نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: تغییر رفتار نامزدم

1090
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4481
    نوشته ها
    92
    تشکـر
    2
    تشکر شده 25 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    10

    تغییر رفتار نامزدم

    سلام دوستان عزیز یه مشکل خیلی حاد برام پیش اومده دارم دیوونه میشم اصلا نمیدونم چیکار کنم؟؟ من و عشقم خیلی همو دوست داریم اما یه چند روزی بود یکم تو رفتارش تعقییر ایجاد شده بود دانشگاه میره طبق گفته های خودش چند وقت پیش یکی از بچه های دانشگاه از طریق دوستاش بهش پیشنهاد داده بود و گفته بود واسه ازدواج میخواد و از این حرفا و منم براش حلقه خریدم که بندازه که بدونن همه که منو داره و به دوستاش گفته بود بهش بکن نامزد داره اما دوستاش گفته بودن ما مراسمی نرفتیم و اون فکر کرده بود الکی میگه و به گفته خودش میگفت این پسره خیلی نجیبه و اصلا خودش جلو نیومده و از طریق دوستاش پیشنهاد داده و از این حرفا تا اینکه دیروز رفته بود دانشگاه پسره رو دیده بود که با چندتا دختر که وضع خوبی ندارن به شدت شوخی میکنه و وقتی عشق منو میبینه خیس عرق میشه و میره و از اون به بعد عشق من به شدت ناراحته خیلی بهم ریخته شده وقتی هم ازش میپرسم چته میگه فکر میکردم این پسره نجیبه حالا میفهمم پسرا چقدر بدن و از این حرفا حالا من خیلی نگرانم میترسم عشقم حسی بهش داشته که انقدر ناراحت شده میترسم اصلا رابطه ای بینشون بوده جالب اینه میگه دوست دارم زودتر نامزد کنیم برم دانشگاه به همه نشونت بدم و از این حرفا روی یه سری آدم آشغالو کم کنم و از این خرفا وای که حالم خیلی بده چند روزه دیگه هم میخواستیم بریم خواستگاری نمیدونم چیکار کنم ممنون میشم کمکم کنید

  2. کاربران زیر از سامان12 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4385
    نوشته ها
    528
    تشکـر
    1,425
    تشکر شده 866 بار در 371 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : واقعا نمیدونم چیکار کنم؟؟؟ دارم دیوونه میشم...

    سلام شما از احساسات عشقتون در مورد خودتون چيزي نگفتين!اصلا در مورد اين مسئله تا بحال باهاش صحبت كردين؟من احتمال ميدم كه اون ميخواد احساسات شما رو برانگيزه. خوبه اينجور وقتا غيرتي بودنتونو بهش نشون بدين.گاهي كمي ترش رويي بابت اين طرز فكر و حرفايي كه ميزنه البته كمي ،تو اين زمينه به زن احساس خوبي مثل اهميت داشتن ميده . اينجوري هم قبل از ازدواج حدو حدود وخط قرمز هاي همديگرو تعيين ميكنيد هم با جوابايي كه ميشنوي از اين شك وترديد بيرون ميايي.
    امضای ایشان

  4. 2 کاربران زیر از zbahane بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : واقعا نمیدونم چیکار کنم؟؟؟ دارم دیوونه میشم...

    خب دوست عزیز مسلما" ایشون از اینکه بلاتکلیفه خسته شده و میخواد ازدواج کنه ...

    البته دخترا در این روابط خیلی سریع و عجولانه میرن ، سراغ ازدواج ....

    خب اگه مشکلی برای ازدواج ندارید بهتره جلو بری و با یه قرار خیال هردوتونو راحت کنی ...

    ولی در مورد خواستگارش بیشتر شبیه یه تحریک برای شماست که زودتر باهاش نامزد کنی ....

    جون مدت زیادی رو با هم هستید و بعید به نظر میرسه که کسی رو در ذهن داشته باشه ...

    البته حتی شده یک احتمال کم رو هم داد که ممکنه ایشون از اون پسر خوشش بیاد ... خب دیگه اگه شما کاری براش انجام ندید مسلما"

    ذهنش جهت دیگه ای میره ...

    پس بهتره خوب باهاش حرف بزنی و باهاش قرار بذاری که منتظرت بمونه ...

    و اگرم نمیتونی الان به خواستگاریش بری بهتره از همین نقطه تمومش کنید تا بتونه تصمیم درست رو بگیره ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  6. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : واقعا نمیدونم چیکار کنم؟؟؟ دارم دیوونه میشم...

    منم فکر میکنم این یک بازی بوده تا شمارو محک بزنه و وادار کنه برای ازدواج قدمی بردارید ...

    البته شما باید قول بدید که از این موضوع خودتونو بدون اطلاع جلوه بدید ... و چیزی در این مورد به روی اون نیارید ...

    خب دوست عزیز شمام میتونید بهش بگید که اگه قراره که ازدواج کنه پس دیگه سد راهش نیستید و میخوایت ازش جدا بشید ...!

    و عکس العمل اونو ببینید ... به هرحال اگه یه بازی باشه متوجه اون میشید ...


    ولی اگه واقعا" قصد ازدواج دارید بهتره جلو برید و کارو تموم کنید تا با فکری آزاد بتونید در مورد آیندتون تصمیم بگیرید ...

    وگرنه از همین الان هر کدوم به سوی خودش بره و تمام ... والا

    اگه قراره که با هم باشید دیگه این بازیا چیه سرهم در میارید ؟
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  8. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4481
    نوشته ها
    92
    تشکـر
    2
    تشکر شده 25 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : واقعا نمیدونم چیکار کنم؟؟؟ دارم دیوونه میشم...

    مرسی از دوستان عزیز بابت راهنمایشون ببینید من باهاش صحبت کردم میگه یکی دو بار تو دانشگاه اومده جلو بهم پیشنهاد داده منم آروم بهش گفتم من نامزد دارم و از این حرفا میگه دلم براش سوخته چون گفته عاشقمه جوابشو محکم ندادم اما من همش فکر میکنم بهش حسی داشته چون وقتی دیده با چندتا دختر ناجور شوخی میکنه خیلی حالش بد شده بود و میگفت فکر میکردم این خیلی نجیب باشه اگه میدونستم اینجوریه محک جوابشو میدادم و از این حرفا حالا به نظر شما من چطور میتونم امتحانش کنم بدونم چقدر به من تعهد داره تا به آرامش برسم ؟؟؟؟ من خیلی غیرتیم اصلا نمیتونم حضم کنم که به یه پسر دیگه حتی فکر کنه چه برسه به هم صحبتی در این موارد...

  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : واقعا نمیدونم چیکار کنم؟؟؟ دارم دیوونه میشم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط سامان12 نمایش پست ها
    مرسی از دوستان عزیز بابت راهنمایشون ببینید من باهاش صحبت کردم میگه یکی دو بار تو دانشگاه اومده جلو بهم پیشنهاد داده منم آروم بهش گفتم من نامزد دارم و از این حرفا میگه دلم براش سوخته چون گفته عاشقمه جوابشو محکم ندادم اما من همش فکر میکنم بهش حسی داشته چون وقتی دیده با چندتا دختر ناجور شوخی میکنه خیلی حالش بد شده بود و میگفت فکر میکردم این خیلی نجیب باشه اگه میدونستم اینجوریه محک جوابشو میدادم و از این حرفا حالا به نظر شما من چطور میتونم امتحانش کنم بدونم چقدر به من تعهد داره تا به آرامش برسم ؟؟؟؟ من خیلی غیرتیم اصلا نمیتونم حضم کنم که به یه پسر دیگه حتی فکر کنه چه برسه به هم صحبتی در این موارد...
    خوبه که تعصبی باشی ولی نه اینکه اونقدر بهش پروبال بدی که نتونی جلوی اونو بگیری ...

    در بالا گفته شد مثلا" میتونی اینکارو بکنی ... ببینی واقعا" بهت علاقه داره یا نه ؟

    ولی ممکنه اگه متوجه بشه که خواستی امتحانش کنی ازت ناراحت بشه و دیگه نتونه ببخشتت ...

    ولی خیلی محکم و رک و راست بهش بگو که اگه در این مورد احساسی بهش داره بهت بگه ...

    چون دلیل نداره که کسی رو بخوای از سر دلسوزی عاشق خودت کنی ... !

    ولی خواهشا" شما بحث غیرتی و تعصب رو دیگه نزنید .... چون افرادی الان هستن که مثل شما بودن و الان با اون رفتارشون همه زندگی رو له کردن

    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : واقعا نمیدونم چیکار کنم؟؟؟ دارم دیوونه میشم...

    نقل قول نوشته اصلی توسط سامان12 نمایش پست ها
    مرسی از دوستان عزیز بابت راهنمایشون ببینید من باهاش صحبت کردم میگه یکی دو بار تو دانشگاه اومده جلو بهم پیشنهاد داده منم آروم بهش گفتم من نامزد دارم و از این حرفا میگه دلم براش سوخته چون گفته عاشقمه جوابشو محکم ندادم اما من همش فکر میکنم بهش حسی داشته چون وقتی دیده با چندتا دختر ناجور شوخی میکنه خیلی حالش بد شده بود و میگفت فکر میکردم این خیلی نجیب باشه اگه میدونستم اینجوریه محک جوابشو میدادم و از این حرفا حالا به نظر شما من چطور میتونم امتحانش کنم بدونم چقدر به من تعهد داره تا به آرامش برسم ؟؟؟؟ من خیلی غیرتیم اصلا نمیتونم حضم کنم که به یه پسر دیگه حتی فکر کنه چه برسه به هم صحبتی در این موارد...

    من بهتون گفتم مثلا" میتونید این کارو انجام بدید ...

    ولی هیچی مثل اینکه یه مدت اونو به حال خودش بذارید نیست ...

    بهش فشار نیارید تا بتونه خودش تصمیم بگیره ... وقتی اینجوری باشه و خودش سمت شما بیاد میتونی بگی که واقعا" دوستت داره ...

    به قول معروف که میگن اگه خواستی بدونی کسی چقدر دوستت داره اونو رها کن ... اگه سمتت برگشت بدون که دوست داشته در غیر اینصورت

    مال تو قسمت تو نبوده ....
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. به هم خوردن ازدواج
    توسط ya30 در انجمن مخالفت پسر با ازدواج
    پاسخ: 46
    آخرين نوشته: 06-29-2014, 03:06 PM
  2. تاخیر در ازدواج
    توسط elham در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 02-25-2014, 04:14 PM
  3. مامانم برای همیشه رفت
    توسط tina.tnt در انجمن روابط والدین و فرزندان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-09-2014, 03:06 PM
  4. دوست لجباز
    توسط SHILA در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 10-11-2013, 06:18 PM
  5. شک به شوهر
    توسط negar در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 09-25-2013, 04:15 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد