سلام خسته نباشید من وهمسرم حدودا 1 سال هست که عقدیم حدود 6 ماه پیش محل کار همسرم تغییرکرد با توجه به تعریفای خودش از محل کار جدیدش متوجه شده بودم که محیط صمیمی دارن تا حدی که خانم ها وآقایون به اسم کوچیک همو صدا میکنن وباهم راحتن از نظر من مشکلی نبود چون خودمم شاغلم و به همسرم اعتماد کامل داشتم تا اینکه 2ماه پیش به طور کاملا اتفاقی متوجه اس ام اس بازی همسرم با یکی از همکاراش شدم چیزی بروز ندادم تا مطمین شم سه روز اس ام اساشو با همسرم دیدم دیگه طاقت نیاوردم و به همسرم موضوع رو گفتم اما زمانی که بهش گفتم اس ام اسارو پاک کرده بود و به کل منکر ماجرا شد ولی من با چشمای خودم دیده بودم اونم نه یه بار. باهاش قهرکردم و جوابشو ندادم و گفتم نمیتونم ادامه بدم اما نذاشتم خونواده هامون بفهمن تا اینکه بعداز دوروز اینجوری برخورد کردن اومد وکلی اظهار پشیمونی که اشتباه کردم و شیطون بود و از این به بعد اونی میشم که تو میخوای واز این حرفا منم بخشیدمش چون واقعا عاشقشم میدونم که اونم منو واقعا دوست داره طوری که حتی حسادت خیلیارو دوروبرمون میبینیم. گذشتم و دوباره بهش اعتماد کردم تا اینکه باز چندبار شماره ی اون خانوم و تو گوشیش میدیدم و همین چیزا باعث شک من بهش میشد و الآن یه جورایی مطمینم که اصلا رابطشو با اون خانوم قطع نکرده بود. هربارکه چیزی میدیدم یه جورایی بهش اخطار میدادم اما همیشه حرف زدنمون با ناراحتی و انکار کردن اونو و در آخراینکه بهم میگه تو شکاکی من مشکلی ندارم در صورتی که من تا چیزی نبینم یا مطمین نشم بروز نمیدم وهمیشه جوری رفتار میکنه که انگار من مقصرم و میگه باید درست شی. تا اینکه الآن به جایی رسیدم که احساس میکنم همسرم سر این موضوع و حساسیت من دروغگو و پنهانکار شده وهمین بیشتر باعث ناراحتی منو درگیری و سردی بینمون شده. در صورتی که نمیخوام اینجوری باشه همسرم و دوست دارم و میخوام باهاش زندگی کنم اما در حال حاضر کوچکترین انگیزه ای برای رفتن سر زندگی خودمون رو ندارم و اصلا دوستندارم با این شک بریم زیر یه سقف.
کمکم کنید من الآن چیکار باید بکنم؟؟