مشكلي واست پيش نياد .

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    ببین بی مسولیت نیست من اصلا خودمو طوری برخورد نکردم که من اویزون تو هستم و بخاطر این مشکل که هم پیش اومد اون مدام خودش پیگیر هستش و نمی تونه طعنه بزنه چون اتفاقی بود پیش اومد و اون خودش مقصر میدونه ولی اون مطمئن اکه من خودم راجب ازدواج باهاش حرف بزنم مطمئنا منطقی عمل میکنه ولی من خودم نمی خام حرف برنم و نمی دونم چطور صحبت کنم اونقدر بی درک نیست

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4232
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    34
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    چرا اکثرا دوست دارن لقمه رو وارونه توی دهنشون مبزارن؟
    چرا نمیتونیم با دیگران که دوستمون دارن و دوستشون داریم-حتی دشمنمون- راحت حرف دلمون رو بزنیم و عیب میدونیم...
    چرا توقع داریم دیگران بتونن ذهن ما رو بخونن؟
    و آیا ترس از شنیدن جواب دلخواهمون باعث این رفتار نمیشه؟
    پس اول باید روی خودمون کار کنیم.......
    راهکار هم داره،ولی باید دنبالش بگردیم تا کار بده

  9. کاربران زیر از shahin بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran1362 نمایش پست ها
    ببین بی مسولیت نیست من اصلا خودمو طوری برخورد نکردم که من اویزون تو هستم و بخاطر این مشکل که هم پیش اومد اون مدام خودش پیگیر هستش و نمی تونه طعنه بزنه چون اتفاقی بود پیش اومد و اون خودش مقصر میدونه ولی اون مطمئن اکه من خودم راجب ازدواج باهاش حرف بزنم مطمئنا منطقی عمل میکنه ولی من خودم نمی خام حرف برنم و نمی دونم چطور صحبت کنم اونقدر بی درک نیست
    اگه درك و منطق سرش ميشه كه خودش بايد بفهمه كه الان تنها راهي كه ميتونه آبروتو حفظ كنه ازدواج با تو هست .

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من

    شما اولین اشتباهی که انجام دادید که با پسری دو سال کوچک تر از خودت (دوست) شدید . اشتباه دوم هم انجام رابطه نامشروع با اون پسر هست که کار رو از هر جهت مشکل میکنه . شما باید کمی عفت و سنگینی پیشه میکردید و تن به این رابطه نمیدادید .
    احتمال اینکه اون پسر از شما فقط قصد سو استفاده و رفع نیاز خودش رو داشته باشه هست که بازم بر میگرده به بی توحهی و نافکری شما
    یا با فرد مورد نظر ازدواج دایم انجام بدید یا برای همیشه این رابطه رو قطع کنید اما با انجام آزمایش مطمن شید که بچه ای در راه هست یا خیر که در این صورت باز تصمیم با شماست که طلب حقانیت کنید و کار را به دادسرا و .. ببرید و یا موارد دیگه مثل گذشت . در هر صورت بیشترین ضرر رو دختران در این رابطه ها میبرن زیرا با از دست دادن باکره بودن خود و عمل نامشروع زندگی آینده خود رو نابود میکنن . افسردگی و اختلالات روحی و روانی و حتی فکر به خودکشی همه و همه به از اثرات این روابط ان .
    از خداوند کمک بخواین و تنها به او امید داشته باشید و از گناهتون هم توبه کنید و از این لحظه با بکارگیری عقلتون موضوع رو حل کنید نه با احساسات و دل .
    انشالله موفق باشید
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  12. 3 کاربران زیر از aikido بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    ینی به نظر شما اون میخاسته از من سو استفاده کنه ولی من خودم اینو تشخیص ندادم بالاخره باهاش در ارتباطم و میتونه حتی الانم اینکارو بکنه ولی اون دوری می کنه و میگه نباید بیشتر از این ضرر کنی
    حالا من دختر بی بند باری نبودم که بخام همچین کاری رو بکنم یا ادامه بدم یه انفاقی بود الکی پیش اومد

  14. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran1362 نمایش پست ها
    ینی به نظر شما اون میخاسته از من سو استفاده کنه ولی من خودم اینو تشخیص ندادم بالاخره باهاش در ارتباطم و میتونه حتی الانم اینکارو بکنه ولی اون دوری می کنه و میگه نباید بیشتر از این ضرر کنی
    حالا من دختر بی بند باری نبودم که بخام همچین کاری رو بکنم یا ادامه بدم یه انفاقی بود الکی پیش اومد
    شايد اون الان عذاب وجدان گرفته باشه كه اين كارو كرده ولي در نهايت اگه منجر به ازدواجتون نشه خيلي باعث دردسر ميشه . رفت و آمد توي واسه ترميم و نگراني از اين بابت كه كسي چيزي نفهمه و ... پس بهتره با هم ازدواج كنيد

  15. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    بهار شریف جان کسی از این موضوع خبر نداره فقط خودمون میددونم و کسی با خبر نیس

  16. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    منظورت نگرفتم اگه ابرو سرش میشه میاد ازدواج می کنه ؟

  17. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4232
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    34
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran1362 نمایش پست ها
    ینی به نظر شما اون میخاسته از من سو استفاده کنه ولی من خودم اینو تشخیص ندادم بالاخره باهاش در ارتباطم و میتونه حتی الانم اینکارو بکنه ولی اون دوری می کنه و میگه نباید بیشتر از این ضرر کنی
    حالا من دختر بی بند باری نبودم که بخام همچین کاری رو بکنم یا ادامه بدم یه انفاقی بود الکی پیش اومد
    من نظر شخصی خودمو بدون رودربایستی میگم قبلا عذر میخوام...
    وقتی میگن جنس مخالف یعنی واسه کامل شدن بهم نیاز داریم-روحی،جسمی و....ناخوداگاه هردو بهم نزدیک میشیم -بسته به نوع اعتقاد و تربیت و نیازمون رابطه برقرار میکنیم
    دختر مشکلات و نیازهای خودشو میبینه و پسر.....همینطور
    دختر بیشتر نیاز به رسمی شدن رابطه رو احساس میکنه و پسر با توجه به نوع نگرشش به این رابطه(احساسی-سوو استفاده-رابه جنسی دوطرفه ببرد،برد-و.....)نمیتونه ویا نمیخواداین خواسته رو برآورده کنه-میترسه و شروع به دور شدن مسالمت امیز میکنه-در آخر دختره قم قهر میکنه میره و میگه حیف من که .............
    پس باید اگه با این وضعیت حال میکنی که هیچی
    ولی اگه میخوای منطقی رفتار کنی باهاش حرف جدی بزن-بزار تا اونجا که میتونه توی ترمیم خسارت هایی که بهت زده کمکت کنه و واسه جلوگیری از یه ضربه بزرگ روحی در 10 ساله دیگه رابطه نافرجام رو تمومش کن ضمنا حتما مشاوره هم برو

  18. کاربران زیر از shahin بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    راجب چی حرف جدی بزنم اون که واسه ترمیم حرفی نداره خودش پیگیر هستش دیگه چه حرفی بزنم وقتی خودش دنبال ترمیم هست ینی اینکه من نمیخام این رابطه بیخ پیدا کنه

  20. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    شاهین جان من خودم مشکل دارم تو لاک خودم رفتم به اونم گفتم اون میگه اول مشکل جسمی حل میکنیم بعد روحی رو
    ولی من میگم که اون خودخواه چطور راحت میگه حلش میکنم از یه طرفی احساس می کنم همش الکی بود وگرنه بجای اینکه بگه حلش میکنم خب چرا با ازدواج حلش نمی کنه چرا میخاد جوری دیگه حلش کنه

  21. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    هر چند خودم ادم دل نازکی هستم اگه حرفی بزنم ناراحتش کنه اذیت میشم خودم
    شاید بخاطر اینکه ترس ازاین دارم که بذاره بره و این ازارم میده اصلا نمیدونم چکار کنم
    حوصله خودمم ندارم

  22. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3761
    نوشته ها
    312
    تشکـر
    197
    تشکر شده 180 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من

    سلام باران جان
    کم و بیش مشکل منو داری ولی پست من مال گذشته بود که دوستان راهنماییم کردن.ببین دوستم بات رک حرف میزنم چون نیاز داری که توی این مرحله از زندگیت رک بشنوی من کسی نبود راهنماییم کنه کسی نبود رک بهم واقعیتا نشون بده و توی دنیای خیالی خودم غرق بودم تا اینکه یه شک بغض فروخوردمو ریخت بیرون.نمیدونم این مسائل چقدر برات مهمه ولی برای من خیلی مهم بود و این مسئله باعث بهم ریختن اعصاب و روحم شد.
    تو الان امید داری میدونم که توی قلبت یه ذره امید به ازدواج هست.میدونم که بینهایت دوسش داری و نمیتونی به کس دیگه ای فکر کنی.الان توی فکرت بی نهایت ازش دفاع میکنی و در مورد هر حرفی علیه اون جبهه میگیری.من که این حالتا رو داشتم مطمئنم تو هم داری.
    اما واقعیت چیز دیگه ایه.واقعیت اینه که اگه اونا قصد ازدواج داشتن دیگه توی این سن جای هیچ بهونه ای نبووووووود ابدا خودتو گول نزن شرایط نیست و اینا،پس مطمئن باش ندارند از طرفی هم چون میخوان لاشی گیری در نیارن میگن پاش ایستادیم واسه ترمیم.همین...جواب تو تا ابد که باهاش بمونی همینه گلم:ترمیم! خواستی بخواه نخواستی میگن به درک.پس حداقل از این پوئن مثبت استفاده کن.
    بعد از حل مشکلت سریع ترکش کن...تو دوسش داری!اونم دوست داره!توی موقعیت ازدواج نیستی!اونم فعلا هیچی!کسیو ندارید!.....نتیجه میگیری که باش بمونی چون دلت میگه.و اینجاست که اشتباه دومتو با دست خودت رقم میزنی.اول و آخرش بهم نمیرسید تو میمونیا خاطرات خورنده عمر از دست رفته جسم که تباه شد روحتم رو به تباهی میره.
    از من گفتن بود.من این راهو رفتم و تا تهش بلدم،هیچ کورسوی امیدی نیست هیچی نیست تهش آجی...یه بن بست یه خلا یه بدبختی محض

  23. کاربران زیر از gOli! بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    ممنونم گلی ولی نمیدونیم چرا ما همیشه واقعیت رو میدونیم ولی ازش فرار می کنیم

  25. 2 کاربران زیر از baran1362 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : من

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran1362 نمایش پست ها
    ممنونم گلی ولی نمیدونیم چرا ما همیشه واقعیت رو میدونیم ولی ازش فرار می کنیم

    ما حقیقت رو می بینیم ولی به واقعیت روبرومون بی توجهیم ...

    مشکل اینجاست ...

    حقیقت چیزیه که باید وجود داشته باشه ....

    ولی واقعیت چیزیه که الان وجود داره
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  27. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  28. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من

    اگه اون واقعا دوستت داشت حاضر نبود هيچ آسيبي بهت بزنه . پس اون فقط حالشو برده . سريع برو واسه ترميم اقدام كن تا كسي نفهميده و آبروت نرفته . فقط كافيه بري يه مطب واسه ترميم و يه آشنا ببيني . ديگه واويلا

  29. کاربران زیر از بهار شريف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  30. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    اين کارو مى کنم اون که حرفى نداره تازه حتما از خداشه که ترميم شه و براش دردسر نشه از اين که ابروش به خطر بيفته مى ترسه

  31. کاربران زیر از baran1362 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  32. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من

    باز خوبه يه ذره وجدان داره كه ميترسه . راستي تست بارداري گرفتي ؟

  33. کاربران زیر از بهار شريف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  34. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    نه حامله نیستم به نظر اخلاقی چاره چیه ؟
    چکار باید کرد؟

  35. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من

    توي اين سن و شرايطي كه داري بهترين راه اينه كه بعد از اين كه ترميم كردي ازش جدا بشي و به فكر يه خواستگار خوب باشي تا يه زندگي جديد رو شروع كني

  36. کاربران زیر از بهار شريف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  37. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    ضمنا منظورش از اینکه میگم گفته شرایطشو نداره بخاطر اینکه میگه میخاد بره خارج کشور ولی این مدت سر این قضیه که من گفتم تو مقصر بودی باهاش بحث کردم هی میگفت تو میخای من چکار کنم تا من انجام بدم ولی من هیچ وقت مسله ازدواج مطرح نکردم

  38. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran1362 نمایش پست ها
    ضمنا منظورش از اینکه میگم گفته شرایطشو نداره بخاطر اینکه میگه میخاد بره خارج کشور ولی این مدت سر این قضیه که من گفتم تو مقصر بودی باهاش بحث کردم هی میگفت تو میخای من چکار کنم تا من انجام بدم ولی من هیچ وقت مسله ازدواج مطرح نکردم
    يعني اگه مطرح كني اون مياد خواستگاريت ؟!!

  39. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3761
    نوشته ها
    312
    تشکـر
    197
    تشکر شده 180 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran1362 نمایش پست ها
    ممنونم گلی ولی نمیدونیم چرا ما همیشه واقعیت رو میدونیم ولی ازش فرار می کنیم
    آره دیگه مشکلمون همینه دقیقا
    متولد اردیبهشت نیستی احیانآ؟

  40. کاربران زیر از gOli! بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  41. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    نه
    من اصلا هیچوقت بحث ازدواج مطرح نکردم فقط اوایل دوستی گفت ک میخاد بره خارج و شرایط ازدواج نداره
    و منم هیچوقت راجبش بحث نکردم

  42. کاربران زیر از baran1362 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  43. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4232
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    34
    تشکر شده 9 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran1362 نمایش پست ها
    نه
    من اصلا هیچوقت بحث ازدواج مطرح نکردم فقط اوایل دوستی گفت ک میخاد بره خارج و شرایط ازدواج نداره
    و منم هیچوقت راجبش بحث نکردم
    خب باید بری حرف اصلی ت یعنی ازدواج رو بزنی-هرچند که جوابش مشخصه
    دختر گل-دوستیهای این زمونه یجورایی توافقی شده و آخرش هم هیچ...-البته دخترا در این میون چون احساسی تر هستن عاشق هم میشن،ولی اکثر پسرا فقط اون دختر رو دوست میدارن و حاظر به قبول مسیولیت ازدواج نیستن - بخاطر مشکلاتی که دارن.................
    بازم طرفت فقط سوء استفاده گر نبوده
    ولی واسه پیدا کردن شخصیت وهدف ت باید مشاوره بری..............

  44. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    مشاوره رو واسه چی برم میخاد چی بگم حتما همین چیزای که شما میگید اونم میگه

  45. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2994
    نوشته ها
    143
    تشکـر
    2
    تشکر شده 51 بار در 30 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    نقل قول نوشته اصلی توسط baran1362 نمایش پست ها
    مشاوره رو واسه چی برم میخاد چی بگم حتما همین چیزای که شما میگید اونم میگه
    سلام هیچ وقت پولتو به مشاور و روانشناس نده مخصوصا تو ایران چون من رفتم خدایش هیچ کاری برات نمیکنن و چیزم بلد نیستن فقط کتاب خوندن و اینکه هر چیزی میبنی برات خوبه و باعث بهتر شدن روحیت میشه به خودت بگو و به خودت رو حیه بدهه هیچ وقت منتنظر نباش کسی بهت روحیه بده و بگه چی کار کنه که اینقدر عوضین که این کارو نمیکنن چون من خودم دیدهم و اصلام براشون اهمیت نداره تو حالت بهتر و خوب میشه یا کلا بدتر میشی

  46. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    ممنونم يارىگرر

  47. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : من

    وقتی شما میگی که طرف مقابلتون قصد خارج رفتن داره و .. بدونید که به طور کامل شما دارید اشتباه میکنید که منتظر ایشون میمونید
    این فرد عمدتا به فکر خواسته های خودشه و شاید شما رو هم فراموش کنه . مشابه این اتفاقات رو من در سر گذشت چند نفر خوندم که حتی به همسرشون اعتماد کردن اما بعد از مدتی دیگه رنگشو ندیدن و فرد مورد نظر تشکیل زندگی جدید خارج از کشوره داده و یا موارد دیگه ..
    پس به زندگی خودتون ادامه بدید وانتظار بیهوده نکشید و قدر عمرتون رو بدونید که مثل باد در گذره .
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  48. کاربران زیر از aikido بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  49. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4253
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من

    بهر حاال ولله شناخت طرفت خیلی سخته
    چه میدونی چه تو سرشه
    وادم گیج میشه چی درسته چی غلط

  50. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    9006
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    20
    تشکر شده 27 بار در 11 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از دست دادن بکارت قبل از ازدواج

    اگه دوست روشنفکر شما خیلی دوستتون داشت صبر میکرد و بعد از ازواج وبه طور شرعی ودینی با شما رابطه داشت..دختر وپسر هدف های مهم تری هم برای زندگی با هم دارن..به هر حال امیدوارم موفق باشین..

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد