نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: نميدونم چي كار كنم

1266
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4307
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    0
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    نميدونم چي كار كنم

    سلام من اسمم فريال تقريبا يك سال با كسي دوست بودم اوايل رابطمون خيلي عالي بو د ولي به مرور زمان خيلي بد شد و برام سخت بود تحملش و رابطمون تموم شد واي بهم خوردن رابطمون باعث شد كه من با هر سختي فراموشش كنم ولي باز اون برگشت و دوباره دوست شديم ميدونم اشتباه كردم نبايد قبول ميكردم ولي الان نميتونم كاري كنم چون دوباره برگشتم به وضعيت قبليم البته نه كه مثل اون موقع ها عاشقش باشم ولي وقتي خبري ازش ندارم ارومو قرار ندارم هرچي ميخوام ازش جدا بشم نميتونم خواهش ميكنم بگيد چي كار كنم

  2. کاربران زیر از nsh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    شما اصلا به هر دلیل نباید تن به دوستی با مردان و پسران نامحرم بدید . احساسات و .. همه از روی هوس و هیجانه روحیه . هیچ کدام از این دوستی ها سر انجام خوبی نداشته .
    یا به رابطه نامشروع که فاجعه باره ختم شده یا به جدایی که هر دو مورد فراموش کردنشون برای طرفین کار سختیه و بر زندگی آینده تاثیر پذیره .
    شما یکبار اشتباه کردید اما بار دوم دیگر تن به این نوع دوستی ها ندید و به عاقبتش فکر کنید . اگر به هم دیگر علاقه قلبی دارید که این مورد باید در طرف مقابل هم صد در صد ثابت بشه میتونید بحث ازدواج رو مطرح کنید . اما از داشتن رابطه دوستی پرهیز کنید .
    موفق باشید
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  4. کاربران زیر از aikido بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4307
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    0
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    من ميدونم دوستي ما اشتباه بوده ولي الان همون وابستگي باعث ميشه نتونم ازش دل بكنم نميدونم چطوري بايد اين وابستگيو كم كنم كه بتونم كاري كنم همه چي تموم بشه

  6. کاربران زیر از nsh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط nsh نمایش پست ها
    من ميدونم دوستي ما اشتباه بوده ولي الان همون وابستگي باعث ميشه نتونم ازش دل بكنم نميدونم چطوري بايد اين وابستگيو كم كنم كه بتونم كاري كنم همه چي تموم بشه
    سعی کنید اصلا دیگه با ایشون رو در رو نشید و جایی از نزدیک مشاهدش نکنید . سرتون رو به کار یا تحصیل گرم کنید و هر چیزی که شما رو به یاد اون پسر میندازه رو از خودتون دور کنید .
    با دوستان هم جنس و سالم خود معاشرت کنید و بیشتر در محیط خانواده و کنار آنان باشید و از تنهایی دوریی کنید .
    در آینده به فکر ازدواج باشید
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  8. کاربران زیر از aikido بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4307
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    0
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    بابت راهنماييتون ممنونم

  10. کاربران زیر از nsh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط nsh نمایش پست ها
    سلام من اسمم فريال تقريبا يك سال با كسي دوست بودم اوايل رابطمون خيلي عالي بو د ولي به مرور زمان خيلي بد شد و برام سخت بود تحملش و رابطمون تموم شد واي بهم خوردن رابطمون باعث شد كه من با هر سختي فراموشش كنم ولي باز اون برگشت و دوباره دوست شديم ميدونم اشتباه كردم نبايد قبول ميكردم ولي الان نميتونم كاري كنم چون دوباره برگشتم به وضعيت قبليم البته نه كه مثل اون موقع ها عاشقش باشم ولي وقتي خبري ازش ندارم ارومو قرار ندارم هرچي ميخوام ازش جدا بشم نميتونم خواهش ميكنم بگيد چي كار كنم

    خب بهت تبریک میگم شما عاشق شدید ولی خودتون خبر ندارید ...

    البته این در رابطه بین پسر و دختر عادیه ...

    ولی خب امیدوارم هر رابطه ای بین شما وجود داره یک رابطه سالم و ساده باشه ...

    و اونقدر بهش وابسته نشده باشی که نتونی روزی ازش دل بکنی ...

    چون هر ارتباطی یک وابستگی به وجود میاره که بهش عادت خواهی کرد و روزی نمیتونی ازش جدا بشی چون بهش معتاد شدی ...

    خب تصمیم با خود شماست و بهتره که این ارتباط رو در همین سطح پایین و ساده نگه داری ...

    چون این به نفع هردوتونه که در این سطح باشه ... به هرحال خودتون راحتترید و فردا روزی اگه موردی پیش اومد دیگه اشفته و اذیت نخواهید شد ...

    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  12. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط nsh نمایش پست ها
    سلام من اسمم فريال تقريبا يك سال با كسي دوست بودم اوايل رابطمون خيلي عالي بو د ولي به مرور زمان خيلي بد شد و برام سخت بود تحملش و رابطمون تموم شد واي بهم خوردن رابطمون باعث شد كه من با هر سختي فراموشش كنم ولي باز اون برگشت و دوباره دوست شديم ميدونم اشتباه كردم نبايد قبول ميكردم ولي الان نميتونم كاري كنم چون دوباره برگشتم به وضعيت قبليم البته نه كه مثل اون موقع ها عاشقش باشم ولي وقتي خبري ازش ندارم ارومو قرار ندارم هرچي ميخوام ازش جدا بشم نميتونم خواهش ميكنم بگيد چي كار كنم
    خب فریال جون راستش خودت بهتر میدونی که ما دخترا وقتی وارد یه رابطه میشیم چنان دلبسته میشیم که دیگه کسی حریفمون نمیشه مارو جدا کنه ...

    خب عزیزم وقتی یه رابطه ساده دفعه اولش دچار مشکل میشه چرا دوباره اصرار به تکرارش میکنی ... ؟

    توکه میدونی و سری اولم حسابی سر همین موضوع به هم ریختی پس تکرار مکررات خیلی جالب نیست ...

    ولی حالام زیاد خودتو درگیرش نکن و ارامش خودتو به هم نزن .... در ضمن با یه دوست خوب برو ورزش تا یه خورده روحیه پیدا کنی ...

    یه رشته هنری رو انتخاب کن که همیشه دوست داشتی واردش بشی ... اینجوری دیگه همه زندگیت نمیشه اینکه همش نگران یکی باشی که

    معلوم نیست فردا چه رابطه ایی با تو داشته باشه ...

    پس عزیزم خود ما دخترام باید به خودمون و ارامشمون احترام بذاریم ...

    واست آرزوی روزهای روشن رو میکنم ...


  14. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4307
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    0
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    مهسا جان مرسي از راهنماييت ولي چه كنم ديگه وقتي اومد براي بار دوم دوباره مثل دفعه اول دلمو بدست اورد البته نه مثل دفعه اول راحت قلبمو درگير خودش نكرد ولي بالا خره اين اتفاق افتاد و من خيلي درگيرم الان طوري شده كه حتي اگه خودم نخوامم ولي به يادش ميفتم روزا همين طوري ميگذره و من دارم داغون تر ميشم سر اين موضوع در ضمن خوشحال ميشم بيشتر با هم حرف بزنيم

  16. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4248
    نوشته ها
    31
    تشکـر
    2
    تشکر شده 14 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    بنظرم شما مرتبه دوم دوست شدید تا اشتباهات دفعه اولتون رو جبران کنید.

  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4307
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    0
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    شايد يكتا جان ولي منكر اين نميشم كه اشتباه كردم

  18. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    [replacer_img] نوشته اصلی توسط nsh [replacer_a]
    مهسا جان مرسي از راهنماييت ولي چه كنم ديگه وقتي اومد براي بار دوم دوباره مثل دفعه اول دلمو بدست اورد البته نه مثل دفعه اول راحت قلبمو درگير خودش نكرد ولي بالا خره اين اتفاق افتاد و من خيلي درگيرم الان طوري شده كه حتي اگه خودم نخوامم ولي به يادش ميفتم روزا همين طوري ميگذره و من دارم داغون تر ميشم سر اين موضوع در ضمن خوشحال ميشم بيشتر با هم حرف بزنيم
    نقل قول
    راستش یکتا حرف خوبی زد ...

    آیا واقعا" شما برای جبران اشتباهات اولتون دوباره وارد این رابطه شدید ؟

    ولی وقتی رابطه ایی تیره میشه و دوباره برقرار میشه لذت و آرامشش خاص خودشو داره ...

    ولی این حالت زودگذره ... چون اگه تناسبی بود که رابطه اول از بین نمیرفت ...

    به هرحال رابطه اول تجربه ایی برای شما بوده و الان دارید ازش استفاده میکنید و اونم همینه که دیگه مثل سابق عاشق دلباخته اش نیستید ...

    اینکه دوست بشید و رابطه سالم برقرار کنید خوبه ولی همین دلبستگی و علاقه ایکه هر روز بیشتر تورو در خودش فرو میبره ... مشکل ساز میشه ...

    به همین خاطره که بهت توصیه میکنم در همین حد نگهش دار و زیاد بهش دل نبند ...

    چون تجربه این دل بستن رو قبلا" با سختی کشیدن پس دادی ....پس بهتره این آتیش عشق سر جای خودش بسوزه و گرما بده تا بخوایم بهش

    نزدیک بشیم و آتیش بگیریم ...

    چون این علاقه کاره دله چه میشه کرد ... کاره دلم عاشق شدن و علاقه مند شدنه

  19. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4307
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    0
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    ممنون بابت راهنماييت

  20. کاربران زیر از nsh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4307
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    0
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    الان دارم دنبال راهي براي جدا شدن ازش ميگردم

  22. کاربران زیر از nsh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    نقل قول نوشته اصلی توسط nsh نمایش پست ها
    الان دارم دنبال راهي براي جدا شدن ازش ميگردم
    خیلی خوشحالم که برای خلاص شدن از این همه استرس و نگرانی قدمی برداشتید ..

    والا نمیدونم ما دخترا چی کم داریم که یه هویی وارد یه ارتباطاتی میشیم که نتیجه اش استرس و نارحتیه ...!

    بخدا هیچ چیزی تو دنیا به اندازه اینکه ارامش داشته باشی نیست ...

    به وقتش وقتی ذهنت آروم شد میتونی نیمه گمشده ات رو پیدا کنی ...

    ولی الان فقط باید خودتو به آرامش برسونی ... بعد اینم یه برنامه ورزش و یا با یکی از دوستات برنامه پیاده روی رو بذارید ...

    و یا تو یکی از این انجمنهای استاندارد ثبت نام کن و باهاشون به کوه و مسافرت و ایرانگردی برو ..

    اونوقت میفهمی چه زندگی قشنگی داشتی و اینجوری خودمونو درگیر چه مسایل مسخره ایی کرده بودیم ...

    واست ارزوی موفقیت میکنم ...

  24. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4307
    نوشته ها
    15
    تشکـر
    0
    تشکر شده 8 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    بله حق با شماست در ضمن فردا قرار كه برم مسافرت يك يا دو روز ممنون از راهنماييتون و اين كه منو به خوبي درك ميكنيد برام دعا كنيد وقتي برگشتم از مسافرت حالم بهتر از الان باشه

  25. کاربران زیر از nsh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  26. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نميدونم چي كار كنم

    مسافرت ایده خوبیه . هرچه بیشتر تفریح و گردش کنید و در خانه نمانید فکر گذشته رو هم کم کم از یاد خواهید برد . بعد از آن حتما سرتون رو به کاری مشغول کنید و بیکار نباشید و اصلا به گذشته فکر نکنید اما از آن عبرت بگیرید .
    موفق باشید
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد