نمایش نتایج: از 1 به 16 از 16

موضوع: خیانت در رابطه دوستی

5165
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4912
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    8
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    Exclamation خیانت در رابطه دوستی

    سلام به همه دوستان
    من یه پسر 30 ساله ام که الن 4 ساله با یک دختر خانمی دوستم . به خاطر اینکه هر کداممون در یک شهر زندگی می کنیم سالی چند بار به دیدنش می رم و در طول روز با اس ام اس و چندین بار تماس با هم در ارتباطیم . ما تا یک سال پیش خوب خوش بودیم با هم تا ایشان محل کارشون را عوض کرد و یه مدت کوتاه در یک شرکت دیگه ای مشغول شد که فکر کنم یکماه بیشتر توی اون شرکت نبود بعذش رفتار های عجیبی انجام می داد که زیاد شبیه اون آدم قبل نبود تا چند ماه بعد یه روز جمعه بود بهش زنگ زدم بیرون بود گفت با همکار سابق اون شرکتم که یه آقای کوچیکتر از خودشه تو پارکی نزدیک خونشون قرار داره و اون آقا از ایشان کمک یا مشاوره خواسته . تا چند ساعت جواب تلفن من را نمی داد تا بالاخره خودش زنگ زد که ما اومدیم یه منطقه دیگه نهار بخوریم . و تماس ها و دیدار این دو نفر ادامه داشت و من هر دفعه اعتراض می کردم که در مورد این همکار سابق ات کمی اطلاعات بده می گفت من توضیح دادم در صورتی که من فقط اسم این آدم را می دونستم ( شایان ذکر است من به این خانم اعتماد کامل دارم ) نمی دونم چرا الان دوماه است به خاطر این آقا با من دعوا می کند . که تو فکر بدی در مورد رابطه پاک دوستیم با همکارم می کنی و من در جواب می گم وقتی نمی شناسم هیچ نظری نمی تونم بدم . و الان به خاطر این قضیه با من قهر کرده .جالب تر اینکه من با یکی از دوستان خیلی صمیمی ام ( اون هم پسره ) و ایشان کامل می شناستش اجازه ندارم از هشت شب به بعد بیرون برم . من آدم زیاد اهل رفیق و تفریح نیستم صبح می رم سرکار تا حوالی 6 بعد از ظهر محل کارم هستم حتی اکثر تعطیلات و جمعه ها فقط همین یک نفر با من صمیمی است . گیجم کرده بعضی از کارها اگه من انجام بدم گناه کبیره است ولی اگه اون انجام بده به من می گه ما تحصیل کرده ایم روشنفکر باش ما که نفهمیدیم . لطفا اگه کسی می تونه من را راهنمایی کنه چون رابطه ام خیلی برام اهمیت داره با تشکر .

  2. کاربران زیر از hadixxx بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : دارم روانی میشم

    دوست عزیز من تعجب میکنم که شما چرا با این رابطه دور از هم اینطور خودتون رو اسیر هم کردید ...

    اینکه شما در یه شهر دیگه هستید و دختر در شهر دیگه و همش با مسیج و تلفن در ارتباط باشید که نمیشه اسمشو دوستی گذاشت ...

    شماها واقعا" دست و پای خودتون رو بستید ...

    راستش سوالی دارم : آیا ما قصد ازدواج با همم دارید ؟ یا فقط رابطه دوستیه ؟

    اگه این رابطه دوستی باشه ، که الان 4 سال درحال ادامه است ... پس کسی نمیتونه به کسی گیر بده که با کی در ارتباط باشه یا نباشه

    شما هر کدوم در یک رابطه دوستی برابر هستید و نباید در کار هم سرک بکشید ...

    اگه قول و قرار رسمی ازدواج داشتید اونوقت میتونستید در این مورد حساسیت به خرج بدید ....

    شما از نظر سنی در سنی هستید که دیگه مثل بچه ها نیستید ، پس برای ادامه این رابطه حتما" کار بکنید ...

    وگرنه در یک رابطه دوستی بیهوده وارد شدید که فقط وقتتون رو تلف میکنید ...

    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4912
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    8
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دارم روانی میشم

    ممنونم جناب فرخ
    درسته ما قصدمون ازدواج است و قول و قرار های هم گذاشته شده

  6. کاربران زیر از hadixxx بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دارم روانی میشم

    [replacer_img]راستش منم تعجب میکنم شما چطوری میتونید این رابطه دور از همو تحمل کنید ...

    خب سخته که از هم دور باشید و ندونید کسی رو که دوست دارید الان چیکار میکنه ...

    یا مثلا" با کیه ؟ آیا به شما فکر میکنه یا نه ؟

    تمام این رفتارها ، میتونه زندگی رو بریا شما فرسایشی کنه .... و باغث بشه که از عمرتون لذت نبرید ...

    واقعا" اگه میتونید برای ازدواج پیش قدم بشید و از این اوضاع خودتون رو خارج کنید ....

    وگرنه به نظرم باید قید این رابطه رو زد و هر کدوم به مسیر خودش بره و زندگی خودشو شروع کنه

    هر چند این خانم کارشو برای ین زندگی شروع کرده ...

    و فکر میکنم از این وضع خسته شده ... پس بهتره باهاش رک و راست حرف بزنی و نظرشو برای زندگی بدونی ....

    که اگه تصمیمی برای آینده داره شمارو هم باخبر کنه
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  8. 2 کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4912
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    8
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دارم روانی میشم

    ممنونم مهسا خانم
    راستش چند بار بحثش را پیش کشیدم ولی میگه فعلا اوضاع اقتصادی و مالی هردوتامون خوب نیست بهتره صبر کنیم

  10. کاربران زیر از hadixxx بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4653
    نوشته ها
    66
    تشکـر
    27
    تشکر شده 29 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دارم روانی میشم

    سلام به نظر من از یک دوست مطمئن کمک بگیرید که راجع به ایشون تحقیق کنند به هر حال قبل از ازدواج باید چشمها رو خوب باز کرد وسعی کن از عقلت فرمان بگیری تا بتونی بر احساست غلبه کنی وخودت را قوی تر از این بدون بگو من میتونم با هر مشکلی کنار بیام

  12. 2 کاربران زیر از parissad بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : دارم روانی میشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadixxx نمایش پست ها
    ممنونم مهسا خانم
    راستش چند بار بحثش را پیش کشیدم ولی میگه فعلا اوضاع اقتصادی و مالی هردوتامون خوب نیست بهتره صبر کنیم

    ولی من فکر میکنم که این خانم نمیخواد صبر کنه ... و الان داره برای زندگی آینده اش برنامه ریزی میکنه

    البته کار بدی نمیکنه چون این شرایط دور بودن و نبودن هیچ اطمینانی از آینده میتونه نظر هر کسی رو عوض کنه ...

    عمر کوتاهه و شما دو نفر پای درخت چه کنم ؟ نشستید و به چند مسیج و چند بار ملاقات در سال اکتفا کردید ..

    خب هر کسی باشه شکسته میشه ... انصافا" شما از الان وقتی رو تعیین کنید که سر اونموقع با هم ازدواج کنید ؟!!؟

    واقعا الان با این وضعیت میتونید ؟ مسلما" خیر ...

    پس شماها یه جوری سد راه هم شدید و راه زندگی آینده همو بستید ... باید شجاعت داشته باشید و کنار برید

    تا زندگی جریان و روال عادی خودش رو داشته باشه ...

    گرنه الان شما دارید از این رابطه بیشتر از اینکه لذت ببرید ، عذاب میبینید ...
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  14. 2 کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : دارم روانی میشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط parissad نمایش پست ها
    سلام به نظر من از یک دوست مطمئن کمک بگیرید که راجع به ایشون تحقیق کنند به هر حال قبل از ازدواج باید چشمها رو خوب باز کرد وسعی کن از عقلت فرمان بگیری تا بتونی بر احساست غلبه کنی وخودت را قوی تر از این بدون بگو من میتونم با هر مشکلی کنار بیام
    من فکر نمیکنم که الان مشکل تحقیق باشه ...

    چون دوستان هیچ قول و قراری برای ازدواج نذاشتن و فقط یک رابطه دورانه و عاشقانه رو نگه داشتن ...

    خب مطمئنا" این همه دوری بلاخره سردی میاره و شما روزی ناگزیر به پذیرش شرایطتون میشید

    پس چه بهتر که با درایت و تدبیر اونو یا هدایتش کنید و یا تمومش کنید ...

    شما با تماس حس همدیگرو تحریک میکنید و بعد از قطع شدن چیزی و کسی برای خاموش کردن این عطش نیست

    منظور من روابط جنسی نیست ... یک رابطه صرفا " جنسی نیست و نیاز دو نفر به اینکه همدم هم باشن و

    لااقل همصحبت باشن ...

    بنظرم بهتره در این مورد یه تصمیم عاقلانه بگیرید و به خودتون تا زمانی وقت بدید ...

    انصافا" داشتن این زندگی که پر از استرس باشی و ندونی الان کسیکه دوستش داری چیکار میکنه ... خیلی سخته ...

    خدای شمام ازاین حالت راضی نیست ... پس یه فکری بکنید تا هنوزم جوون هستید ، بتونید به چیزی که میخوایت برسید
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  16. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4653
    نوشته ها
    66
    تشکـر
    27
    تشکر شده 29 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دارم روانی میشم

    به هر حال این رابطه دو رادور باعث یکسری تردیدها شده که شما باید اول این تردیدهارو برطرف کنید اگه شاغلید ایا نمیتونید یک جوری نامزد رسمی بشید شاید دارید سخت میگیرید

  18. 2 کاربران زیر از parissad بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4912
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    8
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دارم روانی میشم

    من با نامزدی موافقم ولی ایشون قبول نمی کنند

  20. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : دارم روانی میشم

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadixxx نمایش پست ها
    من با نامزدی موافقم ولی ایشون قبول نمی کنند
    خب مگه ایشون چی مدنظرشه که قبول نمیکنه ؟
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  21. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4653
    نوشته ها
    66
    تشکـر
    27
    تشکر شده 29 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دارم روانی میشم

    دلیل ایشون برای قبول نکردن چیست میتونید ازشون بپرسید تا کی باید صبر کنید وچرا ناراضیند

  23. 2 کاربران زیر از parissad بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  24. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4912
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    8
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دارم روانی میشم

    دلیلشون مسائل مالی و اقتصادی است میگن خانواده شون شرایطش را الان ندارند

  25. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4912
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    8
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دارم روانی میشم

    من پرسیدم میگن مسایل مالی و اقتصادی و فعلا باید صبر کنی

  26. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    5104
    نوشته ها
    10
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دارم روانی میشم

    شما بايد ب رابطت خاتمه بدي -البته قبلش دلخواهتو پيدا كن

  27. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4653
    نوشته ها
    66
    تشکـر
    27
    تشکر شده 29 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دارم روانی میشم

    برای نامزد شدن مسائل مادی وخرج ومخارج به عهده پسر است به ایشون بگید ما میایم خواستگاری وخانواده شما رو قانع میکنیم وبعدا تا جور شدن شرایط شما نامزد میمانیم تا ببیند چی میگه اگه گفت قبول نمیکنند بگید ما سعیمون رو میکنیم در هر حال سعی کنید ایشون یکی از گزینه هاتون برای ازدوج باشند وگزینه های دیگر رو هم مد نظر بگیرید

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد