سلام دوستان قبلا یکی از مشکلاتمو گفتم اما من مشکلات زیادی با همسرم دارم یکیش اینه که همیشه حرف مامانش تو اولویته هرجا میخوایم بریم مادرش و خواهرشام با ما میان هیجا نمیتونم باهاش تنها برم تا حرفیم میزنم میگه دوسشون دارم خسته شدم تا کی باید تحمل کنم اصن تحمل دیدن خواهر شوهرامو ندارم اونا بچه دبیرستانین به بهونه اینکه بچن گناه دارن هرجا میبرتشون شوهرم تک پسره پدر شوهرم کارش تو ی شهر دیگست و اصلا نمیتونه بیاد خونه اونام هرجا میخان برن شوهرم باید اونارو ببره از اولم از خانوادش خوشم نیومد یکی از خواهراش عقب موندست و هرجا میاد واسه ما دردسر میکنه قیافشم انقد زشته که اصن نمیتونم نگاش کنم مادر شوهرمم خیلی آدم مذهبی هست اما من تو ی خانواده راحت و آزاد بزرگ شدم ازین لحاظم خیلی اذیت میشم چیکار کنم ؟؟بین اونا من فقط پدر شوهرمو دوس دارم از بقیه واقع متنفرم