نمایش نتایج: از 1 به 21 از 21

موضوع: اخلاق بد شوهرم

2697
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4380
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    اخلاق بد شوهرم

    با سلام
    من يك دختر 30 ساله هستم كه چند ماهي است عقد كرده ام . مي دونم كه آدما خيلي با هم فرق دارن و تا با خلق و خوي طرف مقابل آشنا بشيم طول ميكشه ولي واقعا ديگه خسته شدم
    شوهرم فقط در حال مخالفت با من در هر زمينه اي چه لباس پوشيدن چه غذا خوردن چه كار كردن چه حرف زدن . نه با من با بقيه هم همين طوره فقط منتظره يكي يه كلمه از دهنش دربياد شروع ميكنه به نقض كردن حتي اگه اون موضوع مورد تاييدش باشه.
    اصلا جايي با من نمي ياد همش ميگه حال ندارم من از شلوغي بدم مي ياد در صورتي كه تو فاميل خودش با رقبت مي ياد و منو مجبور ميكنه حتي خونه فاميل هاي دور مادرش هم بريم.
    تو خانواده شون يه زن داداش دارن البته دختر خاله اش هرچي اون بگه همه اعضاي خانوادشون گوش ميدن
    اگه به فرض از سركار بياد و خسته باشه و اين خانم بهش بگه پاشو منو فلان جا ببر پا ميشه ميره ولي اگه من مي گفتم ميگه خستم تازه از سركار اومدم.
    و موردهاي ديگه
    اصلا به ظاهرش توجهي نداره و وقتي من ميگم ميگه تو به بوي بدن منم كار داري؟
    من خيلي واسم مهمه شوهرم تر تميز و مرتب و با شخصيت رفتار كنه . با اينكه وقتي حرف ميزنه همه رو داره مسخره ميكنه با اين وجود همه دوسش دارن
    وقتي من ميگم اينجوريه كسي باورش نميشه
    خصوصيات خوب زياد داره نه اينكه همش بد باشه
    رفيق باز نيست مهربونه كار بلده پشت كسي بد نميگه ولي تو جلوشون خيلي رك
    اصلا چيزي به عنوان بزرگتر رئيس يا غريبه واسش مفهومي نداره . هميشه خودش ميگه من مخم مخم مخالفم
    اتاقش هميشه بهم ريخته است آدم ديوونه ميشه
    نمي دونم چه جوري باهاش برخورد كنم كمكم كنيد راستي يادم رفت بگم اين انتخاب خودم بود با هم همكاريم ولي تو اين مدت اصلا نمي شناختمش

  2. کاربران زیر از mehr_1983rp بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4380
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : كمكككككككك

    يعني هيچ پاسخي واسه سوال من نبود

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : كمكككككككك

    نقل قول نوشته اصلی توسط mehr_1983rp نمایش پست ها
    با سلام
    من يك دختر 30 ساله هستم كه چند ماهي است عقد كرده ام . مي دونم كه آدما خيلي با هم فرق دارن و تا با خلق و خوي طرف مقابل آشنا بشيم طول ميكشه ولي واقعا ديگه خسته شدم
    شوهرم فقط در حال مخالفت با من در هر زمينه اي چه لباس پوشيدن چه غذا خوردن چه كار كردن چه حرف زدن . نه با من با بقيه هم همين طوره فقط منتظره يكي يه كلمه از دهنش دربياد شروع ميكنه به نقض كردن حتي اگه اون موضوع مورد تاييدش باشه.
    اصلا جايي با من نمي ياد همش ميگه حال ندارم من از شلوغي بدم مي ياد در صورتي كه تو فاميل خودش با رقبت مي ياد و منو مجبور ميكنه حتي خونه فاميل هاي دور مادرش هم بريم.
    تو خانواده شون يه زن داداش دارن البته دختر خاله اش هرچي اون بگه همه اعضاي خانوادشون گوش ميدن
    اگه به فرض از سركار بياد و خسته باشه و اين خانم بهش بگه پاشو منو فلان جا ببر پا ميشه ميره ولي اگه من مي گفتم ميگه خستم تازه از سركار اومدم.
    و موردهاي ديگه
    اصلا به ظاهرش توجهي نداره و وقتي من ميگم ميگه تو به بوي بدن منم كار داري؟
    من خيلي واسم مهمه شوهرم تر تميز و مرتب و با شخصيت رفتار كنه . با اينكه وقتي حرف ميزنه همه رو داره مسخره ميكنه با اين وجود همه دوسش دارن
    وقتي من ميگم اينجوريه كسي باورش نميشه
    خصوصيات خوب زياد داره نه اينكه همش بد باشه
    رفيق باز نيست مهربونه كار بلده پشت كسي بد نميگه ولي تو جلوشون خيلي رك
    اصلا چيزي به عنوان بزرگتر رئيس يا غريبه واسش مفهومي نداره . هميشه خودش ميگه من مخم مخم مخالفم
    اتاقش هميشه بهم ريخته است آدم ديوونه ميشه
    نمي دونم چه جوري باهاش برخورد كنم كمكم كنيد راستي يادم رفت بگم اين انتخاب خودم بود با هم همكاريم ولي تو اين مدت اصلا نمي شناختمش
    خب دوست عزیز در این مرحله از زندگی باید خیلی صبور باشی و تحمل کنی ...

    هر حرفی که باعث ایجاد لجاجت بکنه رو ترک کن ...

    تو مادرش نیستی که بهش بگی چیکار کنه و چیکار نکنه ....

    بهتره همه مسایل رو در نظر بگیری ...

    در مورد دخترخاله اش مطمئن باش که همه چی درست میشه و جای نگرانی نیست ...

    تو تازه با مردی آشنا شدی که تا دیروز رابطه خوبی با فامیل داشته (خصوصا" دخترخانوما)...

    پس باید کاملا" بیخیال باشی و همراهش ...

    بطور مستقیم بهش تذکر نده ... از صحبت در لفافه بهره ببر ....

    این طوری میتونی منظورت رو خیلی راحت براش بیان کنی ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4384
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : كمكككككككك

    از قدیم گفتن زبون خوش مارو از لونه در میاره من خودم 5 ساله ازدواج کردم و از این مشکلات زیاد داشتم ولی همت کردم و صبور بودم قفط بازبون خوش ارومش کن موقعی که با هم تنهایید باهاش حرف بزن ولی اروم نه اینکه سرزنشش کنی بعد از حرفات کمی تنهاش بزار البته سعی کن نه موبایل همراهش باشه نه جلو تلویزیون باشه نه کامپیوتر توی اتاق تنها باشه که موقعی که تنهاش گذاشتی به حرفایی که بهش زدی فکر کنه مطمئن باش جواب میده مشکلاتتو کم کم بگو یک دفعه همه رو نگو که عصبی بشه

  6. کاربران زیر از diman بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : كمكككككككك

    خب عزیزم ما ها بعد از اینکه ازدواج میکنیم متوجه میشیم طرفمون اونیکه یخواستیم نبوده ...

    ولی هیچ آدمی 100درصد نیست و باید صبور باشی تا شرایطت مساعد بشه ...

    یه سوال ؟ تا کی میخوای عقد بمونی ؟ و بعد از ازدواج خونه جدا دارید یا خیر؟

    اگه جواب سوال دوم بله باشه و شما خونه جدا داشته باشید خب این رفتارش ازش دور میشه ...

    اینکه الان میخواد حساسیت تو رو هم نسبت دخترای فامیل از بین ببره ... شکی نیست ...

    پس کاملا" بیخیال باش و راحت زندگی کن ...

    در این میون بهتره هیچ جوری بهش تذکری ندی که حساسیتشو زیاد کنی ... چون شرایط سخت تر میشه ...

    پس همونطور که خودش داره بازی میکنه توام باهاش بازی کن ...و نگران نباش

  8. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4128
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    12
    تشکر شده 175 بار در 127 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : كمكككككككك

    شما باید کمی همسرتون رو درک کنید و اینکه فشار کاری باعث بهم خوردن خلقیات انسان میشه که در این دوره و زمونه یه امر طبیعیه . پس زیاد سخت نگیرید و کمی صبوری به خرج بدید و بهتره به جای اینکه عیب های همسرتون رو به دیگران بگید در یک زمان و موقعیت مناسب یک گفتگو ملایمت آمیز داشته باشید و سعی در رفع اشکالات اخلاقی همسرتون داشته باشید اما طوری رفتار کنید که فکر نکنه شما در حال تحقیرش هستید و حتی نصیحت . شما به عنوان یک همسر باید عیب های طرف مقابلتون رو متوجهش کنید و کمک در رفعش داشته باشید .
    بعضی از افراد هم متاسفانه اخلاقی دارن که ریشه در شخصیتشون داره و شخصیت هم خیلی سخت تغییر پذیره اما شدنی هست . البته باید به شما تبریک گفت که غیر از بدی ها نقاط قوت همسرتون مثل مهربانی و .. رو هم در نظر میگیرید و باید خدا رو شاکر باشید که ویژگی هایی که همسر شما دارند رو شاید بعضی افراد آرزوشو دارند .
    موفق باشید
    امضای ایشان
    "اگر امیدی نداری ... امید بساز "
    "あなた
    望を作る希望しない場合は"
    ..........................................
    "


  10. کاربران زیر از aikido بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4380
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : كمكككككككك

    دوستان متشكرم
    اميدوارم بتونم

  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : كمكككككككك

    نقل قول نوشته اصلی توسط mehr_1983rp نمایش پست ها
    دوستان متشكرم
    اميدوارم بتونم
    مطمئنا" میتونید

    ولی طوری رفتار نکنید که حس لجبازیشو تحریک کنید ...

    خیلی آرام و متواضع رفتار کنید ... راستش هیچ راه حلی برای اخلاق بد وجود نداره و بهتره عوامل این رفتارو کاهش بدید تا رفتارش متعادلتر بشه

    راستی نکنه داره با اینکارش به شما تلافی کاری و یا رفتاری رو میکنه ؟

    اگه چنین چیزی باشه بهتره ببینی چی هست و در رفعش تلاش کنی ...

    میگن تا با کسی مونسی نکنی نمیتونی خوب بشناسیش ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4380
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : كمكككككككك

    نه اتفاقا من آدم انعطاف پذيري هستم كاري نميكنم كه كسي از دستم ناراحت بشه ولي بقيه به راحتي اين اجازه رو به خودشون ميدن

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4462
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    6
    تشکر شده 12 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : كمكككككككك

    سلام عزيز من به نظر من از هوش هيجانيت استفاده كن و تحت هيچ شرايطي ازش گله نكن يه مدت فقط رفتارهاي خوبش رو بهش ياداوري كن حتي واسه خودت هم تجسم خوبيهاش خيلي كمكت ميكنه اگر خداي نكرده جواب نداد مشاوره حضوري رو پيشنهاد ميكنم
    موفق باشي

  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : كمكككككككك

    نقل قول نوشته اصلی توسط mehr_1983rp نمایش پست ها
    نه اتفاقا من آدم انعطاف پذيري هستم كاري نميكنم كه كسي از دستم ناراحت بشه ولي بقيه به راحتي اين اجازه رو به خودشون ميدن
    راستش اگه رابطه ای در اول کار مشکل داشته باشه و انسان در اون احساس آرامش نکنه محکوم به پایان خواهد بود

    البته نباید در برابر هر ناملایمتی این دید رو داشت ...

    به هر حال داشت ساست و مدیریت خاص تمام زندگی هاست

    این مورد تا وقتی که شما مستقل نشدید وجود داره ...

    به محض اینکه خونه و زندگی خودتون رو جدا کنید و مستقل بشید این حالتها ازشون دور میشه

    دیگه اونوقت دخترخاله و کسی نیست که باید شوهر شما در خدمتش باشه ... و اونجا فقط شما هستید که میتونید با مدیریت و محبت

    اونو به سمت خودتون بکشونید و زندگی خوبی رو شروع کنید

    و امیدوارم ایشون بتونن این اخلاق رو در خودشون تعدیل بدن چون اخلاق بد تنها چیزیه که در دنیا براش درمانی نیست
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  16. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : كمكككككككك

    یه سوال ؟ شما در اداره از نظر رتبه از ایشون بالاتر نیستید ؟

    چون اگه باشید این یه بازخورد طبیعیه که مردا در مواجعه با همسرشون که از نظر رتبه بالاتره ... انجام میدن

    در واقع میخوان اینجوری جبران اون عقب بودن رو بکنن و یه جورایی انتقام بگیرن

    البته ما زنا از ریسک کرن میترسیم

    ریسک اینکه بشینی و در مورد تمام رفتارهای بدش باهاش حرف بزنی و اون رفتاری بد رو نشون بده

    لااقل این حرف اینه که شما تمام حرف دلتون رو زدید

    و در اینده نمیتونه در این مورد به شما ایرادی بگیره
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  18. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4045
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : كمكككككككك

    سلام حالتون چطوره؟بچه ها من کامپیوترخوندم اوایل دوست داشتم ولی بعدفهمیدم علاقه ندارم الان میگن کامپیوتر به دردنمیخوره خودم کوه مشکلاتم (چه کنم)دیگه اینوکه ازآدمامیشنوم...
    کم اووردم

  19. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4045
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : كمكككككككك

    توهیچ جمعی نمیتونم ظاهرشمبچه هاکمکم کنین

  20. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4045
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : كمكككككككك

    بچه هاکم آوردم

  21. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4045
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : كمكككككككك

    ضمنامن تورشته خودم سوادم خیلی پایینه چون دوست نداشتم نمیرفتم دنبالش...توخانواده تنهام هیچ دوست صمیمی ندارم تنهام...ازبچگی توارتباطگرفتن مشکل داشتم...
    الان 30سالمه ...میخواستم برم دنبال علاقم...میخوام برم..ولی انگیزه وحوصله درس خوندنم ندارم...فکرم خوب کارمیکرد.. الان همش میخوام تنهاباشم ...میترسم ...ازدورادمارو ویبینم بهشون حسرت میخورم بخصووووووووووووص خواهرم که ازدواج کرده کارموردعلاقشوداره موفقهههه ...آرزوداشتم تویه زمینه علمی معنوی پیشرفت کنم...توارتباط...توهمه چی ته همه چی بودم... خواهرم دقیقابرعکس منه...مشکلاتم بااون بماااااااااانددددددد....حال ا شمابه من بگین سرخوردگی ،عقده ای شدن، حسادت افسردگی، عطش جنسی...بااینهمه مشکل چه کنم همه فامیل فهمیدن...ابروم رفتهحالم ازهمه به هم میخوره...بددددددشدم

  22. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : كمكككككككك

    سلام. بهتره مشکلتونو توی تایپیک جدا بزنید نه تایپیک یه نفره دیگه
    نقل قول نوشته اصلی توسط aramesh نمایش پست ها
    سلام حالتون چطوره؟بچه ها من کامپیوترخوندم اوایل دوست داشتم ولی بعدفهمیدم علاقه ندارم الان میگن سلام. بهتره مشکلتونو توی تایپیک جدا بزنید نه تایپیک یه نفره دیگه کامپیوتر به دردنمیخوره خودم کوه مشکلاتم (چه کنم)دیگه اینوکه ازآدمامیشنوم...
    کم اووردم
    6

    سلام.بهتره مشکلتونو توی تایپیک جدید بزنید نه تایپیک دیگران

  23. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2438
    نوشته ها
    188
    تشکـر
    138
    تشکر شده 101 بار در 68 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : كمكككككككك

    40 روز به یه نفر فقط محبت کنی نمی تونه در مقابلش دووم بیاره و صد در صد دلش از سنگ هم باشه نرم میشه...

  24. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4045
    نوشته ها
    24
    تشکـر
    0
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : كمكككككككك

    من متنمودرقسمت پاسخ سریع تایپ کردم ومیفرستم قبلا هم همین کارومیکردم؟کجابایدپست جدید گذاشت ؟!!

  25. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : كمكككككككك

    نقل قول نوشته اصلی توسط aramesh نمایش پست ها
    من متنمودرقسمت پاسخ سریع تایپ کردم ومیفرستم قبلا هم همین کارومیکردم؟کجابایدپست جدید گذاشت ؟!!

    از قسمت انجمن (بالا سمت راست ) وارد شو و براساس نوع سوالت یکی از گرو هارو انتخاب کن ...

    و از قسمت "موضوع جدید" سوالتو با یک عنوان مناسب بپرس
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  26. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8710
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اخلاق بد شوهرم

    سلام من 37 سالمه و 8 ساله که ازدواج کردم و یه پسر 5 ساله دارم خیلی دوست داشتم با همسرم در همه زمینه ها دوست باشم علیرغم اینکه خانواده هامون از نظر مالی و عقاید اخلاقی خیلی شبیه هم نبودند پدر من قانونمند با دختر برخورد می کرد ولی تو خانواده اونا حتی برای خوردن مشروبات الکلی منعی برای این کار نیست من در خانواده با پدر و مادرم خیلی محترمانه و دلسوزانه تر از همسرم برخورد میکنم به داماد بزرگتر و کوچکتر احترام میذارم اما همسرم با اینکه اخرین بچه خانواده است و همه داماداشون اختلاف 30 تا 40 ساله با اون دارن مقید به احترام گذاشتن نیست و همین امر را در اخلاقیت با خانواده تکرار می کنه و باعث بی احترامی و بی توچهی به من میشه و وقتی صبوری من رو تو اخلاقیت با نوجوانها و فامیلش می بینه توقع کرده که همیشه این وظیفه منه که خیلی به اقوامش احترام بذارم حتی جای خودش و وقتی با عصبانیت با پدر و و مادرش برخورد میکنه مرتب میکه بخاطر تو بوده یا بچمون . جلوی خواهرهاش تمام زندگیمون را بیان میکنه و منتظر میمونه بهش امتیاز خوب بدن برعکس با اینکه خیلی وضع زندگیمون از نظر مالی و عاطفی خرابه با خانواده خودم حرفی نمی زنم چون دیگه نمی تونم اونو تو خانوادم بیارم تازه وقتی تو خونه خودهم تنهایی بدتر هم میشه و کار را به ناسزای زشت هم جلوی پسرم میرسونه همسرم تو جامعه هم خیلی موفق نیست از همون سالهای اول زندگیم فهمیدم همیشه فکر میکنه به خاطر مالش یا شایدم خودش همه مسخرش می کنن و وقتی نمی تونه با اعتماد به نفس پایینش مقابله کنه همشو سر من خالی می کنه . از این همه صبوری باشوهر و دور شدن از اجتماع خسته شدم لطفا منو راهنمایی کنید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد