نمایش نتایج: از 1 به 23 از 23

موضوع: جشن عروسی پر دردسر

2445
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2329
    نوشته ها
    46
    تشکـر
    30
    تشکر شده 22 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    جشن عروسی پر دردسر

    سلام دوستای خوبم همونطور که تو پستای قبلیم هم هست من و همسرم بعد هفت سال آشنایی الان دو ماه مونده به عروسیمون و من شدیدا اعصابم بهم ریخته آخه ما همشهری نیستیم خانواده همسرم خیلی عقیده ای به گرفتن عروسی ندارن اما خانواده خودم خیییییلی دوست دارن عروسی بگیریم پدرم میخواد خودش تو شهر خودمون برا فامیلامون جشن بگیره اما میگن الکی نیست که زن گرفتن میگن بقیه مخارج عروسیو که میشه همه چیز جز شام و سالن همسرم باید بپردازه پدرشم هیچ کمکی بهش نمیکنه از طرفی هم پدر شوهرم اینا قرار بود بود مسکن مارو تامین کنن متاسفانه خونشون کامل نشده ماهم خونه رهن کردیم منو همسرم هرچی پس انداز داشتیم گذاشتیم برا رهن خونه حتی یه وام با بهره بالااا هم گرفتیم کلی اقساط داریم من عروسی دوست دارم اما فک میکنم بتونم با نگرفتنش کنار بیام اما خونوادم بهیچ وجه قبول نمیکنن نمیدونم همسرم میخواد از کجا این پولو بیاره آخه... به خودشم میگم میگه جور میشه اما من میدونم واقعا راهی نداره بنظرتون یه جشن انقد ارزش داره که اینجوری اعصاب آدمو بهم بریزه من چی به خونوادم بگم که قانع شن؟ :-(

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    خانواده شما احتمالا بدنبال چشم و هم چشمی و عروسی مجلل هستن . این نوع جشن ها اصلا خوب نیست و جز بریز و بپاش و مخارج زیاد چیزی برای شما نداره . بهتره خانوادتون رو از شرایط فعلی مالیتون با خبر کنید و سعی بر متقاعد کردنشون بر یک عروسی ساده داشته باشید و به جای هزینه های سنگین برای عروسی مجلل هزینه آن را صرف امور مهم تر و یا پس انداز کنید .
    در کل مشکل خانواده شماس و متقاعد کردنشون بر گرفتن عروسی ساده تنها راهه . وگرنه مشکل دیگه ای وجود نداره
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  3. کاربران زیر از aikido بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    سلام عزیز.گرفتن جشن عروسی و آتلیه رفتن و حنابندون و .... خیلی هیجان داره و تا آخر عمرت ازش یاد میکنی ولی وقتی شرایط مهیا نیست چرا باید اول زندگی رو با قرض و بدهی شروع کنین .یا یه جشن ساده بگیرین یا با یه مسافرت کوچیک زندگیتونو شروع کنید . این زندگی هم واسه تو و شوهرته بقیه حق اعمال دخالت و اجبار ندارن فقط میتونن به شماها پیشنهاد بدن .

  5. کاربران زیر از بهار شريف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط تابان نمایش پست ها
    سلام دوستای خوبم همونطور که تو پستای قبلیم هم هست من و همسرم بعد هفت سال آشنایی الان دو ماه مونده به عروسیمون و من شدیدا اعصابم بهم ریخته آخه ما همشهری نیستیم خانواده همسرم خیلی عقیده ای به گرفتن عروسی ندارن اما خانواده خودم خیییییلی دوست دارن عروسی بگیریم پدرم میخواد خودش تو شهر خودمون برا فامیلامون جشن بگیره اما میگن الکی نیست که زن گرفتن میگن بقیه مخارج عروسیو که میشه همه چیز جز شام و سالن همسرم باید بپردازه پدرشم هیچ کمکی بهش نمیکنه از طرفی هم پدر شوهرم اینا قرار بود بود مسکن مارو تامین کنن متاسفانه خونشون کامل نشده ماهم خونه رهن کردیم منو همسرم هرچی پس انداز داشتیم گذاشتیم برا رهن خونه حتی یه وام با بهره بالااا هم گرفتیم کلی اقساط داریم من عروسی دوست دارم اما فک میکنم بتونم با نگرفتنش کنار بیام اما خونوادم بهیچ وجه قبول نمیکنن نمیدونم همسرم میخواد از کجا این پولو بیاره آخه... به خودشم میگم میگه جور میشه اما من میدونم واقعا راهی نداره بنظرتون یه جشن انقد ارزش داره که اینجوری اعصاب آدمو بهم بریزه من چی به خونوادم بگم که قانع شن؟ :-(
    دوست عزیز متاسفانه همین مخارج سنگین باعث میشه که زندگی جوونا در ابتدای زندگی بجای شیرینی تلخ تلخ بشه ...

    اینکه شما هر ماه باید قسطی رو پرداخت کنید و دلهره جور شدنش ..سالها لذت بردن رو براتون کمرنگ میکنه ...

    شما چه عروسی بگیرید و چه نگیرید مردم برای همدیگه حرف در میارن ...

    پس اگه میدونی با اینکار فشار زیادی به خودت و خانواده ات میاد بهتره از خیر این مراسم بگذری ...

    چون بعد این ریخت و پاش فقط شما و شوهرتون هستید که باید از پس این قرض بربیات ...

    ولی میتونید مثل خارجی ها یک مهمانی شیک و کوچیک با فامیل نزدیک برگذار کنید و عکس و لباس عروسی هم که برای خانمها

    بسیار مهمه ...

    رو هم بگیرید تا هم مراسم عروسی داشته باشید و هم زیاد درگیر قرض نشده باشید ...

    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  7. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    والا عزیزم مام همین اتفاقات برامون افتاد و کلی قسط و وام رو دستمون موند ...

    بعدشم هی گفتن برنجش خوب نبود و اینجوری بود و اونجوری بود ...

    پس بهتره فقط به فکر زندگی خودت باشی چون بعد اون شماها باید با مشکلاتش دست و پنجه نرم کنید ...

    ولی همونجور که آقا فرخ گفت چه ضرری داره که یک مراسم شیک و خودمونی برگزار بشه ...

    حتما" باید از بغال و .... تو عروسی دعوت کنید که بگن به به چه عروسی !؟!

    همینکه بتونید یه خونه داشته باشید خودش نهایت آرزوی زوجای امروزیه ...

    پس بهتره الان که میخوای نقش یک شریک زندگی رو ایفا کنی همه چی رو در نظر بگیری و در کنار شوهرت تصمیم بگیری ...

    اصلا" شرایطت سخت نیست ... فقط یه خورده سردرگم شدی ببینی چیکار میخوان به سرتون بیارن ...

    که اونم میتونی خیلی شیک و مرتب حلش کنی ...

  9. 2 کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2329
    نوشته ها
    46
    تشکـر
    30
    تشکر شده 22 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    ازهمه دوستای عزیزی که منو راهنمایی کردن ممنون مشکل من اینه که خانوادمو نمیتونم قانع کنم باورتون میشه تا الان چندبار با خونوادم راجبه تعداد مهمونا بحثم شده اما گوش نمیدن میگن باید دعوت کنیم :-( به همسرمم مدام میگم اگه تو بامن حرفت یکی باشه میگیم میریم سفر بعدم به قول دوستان میریم آتلیه و این همه خرج نمیکنیم اما همسرمم نمیخواد بگه نیست و نمیشه ... فقط میگه من جورش میکنم اما دردسرش مال ماست فقط! من فقط میخوام ازتون همفکری بگیرم برا قانع کردن خانوادم بازم ممنون از راهنماییاتون

  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    خب راستش نمیخوام بگم که این راه حل خوبیه ...

    ولی میتونید کلا" عروسی رو فعلا" عقب بندازید و بعد ترتیب یک مسافرت خوب رو بدید ...

    و اونارو در مقابل عمل انجام شده قرار بدید ...

    این کار مشکلات خودشو داره ولی میتونه کارساز باشه ...

    اما طرف دیگه قضیه اینه که شما علاوه بر راضی کردن خونواده خودت باید آقای شوهرم نظرش جلب کنید تا با شما همصدا بشه ...

    پس فعلا" با شوهرتون حرف بزنید ... فکر کنم راحتتره ...

    ولی اگر خانواده خودت میخوان خرج کنن پس بهشون بگو شماها هیچ کاری به این خرجا ندارید و اونو به گردن ما نندازید ...

    به هرحال تو سفیر شوهرت در خونواده خودت هستی و میتونی خیلی صریح و واضح حرفتو بزنی ...

    خب وقتی قراره کلی خرج رو دست شما بمونه پس چرا از اول زیر این بار برید ...!

    از همون اول مشخص کن که شما هیچ خرجی رو به عهده نمیگیرید .. حالا هرکی میخواد خرج کنه ..بسم الله ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  12. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط تابان نمایش پست ها
    ازهمه دوستای عزیزی که منو راهنمایی کردن ممنون مشکل من اینه که خانوادمو نمیتونم قانع کنم باورتون میشه تا الان چندبار با خونوادم راجبه تعداد مهمونا بحثم شده اما گوش نمیدن میگن باید دعوت کنیم :-( به همسرمم مدام میگم اگه تو بامن حرفت یکی باشه میگیم میریم سفر بعدم به قول دوستان میریم آتلیه و این همه خرج نمیکنیم اما همسرمم نمیخواد بگه نیست و نمیشه ... فقط میگه من جورش میکنم اما دردسرش مال ماست فقط! من فقط میخوام ازتون همفکری بگیرم برا قانع کردن خانوادم بازم ممنون از راهنماییاتون
    بازم باهاشون صحبت کنید و توضیح بدید که این جشن چه قدر هزینه بره و مشکلات زیادی اعم از قسط و وام و .. بوجود میاره . متوجهشون کنید که این هزینه رو میشه صرف امور دیگه زندگی آیندتون کرد
    اگه اول زندگی میخواید با اختلاف نظر شروع کنید بهتره به فکر راه حل جدی باشید .
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  14. کاربران زیر از aikido بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط تابان نمایش پست ها
    ازهمه دوستای عزیزی که منو راهنمایی کردن ممنون مشکل من اینه که خانوادمو نمیتونم قانع کنم باورتون میشه تا الان چندبار با خونوادم راجبه تعداد مهمونا بحثم شده اما گوش نمیدن میگن باید دعوت کنیم :-( به همسرمم مدام میگم اگه تو بامن حرفت یکی باشه میگیم میریم سفر بعدم به قول دوستان میریم آتلیه و این همه خرج نمیکنیم اما همسرمم نمیخواد بگه نیست و نمیشه ... فقط میگه من جورش میکنم اما دردسرش مال ماست فقط! من فقط میخوام ازتون همفکری بگیرم برا قانع کردن خانوادم بازم ممنون از راهنماییاتون

    والا ایکاش مام همین کارو میکردیم ....و عروسی رو عقب مینداختیم .... بعدشم دوتا بلیط میگرفتیم و میرفتیم مسافرت

    انصافا" کلی خرجم کردیم و پول فیلمبردار دادیم ... ولی چیزی که برای یادگاری خیلی خوبه فقط و فقط عکسه که ماندگار می مونه ...

    راستش من معتقدم شوهرتو راضی کن تا باهات کنار بیاد و یه مسافرت برید ...

    بعد تو مسافرت اعلام کنید که این مسافرت جای مراسم عروسی بوده ...

    اینجوری بهتره چون یه مدتی باهاتون غرغر میکنن ولی ساکت میشن ... البته اینم در نظر بگیر که اونام دلشون میخواد دخترشونو تو لباس عروسی ببینن ...

    پس بهشون پیشنهاد همون مراسم شیک و جمع وجورو بده ... و تهدید کن در غیر اینصورت با یه مسافرت کارو تموم میکنی ...

    بعدشم هرکی عروسی بخواد باید خودشم پولشو تقبل کنه ..نه ماها جونا که اول زندگی کلی قسط و قرض داریم

  16. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2329
    نوشته ها
    46
    تشکـر
    30
    تشکر شده 22 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    ممنون آقای فرخ از راهنمایی های خوبتون بله فک کنم همین کارو باید بکنم بالاخره... تو موقعیت بدی هستم چون مادر پدرم براشون خیلی مهمه این اتفاق بیفته نه دلم میخواد اونارو ناراحت کنم نه میخوام اول زندگی برا خودمو همسرم مشکل و گرفتاری درست کنم بازم سعی خودمو میکنم ببینم چی میشه مشکل من اینه که همسرمم مدام میگه حله :-( اما من میدونم نیست... بازم مرسی از همفکریتون

  18. کاربران زیر از تابان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    به نظرم بشين تمام هزينه ها و اتفاقاتي كه روز بعد از عروسي ميفته رو واسشون به حالت تصوير مرور كن . و بهشون بگو اگه واقعا دلسوز شما هستن دلسوزيشونو توي اضافه كردن ليست مهمونا و اضافه كردن منوي غذا نشون ندن . تنها چيزي كه بعد از عروسي واستون ميمونه كلي قرض و بدهي و اينكه ميگن سالن مراسم مناسب نبود ، غذاش يه مزه خاصي ميداد ، آرايشگرت زشت درست كرده بود ، و كلي حرفاي ضدحال ديگه . پس با شوهرت صحبت كن و ازش بخواه تا حمايتت كنه و دو نفري از پس خانواده ها بر بياين.

  20. کاربران زیر از بهار شريف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    در ضمن مارو از انجام نقشه و نتیجه تلاشتون با خبر کنید ...

    لااقل این میشه تجربه ای برای افراد دیگه که میخوان ازدواج ساده و مرتبی داشته باشن

    ولی اینکارو در نهایت احترام انجام بدید ...

    میدونید که این دروان عجیبیه ...

    همه میگن که این دوران دوران خوب و خوشیه ولی متاسفانه بیشتر رفتارهای بد و زننده تو این ایام میفتن ...

    طوریکه خاطرشون تا مدتها ذهن رو اذیت میکنه ...

    پس ارام باشید و وهرتونو با خودتون همراه کنید ... مطمئنا" به نتیجه میرسید

    ویرایش توسط farokh : 06-23-2014 در ساعت 04:11 PM
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  22. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  23. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2329
    نوشته ها
    46
    تشکـر
    30
    تشکر شده 22 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    مرسی بهار جون گفتم بهشون بخدا میگن خب از خانوادش بگیره فک میکنن درنهایت مجبور میشن بدن اما خانواده همسرم خیلی خونسردن اصلا عین خیالشون نیست که ما دو ماه دیگه میریم سرخونه زندگیمون به کاش مام مثل خیلی از جوامع به راحتی و فارغ از این همه حرف و حدیث و فکر و خیال ازدواج میکردیم :-( به خانوادم میگم عروسی نگیریم میگن ما برا دخترمون آرزو داریم میگم ما نمیتونیم خرج کنیم میگن پدرشوهرت اینا یه کاری بکنن اونام که هیچ

  24. کاربران زیر از تابان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2329
    نوشته ها
    46
    تشکـر
    30
    تشکر شده 22 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    باشه حتما نتیجه رو میگم بهتون دعا کنید بتونم راضیشون کنم.

  26. کاربران زیر از تابان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  27. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط تابان نمایش پست ها
    مرسی بهار جون گفتم بهشون بخدا میگن خب از خانوادش بگیره فک میکنن درنهایت مجبور میشن بدن اما خانواده همسرم خیلی خونسردن اصلا عین خیالشون نیست که ما دو ماه دیگه میریم سرخونه زندگیمون به کاش مام مثل خیلی از جوامع به راحتی و فارغ از این همه حرف و حدیث و فکر و خیال ازدواج میکردیم :-( به خانوادم میگم عروسی نگیریم میگن ما برا دخترمون آرزو داریم میگم ما نمیتونیم خرج کنیم میگن پدرشوهرت اینا یه کاری بکنن اونام که هیچ

    آخي عزيزم . حسابي اين وسط گير افتادي كه حرف كدومو گوش بدي . ولي اين درست نيست كه همش بخوان از بقيه انتظار داشته باشن و همش توي اين كش و قوس باشن كه اون انجام بده ما انجام نديم . اين چيزا فقط داره تو رو خسته تر ميكنه . سعي كن چند روزي بيخيال اين موضوع بشي و در مورد عروسي گرفتن صحبت نكني .

  28. 2 کاربران زیر از بهار شريف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  29. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    این مراسمات فقط اسمشون شادیه ... وگرنه گاهی ازشون شر میباره ...

    راستش یه سری ها تو این مراسم به فکر انتقام گرفتن میفتن ...

    بعضی ها میخوان مراسم عروسی رو برای جبران گذشته های خودشون تغییر بدن ...

    بعدش کلی چشم و هم چشمی داریم ...

    کلی خرج و اسراف و ریخت و پاش هست ...

    مثلا" الان باید تابان عزیزم خوشحال باشه که دوماه دیگه عروسیشه و کلی خوش بگذرونه و امیدوار باشه

    ولی الان باید تازه دنبال یه راه حل برای خاموش کردن خواسته های یگران باشه ..

    بقول معروف که میگم عشق یعنی اینکه حالت خوب باشه ...

    ولی روز عروسی که خارجی ها کلی ازش لذت میبرن و همه میخندن ما ایرانی ها همش داریم می دوییم که یه دفعه چیزی واسه خوردن کم نشه

    بعد عروسی ام ما می مونیم کلی کار که باید درست بشه ...

    راستی چرا ما ایرانیها مراسمات شادی مون اینجوریه و همش باید با خستگی ختم بشه ؟؟؟؟

    مثل عید که بجای لذت بردن از اون باید کلی کار انجام بدی اونم تا لحظه سال تحویل ... !؟!

    والا می مونی چی بگی ...

  30. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  31. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    مهسا جون شاید یه کمی برگرده به این فکر و عقیده که میخوایم خودمونو بالاتر از اون چیزی که هستیم نشون بدیم و یه جورایی پز بدیم . باید از خودمون شروع کنیم و نذاریم این فکرا باعث خراب شدن شروع زندگی و ادامه اون بشه.

  32. کاربران زیر از بهار شريف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  33. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    بر تصمیم خود پافشاری کنید و با توکل بر خدا جلو برید . خانواده شما متاسفانه متوجه نیستن . سعی نکنید اختلاف درست کنید اما از روی تصمیم خود نیز کناره گیری نکنید . انشالله موفق خواهید شد
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  34. کاربران زیر از aikido بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  35. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2329
    نوشته ها
    46
    تشکـر
    30
    تشکر شده 22 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    منم کاملا با حرفاتون موافقم آره مهسا جون منو همسرم داریم بعد هفت سال انتظار میریم سر خونه زندگیمون ولی شبا از فکر و خیال و دو دوتا چهارتا کردن خوابمون نمیبره بهار جون تو راست میگی منم خیلی دوس دارم مستقل تصمیم گیری کنم فقط دلم نمیاد با دلخوری مامان بابام برم. چون کلا دارم از پیششون میرم دوس دارم رضایتشونو جلب کنم فقط چجوریشو نمیدونم کاش یکم فرهنگمون بهتر بود انقد عمرمونو لحظه های قشنگمونو با این مشکلای ساختگی حروم نمیکردیم خدا کمک کنه بتونم قانعشون کنم فعلا که خبری از مدارا و این حرفا نیست...

  36. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط تابان نمایش پست ها
    منم کاملا با حرفاتون موافقم آره مهسا جون منو همسرم داریم بعد هفت سال انتظار میریم سر خونه زندگیمون ولی شبا از فکر و خیال و دو دوتا چهارتا کردن خوابمون نمیبره بهار جون تو راست میگی منم خیلی دوس دارم مستقل تصمیم گیری کنم فقط دلم نمیاد با دلخوری مامان بابام برم. چون کلا دارم از پیششون میرم دوس دارم رضایتشونو جلب کنم فقط چجوریشو نمیدونم کاش یکم فرهنگمون بهتر بود انقد عمرمونو لحظه های قشنگمونو با این مشکلای ساختگی حروم نمیکردیم خدا کمک کنه بتونم قانعشون کنم فعلا که خبری از مدارا و این حرفا نیست...
    میخواستم بهت پیشنهاد بدم که با پدر شوهر و مادر شوهرت صحبت کنی در مورد جشن عروسی ولی نمیشه . چون اینجای مراسم رو دوتا پدرها و مادرها با همدیگه باید مشورت کنن و به نتیحه برسن . به نظرم با شوهرت یه مسافرت 1 یا 2 روزه برو تا یه کم از این استرس و حال و هوا بیای بیرون.

  37. کاربران زیر از بهار شريف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  38. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2329
    نوشته ها
    46
    تشکـر
    30
    تشکر شده 22 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    آخه عزیزم اگه خونواده همسرم اهل صحبت کردن بودن که مشکلی نداشتم بخدا یه هماهنگ کردن ساده ام انجام نمیدن نه محبتی نه تماسی تازه منم میخوام برم شهر اونا زندگی کنم خداشاهده تا الان هیچ انتظاری نداشتم ازشون ولی خیلی دلم پره, از هرچی جشن عروسیه بدم میاد :-( خونواده شوهرم خیلی سردن اصلا کاری به کار هم ندارن... عزیزم وقت سر خاروندن نداریم نه وقتش نه دل خوش که بریم سفر خداکنه درست شه همه چی مرسی ازینکه بفکرمین

  39. کاربران زیر از تابان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  40. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    پس این وسط اگه بخوای فقط تو حرص بخوری که نابود میشی !!! پس بیخیال شو تو هم . هر جه بادا باد . جشن عروسی هم با خانواده داماده و خانواده تو فقط باید پشتیبانت باشن الان. نه اینکه بهت غر بزنن و کارایی که از خانواده شوهرت انتظار دارن و بهت یادآوری کنن. سخته ولی تو و خانواده ات باید اونا رو همینجوری که هستن بپذیرید وگرنه اونا هیچوقت باب میل شما رفتار نمیکنن چون فرهنگ ها متفاوته.

  41. کاربران زیر از بهار شريف بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  42. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2329
    نوشته ها
    46
    تشکـر
    30
    تشکر شده 22 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جشن عروسی پر دردسر

    آره اینم از سختی ازدواج با شهر دوره خواهر :-( فعلا که همه حرصا انگار مال منه آره بخدا دیگه دارم به این فکر میکنم که بسپارم به خدا و بیخیال همه چیز شم هرچی شد شد ....

  43. کاربران زیر از تابان بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 02-24-2014, 11:42 PM
  2. بدبینی در جامعه با تملق و چاپلوسی!
    توسط Artin در انجمن سایر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 12-24-2013, 02:09 PM
  3. عروسی و افسردگی بعد از آن
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-26-2013, 01:13 AM
  4. بیماری ویروسی تبخال
    توسط R e z a در انجمن بیماریهای جسمی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-18-2013, 12:26 AM
  5. دکتر میرتقی گروسی فرشی
    توسط R e z a در انجمن روانشناسان ایران و جهان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 09-26-2013, 12:03 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد