نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: مسائل مذهبی در ازدواج

1848
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5204
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    مسائل مذهبی در ازدواج

    سلام من پسری 29 ساله دارای مدرک تحصیلی لیسانس زبان انگلیسی و دارای شغل آزاد هستم. بیش از یک ماه است که با دختر خانمی 26 ساله شاغل در یک شرکت خصوصی و دارای مدرک لیسانس اقتصاد نظری آشنا شده ام و بهمراه خانواده ام چند جلسه به خواستگاری او رفته ایم و نامزد کرده ایم و مجلس مهربران را برگزار کرده ایم و جواب آزمایش خونمان کم خونی فقر آهن بود و به این خاطر ناچار شدیم ازدواجمان را به تأخیر بیندازیم. ضمناً ما هر دو به شدت به یکدیگر وابستگی پیدا کرده ایم در حالی که در ابتدا اینگونه نبودیم همچنین ما خیلی کم در مورد هم تحقیق کردیم و بیشتر با گفتگو و ارتباطات خانوادگی به شناخت نسبت به یکدیگر رسیده ایم. ما چه از لحاظ فردی و چه از لحاظ خانوادگی تا حدود زیادی با هم شباهت داریم، (از نظر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ...)تنها مشکل من این است که خانوادۀ من از نظر مذهبی و حجاب و رعایت حدود روابط زن و مرد و محرم و نامحرم بودن و رعایت اینگونه حریمها خیلی مقیدتر است در حالی که خانواده نامزدم در این زمینه ها کمتر از ما تقید دارد. البته او و خانواده اش اهل نماز و روزه و اعتقاد به دین و ... هستند اما مثلاً در مقولۀ حجاب و وضع ظاهری بانوان کمتر رعایت می کنند یا مخالف حجاب کامل هستند در حالی که ما معتقد به چادر و حجاب کامل و عدم آرایش زنان هستیم. ضمناً خودم با او در این مورد چند نوبت به صورت کاملاً جدی صحبت نموده ام و قول داده است که به خواسته های من، تا حدودی که برایش مقدور است و نه کاملاً، عمل کند. یا مثلاً او دوستان و همکاران بسیاری دارد که دختر و زن هستند و من و خانواده ام در این مورد نیز با او صحبت کرده ایم و گفته ایم که بعد از ازدواج باید رابطه خود را با آنها قطع کند و یا به حد اقل برساند و او نیز پذیرفته است.اما به جز این مسأله مطلب مهم دیگری این روزها فکر مرا به خود مشغول ساخته و آن این است که می ترسم او حقیقت مهمی را از گذشتۀ خویش از من پنهان کند مانند ارتباط با فرد دیگری پیش از آشنایی با من و یا نامزد بودن با مرد دیگری مثلاً در سالهای قبل و اینکه میترسم بازیچۀ دست وی و خانواده اش قرار گیرم. همینطور او به تازگی عکسی از خود را به من نشان داد که توسط آتلیه و با آرایش غلیظ از او گرفته شده بود و به صورت بدحجاب یا بی حجاب و گفت که 5 ماه پیش در زمان عروسی خواهرش این عکس را به همراه دو عکس دیگر دراندازۀ بزرگ و بهمراه یک کلیپ تصویری گرفته که بعد از عقد و در زمان محرم شدن مان به من آنها را نشان خواهد داد.این مطالبی که گفتم بسیار ذهنم را درگیر ساخته و خواب را از چشمانم ربوده است و از طرفی اگر حرفی دربارۀ بهم زدن نامزدی و قطع رابطه با او مطرح نمایم به دلیل وابستگی شدید بخصوص از طرف او باعث ضربه شدید عاطفی و روانی به او و خودم خواهم شد.ممنون می شوم اگر با راهنمایی های خود و ارائه راهکارهای مناسب کمک کنید تا راه حلی برای این مشکل پیدا کنم.با سپاس فراوان

  2. 2 کاربران زیر از mgh93868 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : درگیری های ذهنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mgh93868 نمایش پست ها
    سلام من پسری 29 ساله دارای مدرک تحصیلی لیسانس زبان انگلیسی و دارای شغل آزاد هستم. بیش از یک ماه است که با دختر خانمی 26 ساله شاغل در یک شرکت خصوصی و دارای مدرک لیسانس اقتصاد نظری آشنا شده ام و بهمراه خانواده ام چند جلسه به خواستگاری او رفته ایم و نامزد کرده ایم و مجلس مهربران را برگزار کرده ایم و جواب آزمایش خونمان کم خونی فقر آهن بود و به این خاطر ناچار شدیم ازدواجمان را به تأخیر بیندازیم. ضمناً ما هر دو به شدت به یکدیگر وابستگی پیدا کرده ایم در حالی که در ابتدا اینگونه نبودیم همچنین ما خیلی کم در مورد هم تحقیق کردیم و بیشتر با گفتگو و ارتباطات خانوادگی به شناخت نسبت به یکدیگر رسیده ایم. ما چه از لحاظ فردی و چه از لحاظ خانوادگی تا حدود زیادی با هم شباهت داریم، (از نظر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ...)تنها مشکل من این است که خانوادۀ من از نظر مذهبی و حجاب و رعایت حدود روابط زن و مرد و محرم و نامحرم بودن و رعایت اینگونه حریمها خیلی مقیدتر است در حالی که خانواده نامزدم در این زمینه ها کمتر از ما تقید دارد. البته او و خانواده اش اهل نماز و روزه و اعتقاد به دین و ... هستند اما مثلاً در مقولۀ حجاب و وضع ظاهری بانوان کمتر رعایت می کنند یا مخالف حجاب کامل هستند در حالی که ما معتقد به چادر و حجاب کامل و عدم آرایش زنان هستیم. ضمناً خودم با او در این مورد چند نوبت به صورت کاملاً جدی صحبت نموده ام و قول داده است که به خواسته های من، تا حدودی که برایش مقدور است و نه کاملاً، عمل کند. یا مثلاً او دوستان و همکاران بسیاری دارد که دختر و زن هستند و من و خانواده ام در این مورد نیز با او صحبت کرده ایم و گفته ایم که بعد از ازدواج باید رابطه خود را با آنها قطع کند و یا به حد اقل برساند و او نیز پذیرفته است.اما به جز این مسأله مطلب مهم دیگری این روزها فکر مرا به خود مشغول ساخته و آن این است که می ترسم او حقیقت مهمی را از گذشتۀ خویش از من پنهان کند مانند ارتباط با فرد دیگری پیش از آشنایی با من و یا نامزد بودن با مرد دیگری مثلاً در سالهای قبل و اینکه میترسم بازیچۀ دست وی و خانواده اش قرار گیرم. همینطور او به تازگی عکسی از خود را به من نشان داد که توسط آتلیه و با آرایش غلیظ از او گرفته شده بود و به صورت بدحجاب یا بی حجاب و گفت که 5 ماه پیش در زمان عروسی خواهرش این عکس را به همراه دو عکس دیگر دراندازۀ بزرگ و بهمراه یک کلیپ تصویری گرفته که بعد از عقد و در زمان محرم شدن مان به من آنها را نشان خواهد داد.این مطالبی که گفتم بسیار ذهنم را درگیر ساخته و خواب را از چشمانم ربوده است و از طرفی اگر حرفی دربارۀ بهم زدن نامزدی و قطع رابطه با او مطرح نمایم به دلیل وابستگی شدید بخصوص از طرف او باعث ضربه شدید عاطفی و روانی به او و خودم خواهم شد.ممنون می شوم اگر با راهنمایی های خود و ارائه راهکارهای مناسب کمک کنید تا راه حلی برای این مشکل پیدا کنم.با سپاس فراوان
    فكرميكنم شما شكاك هستيد و به همه چي گير ميديد اشكالي نداره كه عكس بندازه يا ارايشه غليظ كنه خب عروسي خواهرش بوده خواسته بدرخشه اين طبيعيه اما اگه شما بخايد اينطوري فكر كنيد هم زندگي خودتو هم طرف مقابل بهم ميريزيد و باعث اذيت و آزارش ميشيد به اين فكر كن كه ايشون شما رو انتخاب كرده و شما رو بعنوان شريك زندگيش انتخاب كرده و ميخاد تموم عمر كنار شما باشه گذشته هر چي بوده تموم شده به حال و آينده فكر كن و فكرهاي بدو بريز بيرون

  4. کاربران زیر از محمدزاده بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5212
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری های ذهنی

    باعرض سلام وخسته نباشید من دختری23 ساله هستم وفردی مذهبی هستم ورهبرمان را خیلی قبول دارم ویکی از ملاک های ازدواجم اینه که طرفم چیزهایی که من قبولشون دارم اونیز قبول داشته باشه (مثل رهبری)به نظرشما من در این رابته چه سوالی میتوانم بکنم واز کجا بفهمم چطور اعتقادی دارد

  6. 2 کاربران زیر از monesam بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : درگیری های ذهنی

    نقل قول نوشته اصلی توسط mgh93868 نمایش پست ها
    سلام من پسری 29 ساله دارای مدرک تحصیلی لیسانس زبان انگلیسی و دارای شغل آزاد هستم. بیش از یک ماه است که با دختر خانمی 26 ساله شاغل در یک شرکت خصوصی و دارای مدرک لیسانس اقتصاد نظری آشنا شده ام و بهمراه خانواده ام چند جلسه به خواستگاری او رفته ایم و نامزد کرده ایم و مجلس مهربران را برگزار کرده ایم و جواب آزمایش خونمان کم خونی فقر آهن بود و به این خاطر ناچار شدیم ازدواجمان را به تأخیر بیندازیم. ضمناً ما هر دو به شدت به یکدیگر وابستگی پیدا کرده ایم در حالی که در ابتدا اینگونه نبودیم همچنین ما خیلی کم در مورد هم تحقیق کردیم و بیشتر با گفتگو و ارتباطات خانوادگی به شناخت نسبت به یکدیگر رسیده ایم. ما چه از لحاظ فردی و چه از لحاظ خانوادگی تا حدود زیادی با هم شباهت داریم، (از نظر اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ...)تنها مشکل من این است که خانوادۀ من از نظر مذهبی و حجاب و رعایت حدود روابط زن و مرد و محرم و نامحرم بودن و رعایت اینگونه حریمها خیلی مقیدتر است در حالی که خانواده نامزدم در این زمینه ها کمتر از ما تقید دارد. البته او و خانواده اش اهل نماز و روزه و اعتقاد به دین و ... هستند اما مثلاً در مقولۀ حجاب و وضع ظاهری بانوان کمتر رعایت می کنند یا مخالف حجاب کامل هستند در حالی که ما معتقد به چادر و حجاب کامل و عدم آرایش زنان هستیم. ضمناً خودم با او در این مورد چند نوبت به صورت کاملاً جدی صحبت نموده ام و قول داده است که به خواسته های من، تا حدودی که برایش مقدور است و نه کاملاً، عمل کند. یا مثلاً او دوستان و همکاران بسیاری دارد که دختر و زن هستند و من و خانواده ام در این مورد نیز با او صحبت کرده ایم و گفته ایم که بعد از ازدواج باید رابطه خود را با آنها قطع کند و یا به حد اقل برساند و او نیز پذیرفته است.اما به جز این مسأله مطلب مهم دیگری این روزها فکر مرا به خود مشغول ساخته و آن این است که می ترسم او حقیقت مهمی را از گذشتۀ خویش از من پنهان کند مانند ارتباط با فرد دیگری پیش از آشنایی با من و یا نامزد بودن با مرد دیگری مثلاً در سالهای قبل و اینکه میترسم بازیچۀ دست وی و خانواده اش قرار گیرم. همینطور او به تازگی عکسی از خود را به من نشان داد که توسط آتلیه و با آرایش غلیظ از او گرفته شده بود و به صورت بدحجاب یا بی حجاب و گفت که 5 ماه پیش در زمان عروسی خواهرش این عکس را به همراه دو عکس دیگر دراندازۀ بزرگ و بهمراه یک کلیپ تصویری گرفته که بعد از عقد و در زمان محرم شدن مان به من آنها را نشان خواهد داد.این مطالبی که گفتم بسیار ذهنم را درگیر ساخته و خواب را از چشمانم ربوده است و از طرفی اگر حرفی دربارۀ بهم زدن نامزدی و قطع رابطه با او مطرح نمایم به دلیل وابستگی شدید بخصوص از طرف او باعث ضربه شدید عاطفی و روانی به او و خودم خواهم شد.ممنون می شوم اگر با راهنمایی های خود و ارائه راهکارهای مناسب کمک کنید تا راه حلی برای این مشکل پیدا کنم.با سپاس فراوان

    خب دوست عزیز وقتی دلتون به این ازدواج رضایت نمیده پس در این مورد باید بهتر تصمیم بگیرید ...

    شما اینطور که گفتید از نظر اجتماعی اختلاف زیادی دارید و این میتونه در اینده خیلی مشکلات به وجود بیاره ...

    هر چند این موارد برای خانواده شما مطرحه و باید دید شما خودتون شخصا" با این موارد مخالف هستید یا نه ...!

    اینکه ایشون با حجاب خواسته شده توسط خانواده شما موافقت کنه یا نه ... به خودش مربوطه ...

    چون طبق فتوی مراجع (ایت الله سیستانی) مرد نمیتونه زنش رو به داشتن حجاب اجبار کنه ...

    پس در این موارد بهتره تا در دوران نامزدی هستید ، مشاوره مراجعه کنید و بهتر تصمیم بگیرید ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  8. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : درگیری های ذهنی

    منم نظرم اینه که تا در دوران نامزدی هستید بهتره به مشاور مراجعه کنید ...

    تا بهتر در این مورد کمکتون کنه ... چون ازدواج بحث یک عمر زندگی کردنه و باید در مسایلی گذشت کرد و در مسایلی با دید باز پیش رفت

    در ضمن اینکه در گذشته دختر چه رابطه ای داشته ، دیگه به خودش مربوطه و ملاک عمل برای شما باید زمان حال باشه ...

    پس در این مورد تجسس نکنید ... چون ممکنه افرادی پیدا بشن که برای بر هم زدن رابطه حرفای نامربوطی بزنن ...

    به هرحال این کار میتونه تهمت باشه و زندگی آینده شمارو به چالش بکشونه ...

    پس تا در این دوران نامزدی هستید بهتره با راهنمایی های مشاور بهتر و روشنتر همدیگرو بشناسید ...

    چون بعد از ازدواج اگه مشکلی باشه فقط ملامت خودتون می مونه
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  10. کاربران زیر از mahsa42 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3761
    نوشته ها
    312
    تشکـر
    197
    تشکر شده 180 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : درگیری های ذهنی

    سلام.به نظر من شما خودتون اول تنها برید مشاوره که الکی واسه یه چیز بیخود تهمتای سنگین نزنید.آخه دیگه عکس آتلیه ای که همه دخترای مجرد دارن چه مومناشون چه کافراشون
    بعدشم گذشته هرکس اگه جوری نباشه که به آیندش صدمه ای بزنه به خودش مربوطه

  12. کاربران زیر از gOli! بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4490
    نوشته ها
    204
    تشکـر
    83
    تشکر شده 145 بار در 98 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : درگیری های ذهنی

    ببخشید رک میگم:
    دوسته عزیز من هم با مشاوره رفتن خوده فرده شما موافقم و در ضمن اینکه بی دلیل شک به گذشته نامزدتون کردید واقعأ جای بحث داره...
    سعی کنید از الان خاطره های بد بجا نذارید و رفتار های بد نشون ندید..
    شما این خانوم رو اونطور که هست پسندیدید و به خاستگاری رفتید و یک سری شرط های اخلاقی گذاشتید که قبول کرده و این خیلی خوبه. در صورتی که نامزدتون میتونست قبول نکنه چون بهتره چه آقایون چه خانوم ها کسایی رو برای آینده انتخاب کنن که تمامه مشغله فکریشون عوض کردن طرفه مقابل نباشه اگه اون طرف مناسبتون نیست کسه دیگه ای رو انتخاب میکردین نه اینکه میخواید بعد از عمری یکی رو عوض کنید.
    و در ضمن من در اطرافیان زیاد دیدم خانوم هایی که مومن هستن در عروسی ها خیلی خوب ظاهر میشن با آرایش و لباس های کوتاه یا بلند بسته به سلیقه افراد داره و عکس های آتلیه ای هم میندازن چه ایرادی داره؟
    عروسی از اسمش پیداس که چطور یه خانوم باید حضور پیدا کنه مخصوصأ در عروسیه نزدیکان...
    و اگر در مجلس های مذهبی اونطور ظاهر شد باید نگران باشید نه الان...

    امضای ایشان
    تجربه بهترین درس است ، هرچند حق التدریس آن گران باشد . . .

  14. کاربران زیر از (تبسم) بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    5096
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 6 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری های ذهنی

    سلام
    دوست عزیز

    اولین چیزی که تو نوشته هاتون مشهود بود اینه که شما بیشتر به جایه اینکه به خواسته های خودتون فکر کنید نگران مغایرت حجاب اون با خانوادتون هستید
    هیچ کسی نگفته حجاب لازمه ایمان قوی هست
    دوست عزیز فکر نمیکنی ما الان تو زمانی هستیم که به جای فکر به حجاب و چادر باید به چیزایه دیگه فکر کنیم
    چیزی که بین شما دو نفر مشهود دوست داشتنه
    اینم بدون که دخترایی که قبلا با کسی بودن هیچ وقت خیلی زود اسیر دل کسه دیگه نمیشن و با توجه به اینکه این دختر به شما وابسته شده یعنی دختر پاکیه
    فقط شما یکم این بدبینی رو از چشماتون پاک کنید به زندگی و اینده بخندید و گذشته رو ول کنید
    به جایه اینکه به حجاب و گذشته یک دختر فکر کنید به اینده فکر کنید
    منم خودم مردم ولی باید باور کنم که مشکل جامعه ما که ما هم بخشی از اون هستیم همین بدبینی هستش که داره همه چیرو خراب میکنه
    یک عکس هیچی نیست و به این فکر کنید که اون به خودش اجازه نداده فیلمی رو که با دوستاش داشته به شما نشون بده چون عفت داشته
    همیشه به نیمه خالی لیوان نگاه نکنید.............نیمه پر رو هم ببینید

    دوست عزیزم زندگی زیباتون رو خراب نکنید که بعدا افسوس نخورید چون زمان به عقب بر نمیگرده.....

  16. کاربران زیر از westlife بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2013
    شماره عضویت
    1332
    نوشته ها
    18
    تشکـر
    0
    تشکر شده 12 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : درگیری های ذهنی

    چه بحث مسخره ای! هنوز دارین درمورد این چیزا مسخره بحث میکنین؟؟؟ بابا زندگی کنین زمان زود میگذره و ما هنوز در حال بحث و جدلیم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد