نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: رابطه عاشقانه

625
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5136
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    رابطه عاشقانه

    سلام
    من نازنین عاشق 21 ساله هستم.باکسی که واقعا دوستش دارم 4ماه هست که در ارتباطم و باهم دوستیم.ما خیلی همدیگه رو دوست داریم و برای هم ارزش قائل هستیم اما اخیرا خانواده ی من یعنی مادرم موضوع دوستی مارو فهمیده و با این مساله کنار نمیاد قبل از اینکه مادرم بفهمه مااز سر دلتنگی خیلی زود هم رو میدیدیم اما الان بعد از کلی گریه و التماس بالاخره گذاشت باهاش صحبت کنم و برای دیدنمون هر یک ماه 1بار فقط نیم ساعت اجازه ی ملاقات دارم درست مثل یه زندانی من و عشقم هر دو از این موضوع رنج میکشیم و حتی گاهی میترسم این دوری سردش کنه نسبت به من و از طرف خانوادش تحریک بشه و این مقصرش تنها من هستم که نمیتونم خانوادم رو توجیه کنم......
    شاید بگید چرا ازدواج یا نامزد نمیکنیم ولی چون عشق من دانشجوست و خانواده ی سخت گیری روی درس داره و مهپتر از اون تنها فرزند خونه هست خانوادش فعلا راضی به اقدام برای ازدواج نمیشن مادر من هم علاوه بر اینکه میخوان درسم تموم بشه، تاکید دارد تا وقتی که هیچ رسمیتی نیست اوضاع همینطور خواهد بود
    من حاضرم پای عشقم تا هروقت بخواد بمونم ولی میترسم این طرز برخورد خانوادم عشقم رو نسبت به من سرد کنه.میشه بگید باید چیکار کنم ؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    5096
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من به کمک احتیاج دارم

    سلام
    دوست عزیز اول بگم من خودم مرد هستم و این حرفایی که میخوام بگم رو باور داشته باش

    اول اینکه به خانوادت هیچ وقت بی احترامی نکن و به حرفشون گوش بده چون گفتی به اصرار خانواده داری ملاقاتش میکنی
    و با اینکه میدونم سخته و دشوار ولی دلتو خیلی زود باختی تو 4 ماه
    با این حال پسر مورد نظر شما با توجه به خانوادش و چون تک فرزند فقط در صورتی که در سطح هم دیگه باشد (چه از نظر مادی-خانوادگی-فامیلا-درامدو ...) این ارتباط درسته و میتونید مال هم بشید در غیر اینصورت مطمئن باش و مطمئن باش حتی اگه تا اخر عمرت هم وایستی خانواده پسر راضی نمیشن چون با توضیحاتی که دادی پسر تنها فرزند خانوادست

    در ضمن دوست من حتما و حتما و حتما تاکید میکنم مشاوره برید و این موضوع رو با چند نفر در میون بذارید-اگه به حرفای من رسیدید هر چی زودتر قضیه رو تموم کنید و به ایندتون فکر کنید
    اینم یادتون نره پسر همیشه موقعیت ازدواج داره ولی دختر نداره(این واقعیت جامعه ماست)
    امیدوارم موفق باشید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5136
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من به کمک احتیاج دارم

    سلام
    خیلی ممنون از اینکه بهم مشاوره میدی اما شرایطم سخته خانوادش من رو دیدن و مخالفتشون فعلا بخواطر درس پسرشونه من خبلی وقته مشناسمش ولی 4ماهه که به هم ابراز علاقه کردیم
    نمیتونم به این راحتی از کسی که واقعا ایده آل زندگیمه و اعتقاد دارم مرد زندگی منه دل بکنم خودم هم میدونم ممکنه روزای سختی پیش روی من باشه.اما این نمیتونه منو قانع کنه که چشمم رو روی عشقم ببندم و از احساساتم بگذرم متاسفانه بیشترین آسیب رو توی رابطه دختر میبینه واین به قیمت تباهی بخت و آینده ی اون تموم میشه
    کاش خانواده هابه جووناشون آسونتر بگیرن
    کاش دخترها مثل من به جای احساس یکم منطق به خرج بدن
    نمیتونم برم مشاوره چون مامانم اجازه خارج شدن از خونه رو نمیده و به مشاوره هم عذر میخوام اعتقادی نداره برای همین بود که به سایت مشاوره آنلاین اومدم
    تورو خدا اگه کسی میتونه بهم کمک کنه بگه واقعا دیگه فکرم به جایی قد نمیده :'-(

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5136
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من به کمک احتیاج دارم

    در ضمن
    ای کاش ای کاش و ای کاش
    پسر ها هم بتونن احساسات لطیف یک دختر رو درک کنن و مردونهرپای عشقشون بمونن
    به امید اون روز

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    5096
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : من به کمک احتیاج دارم

    سلام
    از اینکه دیر کامنت میزارم عذر میخوام
    یک واقعیت رو باید قبول کنیم و اینکه ما ایرونی هستیم
    احساساتمون بیشتر از عقلمون تصمیم میگیره
    از اینکه به عشقت وفاداری قابل تحسین
    ولی ما انسانها در طول عمرمون باید یاد بگیریم چطور با سرنوشت کنار بیایم
    فقط و فقط باید بدونی یه مرد یک مرد و گاهی اوقات تفکرش بر احساسش قالب میشه
    فقط میتونم بگم تمام شرایط رو بررسی کن و تصمیم ادامه این رابطه بگیر

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد