نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: رابطه جنسی قبل از ازدواج

846
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4925
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    رابطه جنسی قبل از ازدواج

    سلام،من دختر 22 ساله ای هستم که حدود شش ماه پیش با یه اقا پسر اشنا شدم،قصدمون برا ازدواج بود.منم شدید ب ایشون علاقه داشتم و خانواده دوست پسرم در جریان دوستی ما بودن،دو ماه پیش ب خواستگاری من اومدن و چون من یه خواهر مجرد بزرگتر از خودم داشتم و چون از نظر تحصیلات پسره از من پایینتر بود خونوادم جواب منفی دادن اینقد بامن حرف زدن ک نظر منم برگشت و تصمیم گرفتم کات کنم ولی پسره باز اصرار کرد رابطمون رو ادامه بدیم،منم مجبورا و طی اصراریی ک پسره و خونواده پسره کرد دوباره یواشکی رابطمون رو ادامه دادم ولی همون دختر عاشق قبلی نبودم و داشتم منطقی ب قضیه نگا میکردم و تازه فهمیده بودم طرف مقابلم همونی نیس ک من دنبالشم!قبل از خواستگاری رابطه ما در حد دست دادن بود ولی بعد قضیه خواستگاری و بعد اینکه من اصرار میکردم این رابطه تموم شه،توی یکی از قرارامونیه اتفاقات و یه حرفایی ردوبدل شد ک ما همدیگرو بوسیدم،و بعد این قضیه رابطه ما فرق کرد وچند بار باهم رابطه جنسی در حد بوسیدن و لمس داشتیم...این مدت من خودم از این رابطه جنسی راضی نبودم ولی هربار بعد ملاقاتامون بینمون این کارا پیش میاد.ب نوعی خودمو وابسته کردم در حالیکه مطمینم ازدواجم بااین فرد اشتباهه محضه!با وجود داشتن رابطه جنسی باز علاقه قبل رو ندارم،اختلافاتمونم زیاد بود و تازگیا زیادتر شده،الان میخوان نهایت تا دو هفته دیگه مجددا بیان خواستگاری ولی من مطمینم ک دوباره خانوادم جواب منفی میدن و از یه طرف خودمم زیاد بااین وصلت موافق نیستم چون از اینده میترسم و اخلاق هردومون تنده و هنوز ازدواج نکرده فحش زیاد بهم گفتیم و بی احترامی کردیم.
    الان احساس میکنم پسره نسبت ب من سرد شده ولی همچنان قرار خواستگاریمون پابرجاست..
    مشکل الان من اینکه من عذاب وجدان دارم که چرا با وجود اینکه ب این وصلت شک داشتم با دوست پسرم رابطه برقرار کردم هرچند اون شروع کننده بود ولی منم این وسط مقصرم،رابطه اولمون کاملا اتفاقی شد و من نتونستم کاری بکنم ولی تو رابطه های بعدی مقصربودم ک نتونستم جلو خودمو نگه دارم..
    الان با همه این اتفاقات ک بین ما افتاده من میخوام این رابطه رو تموم کنم ولی نمیتونم!!فقط قهر میکنم ولی دو روز بعد اشتی میکنم و نمیتونم دوریشو تحمل کنم.من قبلا دوس پسر نداشتم،مذهبی نیستم ولی معتقد هستم!زیادم اهل گناه نیستم ولی الان تو یه منجلابی افتادم ک هرروز توش بیشتر غرق میشم،من دختره کاملا منطقی هستم و همیشه با منطق تصمیم میگیرم،الانم منطقم میگه این ازدواج اشتباهه و باید هرچه زودتر رابطه رو تموم کنم ولی احساسم و شاید ب خاطر این رابطه ک داشتم نمیتونم دست از سر پسره بردارم،فقط خودمو با افکاری ک سراغم میاد اذیت میکنم.میدونم یه غلطی بود که کردم ولی نمیخوام ب خاطر یه غلط یه اشتباه بزرگتر ک ازدواج باشه بکنم...چطور رابطمون رو تموم کنم؟!چطور بعد این همه اتفاق فراموشش کنم!؟
    من واقعا احساس میکنم هیچ علاقه ای بهش ندارم ولی نمیتونم ولش کنم،ولی باخودم فک میکنم تاکی باید سرخودم کلاه بذارم
    راهنماییم کنید
    مرسی

  2. کاربران زیر از Raha10 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : نیاز اضطراری به راهنمایی!!

    دوست عزیز شما خودتو منطقی میدونی در حالی که همین الان داری خیلی احساسی رفتار میکنی ...

    در یک کلام تو الان به این رابطه معتاد شدی و نمیتونی با منطق عمل کنی ... پس بهتره اول با خودت و احساست کنار بیای ....

    تا مجالی هم به عقل و منطق داده باشی ...

    خیلی راحت شما خودتون رو شرطی کردید و برای اینکه رابطه جنسی داشته باشید ... دارید این دوستی رو ادامه میدید ...

    میدونید اینده خوبی در پیش نیست ولی مثل کسی که داره به سرازیری آبشار و سقوط نزدیک میشه، رفتار میکنی...

    پس اگه واقعا" میخوای از این رابطه و جوانبش را بشی پس بهتره تصمیمتو بگیری و در یک لحظه تمومش کنی ...

    وگرنه وارد زندگی و اتفاقاتی میشی که دیگه منطق نمیتونه شمارو نجات بده ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نیاز اضطراری به راهنمایی!!

    [replacer_img] رهاجون حرفا و دلایلت مثل این می مونه که سرکارم گذاشتی ...

    خب عزیزم اینجور که تو داری پیش میری که آخرش با یک افتضاح باید ازش بیرون بیای ...

    اونوقت دیگه آبروتم رفته و چیزی از اعتقاد و منطق برات نمی مونه ... راستش تو رفتار خودمون ما دخترا موندم ....

    اینکه چنان با قدرت کات میکنیم و همه چی رو تموم ...

    ولی با یه تماس تلفن چنان دل میدیم که حاظر میشیم تا خصوصی ترین روابطم پیش بریم ...

    پس متاسفانه شما منطقی عمل نکردی ...

    وگرنه بقول یکی از نوشته های دوستان میتونستی اون " نه مقدس" رو به این پسر و خواسته هاش بدی...

    و یک " نه مقدس" دیگه ام به خواسته ها و خواهشهای خودت بدی ...

    که میبینی چه چیزی جلوی زندگیته ... ولی بازم نمی خوای ازش دست برداری و خلاص بشی




    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  6. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4925
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    2
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نیاز اضطراری به راهنمایی!!

    یه لحظه کلمه"نه مقدس" رو خوندم تنم لرزید
    میخوام تموم کنم ولی نمیتونم،پشیمونم ولی اینقد ایمانم کم شده اینقد لغزنده شدم ک هر بار عهدی ک با خودم بستمو میشکنم و باز میرم دنبال هوسم!!!
    فقط نمیدونم چه جور تموم کنم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد