بی اعتمادی

[فرنا]

سلام .دختری هستم 22 ساله نزدیکه یک ساله ازدواج کردم.مشکلم اینه نمیتونم به هیچکس اعتماد کنم.هرکی هرچی بهم میگه هر محبتی میکنه احساس میکنم یه منظوری داره .یه فکرایی پیش خودم میکنم که یه حدس هایی میزنم که خودم باورم نمیشه بتونم انقد بی اعتماد باشم به اطرافیانم.اول فکر میکردم راجع به همسرمه ولی با همه اینجورم حتی پدرمادرم .چون تو گذشتم چندبار اعتماد کردم و ضربه خوردم واسم سخته باورکردنه آدما.ولی من الان باردارم نمیخوام این مسئله باعث بشه بچه ام ضربه بخوره.شبا اکثرا خواب میبینم شوهرم چیزی ازم پنهان کرده یا بهم خیانت کرده همش منتظر یه اتفاق بد هستم .خسته شدم از این همه استرس دلم میخواد یه زندگیه عادی داشته باشم.خواهش میکنم کمکم کنید

[pegaht]

سلام .دختری هستم 22 ساله نزدیکه یک ساله ازدواج کردم.مشکلم اینه نمیتونم به هیچکس اعتماد کنم.هرکی هرچی بهم میگه هر محبتی میکنه احساس میکنم یه منظوری داره .یه فکرایی پیش خودم میکنم که یه حدس هایی میزنم که خودم باورم نمیشه بتونم انقد بی اعتماد باشم به اطرافیانم.اول فکر میکردم راجع به همسرمه ولی با همه اینجورم حتی پدرمادرم .چون تو گذشتم چندبار اعتماد کردم و ضربه خوردم واسم سخته باورکردنه آدما.ولی من الان باردارم نمیخوام این مسئله باعث بشه بچه ام ضربه بخوره.شبا اکثرا خواب میبینم شوهرم چیزی ازم پنهان کرده یا بهم خیانت کرده همش منتظر یه اتفاق بد هستم .خسته شدم از این همه استرس دلم میخواد یه زندگیه عادی داشته باشم.خواهش میکنم کمکم کنید

من هم سن توامو مشکل تورو دارمیدونم واقعا سخته انگار مشکل ما سختتر از هر مشکلی حل میشه ...
امیدوارم تو زود بهترشی بخاطر بچت

[(تبسم)]

8 را ه خوب برای رهایی از تله بی اعتمادی
1. سیاه و سفیدنکن!
شما معمولا آدم ها را به دو گروه مطلق غیرقابل اعتماد و قابل اعتماد تقسیم می کنید. به جای آن می توانید در ذهن خودتان یک طیف رسم کنید و به آدم ها از 1 تا 10 نمره قابل اعتماد بودن بدهید.
2. از رابطه اجتناب نکن!
احتمالا شما به خاطر آنکه فکر می کنید از دیگران - مخصوصاً جنس مخالف – رودست می خورید ، هیچ وقت به فکر شروع رابطه جدی نمی افتید. شاید در کوتاه مدت این آرامتان کند، اما در بلندمدت موجب تنهایی خودتان می شود.
3. با مشارو یا یک دوست خوب در ارتباط باش!
وقتی شما با یک دوست خوب و قابل اعتماد یا مشاور رابطه داشته باشید، کم کم دستان می اید که واقعا آدم ها هم آن طور که شما فکر می کردید غیرقابل اعتماد نیستند و با نظرهایی که او در مورد شما می دهد کم کم به جای تصوراتتان در مورد رابطه ، واقعیت ها را می بینید.
4. بی اعتمادیت را به خودت یادآوری کن!
هر وقت می بینید دارید دنبال معناهای پنهان و منفی رفتار دیگران می گردید، به خودتان یادآوری کنید که این فکر ممکن است از تله ای که در آن گرفتار ناشی شده باشد و نه از واقعیت نیت دیگران.
5. ذهن خوانی نکن!
خواندن ذهن دیگران و بعد از شروع به جمع اوری مدرک کردن برای اینکه شما درست می گویید فقط شما را از دیگران دور می کند و رابطه شما را با آنها خراب. به جای این کار، به دیگران نزدیک شوید و در مورد رفتارشان با انها صادقانه حرف بزنید.
6. تحریف نکن
شما مستعد این هستید که همیشه نیمه خالی لیوان را ببینید . همین که یادتان باشد مستعد این منفی بافی هستید، باعث می شود کمتر تحریف کنید و نیمه پر لیوان را هم ببینید.
7. تسلیم تله ات نشو!
اگر با آدم واقعا غیر قابل اعتماد و بدرفتاری رابطه برقرار کرده اید، یادتان باشد که فقط دارید به روح و جسم خودتان آسیب می زنید. بنابراین زودتر تصمیم بگیرید و از این رابطه بیرون بیایید.
8. آدم مناسبی برای رابطه پیدا کن!
باید آدمی را برای رابطه جدی منجر به ازدواج پیدا کنید که واقعا قابل اعتماد و خوش رفتار باشد. این طور هم به تدریج با ترس ها و ذهنیت های منفی خودتان مقابله می کنید و هم تله تان دوباره به راه نمی افتد.

منبع: سایت آرامیس

[(تبسم)]

اعتماد سازی:
یکی از نکاتی که باید در خانواده رعایت شود بحث اعتماد سازی است. اعتماد بین تک تک افراد خانواده بایستی نهادینه شود زیرا اگر این اعتماد نباشد همدلی نبوده و اگر همدلی نباشد اعضای خانواده که مانند حلقه زنجیر به هم متصل هستند از هم جدا شده و دیگر نمی توان به آنان یک خانواده گفت این اتفاق باعث می شود ابتدایی ترین نهاد تربیتی کار خود را به درستی انجام نداده و فرزندانی خوب را تحویل جامعه ندهد بنابراین جامعه از هم گسیخته شده و ناهنجاری در آن افزایش می یابد. اما چگونه می توان بحث اعتماد سازی را در خانواده پیاده کرد؟!

1-صداقت
2-همه را به یک چشم ببینید
3-وجود خدارو در هر لحظه خود احساس کنید
(چرا که بی اعتمادی مانند تهمت میماند و ما بدونه اینکه از نیته طرف مقابل باخبر باشیم به او تهمته نیته بد داشته و بد ذات بودن میزنیم)

[mariya3]

شما اول باید طرز فکرت رو نسبت به افراد عوض کنی...اگه فکر کنی این فردی باشما صحبت میکنه دوستته و صلاحت رو میخواد هرگز ازش ناراحت نمیشی...ضمناً شما میتونی نسبت حتی به حرف های با منظور اطرافیانت هم بی تفاوت عمل کنی ...انگار نه انگار که این فرد داره حرف میزنه.بدبینی رو کنار بذار واسه رهایی از این بد بینی ها من کتاب ((چهار اثر از فلورانس اسکاول شین)) رو پیشنهاد میکنم...سعی کن دقیق بخونیش...طرز فکرت و حتی طرز زندگیت رو هم تغییر میده...موفق باشی

[فرنا]

ممنون از همه ی دوستان .بعضی اوقات انقدر به اینده ی کاری که مثلا مادرشوهرم برام انجام داده فکرمیکنم که به یه چیزایی میرسم که خودم خنده ام میگیره انقد کاراگاه بازی بلد باشم.بازم ممنون

[Alisbi]

من در مورد کتابی که اون خانوم برا بدبینی پیشنهاد کردن هم موافقم و هم مخالف.اما بعضی وقتا پیدا کردن بعضی کتابا خودش یه مشکل اساسی میشه.چون هر جایی نیستش و ادمو به این فکر میکشونه که حلال مشکلات من همین کتابه و اگه پیدا نکنمش هیچوقت مشکلم حل نمیشه.بعضی وقتا هم کتاب پیدا میشه ولی خوندن کتاب به خاطر حجمش خسته کنندس به خصوص اینکه زبون روونی نداره
اما در مورد مشکلتون باید بگم که شما این مشکلو خودتون برا خودتون درست کردید منشاش هم اعتماد بیجا به افراد نامناسبو در نتیجه بی اعتمادی به همه میشن
اما خب در کل ادم نسبت به ما به سه دسته تقسیم میشن:1-کسانی که دلسوز ما هستن:که شامل پدر و مادر و پدرشوهرو مادرشوهر و یه سری کسای دیگه که خودتون باید به این نفرات اضافه کنید.2-افرادی که نسبت به ما هیچ حسی ندارن:اینا هم برمیگردن به همون گروه اول چون اگه غیر از این باشه اون فرد غیرعادی هستش ولی نباید در همه امور بهشون اعتماد کرد.3-افرادی که از ما بدشون میاد:مطمئن باشید این اشخاص در زندگی همه ما هستن وکسی نیستش که همه اونو دوست داشته باشن و خب البته به این افراد اصلا اعتماد نکنید چون نفع خودشونو به شما ترجیح میدن
نکته اصلی تشخیص شماست که بفهمید افرادی که تو زندگیتونن جزء کدوم دسته ان
موفق باشید