نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: شکست در خواستگاری

1412
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4803
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    30
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    شکست در خواستگاری

    سلام دوستان
    پسری 24 ساله هستم و میخواستم چند ماه اینده با دختری ازدواج کنم البته دو سال پیش بحث رو باهاش در میون گذاشتم و به دلایلی نشد تا اینکه این اواخر فهمیدم دوستم اقدام کرده من هم سریع اقدام کردم و باهاش در میون گذاشتم که میختم بیام خواستگاری ولی گفت دیر شده و جواب بله را داده اند و کل فک و فامیل نیز مطلع و راضی هستند و شرمنده و قسمت نبوده و از این حرف ها.
    برای من که چهار پنج سال برنامه ریزی کرده بودم رفته بودم سربازی که بعدش باهاش ازدواج کنم و به تمام معنا ازش خوشم می اومد و واسه هم مناسب هم بودیم خیلی سخته (ولی ظاهرا دوستم مورد خوبی بوده و نتونستند ردش کنند) البته قبلا رابطه عاشقانه و قول و قراری هم نداشتیم ولی میگفت اگه می اومدی جواب بله را میدادم...
    حالا من واقعا به بن بست رسیدم نمی تونم درک کنم کسی که چندین سال بهش فکر میکردم و بهترین مورد ممکن واسه من هم بود به این راحتی از دستم میره اون هم فقط به خاطر چند ماه دیر اقدام کردن .
    سه چهار روزه نتونستم چیزی بخورم و خواب هم ندارم-دانشجوی ارشد هستم و می خواستم از پاییز برم سراغ کار. دیگه اصلا حوصله و انگیزه ادامه تحصیل و کار رو هم ندارم
    احساس میکنم شکست بسیار سنگینی مرتکب شده ام که شاید ازدواج آینده ام رو هم تحت تاثیر قرار بده. اخه مگه میشه از یکی خوشت بیاد بعد بری با یکی دیگه ازدواج کنی.کم کم باورهامم میره زیر سوال.
    مطمئنا واسه بقیه هم اتفاق افتاده.اونا ذکر کنند که چطوری باهاش کنار اومدن.
    خواهشا کمک کنید- می خام واقعیت ها و اشتباهاتم رو ببینم و جبران کنم-راه کار عملی پیشنهاد بدید-اگه کتابی مقاله ای سراغ دارید ذکر کنید
    نمی خوام زندگیم رو به همین سادگی ببازم- تقریبا کمی از مشکلات و اشتباهاتم رو متوجه شده ام ولی هیچ راکاری واسش ندارم- مثلا اونو ایده آل فرض کردن-خود رو در مقابلش کوچک کردن و به نوعی نداشتن صلابت- همه چی رو بر وفق مراد فرض کردن و کار را تمام شده فرض کردن یعنی ازدواج مونو حتمی میدونستم واسه همین یه خورده دیر اقدام کردم- بی توجهی به یه سری واقعیت هایی مثلا میزان علاقه اون نسبت به من و ...

    خواهشا کمک کنید دارم تلف میشم

  2. کاربران زیر از chroo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4803
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    30
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهشا کمک کنید دارم تلف میشم

    چرا کسی کمک نمی کنه؟
    خواهشا کمک کنید.

  4. کاربران زیر از chroo بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2994
    نوشته ها
    143
    تشکـر
    2
    تشکر شده 51 بار در 30 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهشا کمک کنید دارم تلف میشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط chroo نمایش پست ها
    چرا کسی کمک نمی کنه؟
    خواهشا کمک کنید.
    سلام من مشاورم خوب نیست ولی دوستان میان مشاوره میدن نگران نباش توصیم بهت اینه فقط فکر خودت باش و سلامتیت و هر کاری میکنی بخاطر زندگی خودت بکن فقط فکر زندگی و سلامتیت باش نذار هیچ چیزی از پا درت بیاره

  6. 2 کاربران زیر از yarigar بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4385
    نوشته ها
    528
    تشکـر
    1,425
    تشکر شده 866 بار در 371 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواهشا کمک کنید دارم تلف میشم

    سلام
    اول به خاطر اين ناكامي متاسفم
    وبيشتر به خاطر عدم وجود رابطه دوستي خوشحالم،چرا كه در اون صورت وجود خاطرات ميتونست ضربه شديدتري براي شما باشه...
    البته فكر ميكنم شايد اگر قبلا در حد يه ارتباط معقول از احوالات و احساس خودتون به طرف مقابل ميگفتين شايد كار به اينجا نميرسيد، اما حالا چه كنيم:






    راه های رهایی از افسردگی بعد از شکست عشقی

    شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که با کسی آشنا شده اید، به خواستگاری رفته اید یا به خواستگاری تان آمده اند، برای ازدواجتان برنامه ریخته اید اما به هر دلیلی ماجرا فیصله پیدا کرده و ازدواج سر نگرفته است.
    این طور وقت ها، صرف نظر از تمام مصلحت هایی که در میان است، ممکن است ردپای علاقه و عاطفه ای به جا بماند که دل کندن، دور شدن و پذیرفتن واقعیت را برایتان مشکل کند.
    راه چاره چیست؟ تسلیم این عاطفه ناکام و نابجا می شوید و باور می کنید که شکست عاطفی خورده اید یا دنبال راهی برای جبران و شروع تازه می گردید؟
    این طور وقت ها، روانشناسان از عبارت «نه مقدس» استفاده می کنند. یعنی نه گفتن به حس یا رفتاری که احساس می کنید دوست دارید تابع آن باشید یا آن را انجام دهید اما می دانید که عملا عاقبت خوشی ندارد.
    ادامه پیدا کردن این عواطف نابجا و نه نگفتن به آنها، گاهی وقت ها آنقدر خطرناک است که می تواند روی آینده زندگی شما، انتخاب های بعدی تان و حتی زندگی مشترک آینده شما تاثیر بگذارد.
    ممکن است به خاطر این وابستگی ناکام و خاطرات به جا مانده از آن، تا مدت ها تصمیم به ازدواج نداشته باشید و نتوانید انتخاب کنید.
    ممکن است ناخواسته به دنبال کسی بگردید که ویژگی های فرد قبلی را دارد و در واقع به دنبال جایگزین برای او باشید یا از همه بدتر، بعد از ازدواج با فردی دیگر، مرتب به یاد خواستگاری سرنگرفته تان بیفتید.
    آشنایی و خواستگاری ناکام قبلی تان را ناتمام نگذارید اما اگر به هر دلیلی مجبور به این کار شدید و فاصله زمانی ای را پشت سر گذاشتید، دیگر به گذشته برنگردید و
    سعی در برقراری رابطه برای خاتمه دادن آن و گفتن ناگفته ها و شنیدن ناشنیده ها نکنید. بگذارید چیزی که تمام شده، فراموش شود

    ۱- گفتن نه مقدس به تمام این افکار و احساسات، می تواند شما را ذره ذره از این ناکامی جدا کند. یعنی تمام ذهن خود را که برای رابطه قبلی خود اشغال کرده است، تخلیه کرده و روی آینده متمرکز شوید.
    ۲- برخی افراد می‌گویند: «ما می‌خواهیم با فردی که قبلا می شناختیم، دوباره رابطه برقرار کنیم که فقط از احوالش باخبر باشیم». اگر این فکر به ذهن شما خطور کرد، چه ازدواج کرده بودید
    و چه نه، چه طرف مقابل ازدواج کرده بود و چه نه، در هر حالت خود را از وسوسه این کار دور کنید. شما یک بار در مرحله انتخاب و آشنایی بوده اید و با دلایل منطقی از ازدواج انصراف داده اید.
    بنابراین با این حرکت احساسی خود را در دام یک رابطه اشتباه و ادامه دادن روش نادرست نیندازید. به جای آن سعی کنید برنامه جدیدی برای زندگی تان بگذارید، هدف تازه ای تعریف کنید و سرتان را آنقدر شلوغ کنید تا فرصت فکر کردن به گذشته را نداشته باشید.
    ۳-آشنایی و خواستگاری ناکام قبلی تان را ناتمام نگذارید اما اگر به هر دلیلی مجبور به این کار شدید و فاصله زمانی ای را پشت سر گذاشتید، دیگر به گذشته برنگردید و
    سعی در برقراری رابطه برای خاتمه دادن آن و گفتن ناگفته ها و شنیدن ناشنیده ها نکنید. بگذارید چیزی که تمام شده، فراموش شود.
    به شدت توصیه می کنیم که در این مدت دور و بر رمان های عاشقانه، موسیقی های غمناک، اشعاری که از جدایی و فراق می گویند، عکس ها و یادگاری های به جا مانده از طرف مقابل و… نگردید!
    با این کار کمکی که به خودتان نمی کنید هیچ، خود را در سراشیبی ای قرار می دهید که هر چه بروید به جایی نمی رسد
    ۴- عوامل جدایی و بهم خوردن رابطه را در ذهن خود یادآوری کنید و سعی کنید از آن درس بگیرید نه این که بر آن حسرت بخورید.
    ۵- به شدت توصیه می کنیم که در این مدت دور و بر رمان های عاشقانه، موسیقی های غمناک، اشعاری که از جدایی و فراق می گویند، عکس ها و یادگاری های به جا مانده از طرف مقابل و… نگردید!
    با این کار کمکی که به خودتان نمی کنید هیچ، خود را در سراشیبی ای قرار می دهید که هر چه بروید به جایی نمی رسد. با این کار فقط فراموش کردن را برای خود سخت تر می کنید و احساس قربانی شدن را در خود افزایش می دهید.
    ۶- بعضی از افراد، برای فراموش کردن احساس ناکامی و غم ناشی از خاتمه یک رابطه، شروع به تخریب چهره طرف مقابل در ذهنشان می کنند. از طرف مقابل یک چهره کاملا سیاه می سازند و همه تقصیرها را به گردن او می اندازند تا از او متنفر شوند و بتوانند راحت تر او را فراموش کنند.
    این کار شاید نتیجه بخش باشد اما تاوان آن کینه توزی، سختی انتخاب در آینده، اشتباه در انتخاب های بعدی به دلیل فرار از همه خصوصیات مشابه فرد اول و احساس قربانی داشتن است. احساس قربانی داشتن شما را افسرده می کند و افسردگی هم که مادر همه بدبیاری ها و ناکامی های بعدی است.

    ویرایش توسط zbahane : 07-18-2014 در ساعت 01:50 PM
    امضای ایشان

  8. 4 کاربران زیر از zbahane بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3761
    نوشته ها
    312
    تشکـر
    197
    تشکر شده 180 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : خواهشا کمک کنید دارم تلف میشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط chroo نمایش پست ها

    احساس میکنم شکست بسیار سنگینی مرتکب شده ام که شاید ازدواج آینده ام رو هم تحت تاثیر قرار بده. اخه مگه میشه از یکی خوشت بیاد بعد بری با یکی دیگه ازدواج کنی.کم کم باورهامم میره زیر سوال.
    مطمئنا واسه بقیه هم اتفاق افتاده.اونا ذکر کنند که چطوری باهاش کنار اومدن.


    خواهشا کمک کنید دارم تلف میشم
    سلام.کمی منطقی فکر کنید و بهش حق بدید.اون از شما خوشش میومد اما اومدیما شما هرگز نمیرفتید به خواستگاریش!!! خودتون میدونید میرفتید اما اون که علم غیب نداشته.پس چرا زندگیشو تباه کنه؟ موقعیت خوب پیدا شده جواب پثبت داده به همین راحتی.هر کس باید به فکر آیندش باشه.معادله ی سختی نیست.

  10. 2 کاربران زیر از gOli! بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : خواهشا کمک کنید دارم تلف میشم

    خب برای همینه که در مورد رابطه با جنس مخالف برای دختر و پسر مخالفت میشه ...

    وقتی در دل و جان فرد جایی برای یک عشق ساخته میشه ، و این ارتباط به هر دلیلی شکست میخوره ،...

    در زندگی و اشنایی بعدی که قراره منجر به ازدواج بشه مشکل بزرگی پیش میاد ...

    یعنی جابجا کردن اون محل که در عشق قبلی اشغال شده و الان باید تحویل عشق تازه و جدید بشه ...

    اینجاست که فرد متوجه میشه ، در و دیوار اون خونه پر از یادگاری و خاطرات گذشته است ...

    مسلما" تا این خونه نوسازی و ترمیم نشه ، نباید کسی به فکر این باشه که عشقی رو جایگزین کنه ...

    درصورتیکه خیلیا هنوز به عشق قدیمیشون نتونستن " نه" بگن و اونو تو خاطراتشون حفظ کردن
    ویرایش توسط farokh : 07-18-2014 در ساعت 03:26 PM
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  12. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهشا کمک کنید دارم تلف میشم

    راستش شاید تو این دوران خیلی این فکرو ، که نباید با جنس مخالف رابطه داشت رو جدی نگیرن ...

    البته اینکه رابطه خوب و درست داشته باشن ، هیچ مشکلی نیست ... ولی بدبختانه همه میخوان یه رابطه رو بدون اینکه برای آینده اش

    فکری کرده باشن رو به ازدواج ختم بکنن ...

    واسه همینه که روابط ساده ماهم وارد روابط عمیق عاطفی میشه ، وچنان زندگی و احساسات مارو تحت تاثیر خودش قرار میده که

    نمیشه ازش فرار کرد ...

    مسلما" چون در این روابط احساسی رفتار کردیم و در بیشتر این حالات این رابطه به ازدواج ختم نمیشه ...

    بعد که میخوایم دو باره ازدواج کنیم ، میبینم که هنوز قاب اون رابطه قبلی جاش رو قلب و روح ما مونده و برامون سخت میشه که کسی دیگه رو

    تو زندگی بپذیریم ... ( واین البته از بدترین نوع احساسات ما دختراست ) ...

    در صورتیکه زندگی در گذره و با این احساسات و در گیر کردنها راه به جایی برده نمیشه ...

    ما اول باید "نه" رو به خودمون و این رفتار احساسیمون بگیم که نمیتونیم یک خاطره پوشالی و باد برده شده رو از ذهنمون پاک کنیم ...
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  14. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4803
    نوشته ها
    20
    تشکـر
    30
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خواهشا کمک کنید دارم تلف میشم

    ممنون بچه ها
    اخه مشکل اصلی من اینه که تقصیر از اون نبوده و الان هم میگه بهترینه واسه من .بلکه از دیر اقدام کردن من بوده و اون هم فکر کرده من بیخیالش شدم.
    این بیشتر اذیتم میکنه و یکی از بزرگترین اشتباهم هم این بوده که ازش توی درونم یه بت ساخته بودم و بدترین مسئله هم اینه که با بهترین دوستم ازدواج میکنه
    و این که این اشتباهات و انجام داده ام و جدی و روشن اقدام نکرده ام و بسیاری از مسایل شاید بیشتر از ازدواج اون دختر اذیتم میکند

  16. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : خواهشا کمک کنید دارم تلف میشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط chroo نمایش پست ها
    ممنون بچه ها
    اخه مشکل اصلی من اینه که تقصیر از اون نبوده و الان هم میگه بهترینه واسه من .بلکه از دیر اقدام کردن من بوده و اون هم فکر کرده من بیخیالش شدم.
    این بیشتر اذیتم میکنه و یکی از بزرگترین اشتباهم هم این بوده که ازش توی درونم یه بت ساخته بودم و بدترین مسئله هم اینه که با بهترین دوستم ازدواج میکنه
    و این که این اشتباهات و انجام داده ام و جدی و روشن اقدام نکرده ام و بسیاری از مسایل شاید بیشتر از ازدواج اون دختر اذیتم میکند

    یه سری از واقعیتها هستن که انسان ناگزیره که اونارو بدون کم و کاست قبول کنه ...

    دقیقا" زندگی همینه ، شاید خیلی ها به سرنوشت و قضاء و قدر اعتقاد نداشته باشن ولی همه چی در این دنیا برنامه ریزی شده است

    ما فقط راه های مختلف رو مختار به اجرا هستیم ، در صورتی که جواب یکی خواهد بود ...

    وگرنه اینکه شما سالها تلاش کنی و برای یه مدت کوتاه همه چی به هم بریزه ، فکر میکنی جوابش چی باشه؟

    وقتی یکی سالهای سال راننده ای ماهره ولی بخاطر یه خورده تشخیص نادرست ممکنه جونشو از دست بده و یا اینکه سالها نتونه

    دیگه حرکتی بکنه !!! واقعا" اینجور مواقع چه جوابی براش هست ؟؟؟

    یه چیزیایی مثل وجود خداوند در این دنیا جواب نداره و با استدلال ناقص ما انسانها نمیخونه ....

    انسان شاید بتونه خیلی دلیل براش بیاره ولی چاره ای جز صبر نیست ...

    چون کسی از اینده و یک دقیقه دیگه اش خبر نداره ... پس راهی جز صبوری نداری...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  17. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : خواهشا کمک کنید دارم تلف میشم

    همه ما ها از این تجربه ها داشتیم ...

    الان خیلی ناراحتی و برای زندگیت دلیلی نداری ... دیگه شاد نیستی و خیلی پکرو ناراحتی ...

    ولی دوست من شادی این نیت که اتفاقات باب میل ما پیش بره ...

    وقتی بتونی برای مشکلی راه حلی پیدا کنی ، این میشه خوشحالی و شادابی ، که همه یه جورایی داریم جای دیگه دنبالش میگردیم

    الان موقع خوبی برای نصیحت کردن نیست ، ولی اتفاقات چه خوب و چه بدشون فقط و فقط برای اینه که انسان رشد کنه و بتونه در آینده

    بهتر فکر کنه و تصمیم بگیره ....

    همین الان که از همه چی خسته شدی و نمیتونی کارتو و درستو ادامه بدی ... دقیقا" همون اشتباه چندماه پیش رو داری انجام میدی

    و وقتی برات اتفاقی بیفته باز میگی چرا من اون وقت ادامه ندادم و ناامید شدم ؟؟؟!؟!؟!؟

    پس زندگی جریان داره و باید ادامه بدی .... باید بتونی که خودت رو از این وضع بیرون بیاری ...باید بتونی
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  19. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 10-03-2014, 06:08 PM
  2. سندرم قلب شکسته در زنان بیشتر از مردان است
    توسط R e z a در انجمن بیماریهای اعصاب و روان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-19-2013, 12:50 AM
  3. دستگاه های دراز و نشست و درمان چاقی با آن
    توسط R e z a در انجمن پزشکی ورزشی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-13-2013, 01:54 AM
  4. روش استفـاده ی درست از نـخ دنـدان
    توسط *P s y C h e* در انجمن سلامت دهان و دندان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-31-2013, 04:46 PM
  5. برخورد درست با كودكان وابسته افراطی
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی کودک و نوجوان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-04-2013, 11:20 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد