سلام من دختری 19 ساله هستم . من یه مشکی که دارم اینه که به شدت منفی باف و بد بین شدم و افکارمنفی زیادی تو سرم میچرخه درباره هر کارو هر اتفاقی بدترین نتیجرو میگیرم لطفا کمکم کنید چطوری ذهن و افکارم رو کنترل کنم دارم دیوونه میشم
سلام من دختری 19 ساله هستم . من یه مشکی که دارم اینه که به شدت منفی باف و بد بین شدم و افکارمنفی زیادی تو سرم میچرخه درباره هر کارو هر اتفاقی بدترین نتیجرو میگیرم لطفا کمکم کنید چطوری ذهن و افکارم رو کنترل کنم دارم دیوونه میشم
ویرایش توسط saba. : 08-06-2014 در ساعت 05:53 PM
خب ممکنه این افکار بر اثر این تفکرات باشه و شما باید خودتونو ازش دور کنید ...
مثل " همه یا هیچ " ... اینکه لازم باشه همه کارهارو بی نقص و کامل انجام بدید ، و اگه ذره ای نقص داشته باشه یعنی اینکه شکست خوردید
چون هر اشتباهی یک شکسته و باعث میشه مورد قضاوت منفی و انتقاد قرار بگیرید ...
به همین خاطر به خودت فرصت استراحت و آرامش نمیدی و لحظه ای از جنگ با افکارتون فارغ نمیشید ....
گاهی بی ارزش دونستن مثبت ها باعث میشه که در تفکر منفی گیر کنید ...
اینکه جنبه مثبت رو نمیبینید و همش سعی میکنید شواهدی رو برای نشون دادن بدبختی خودت پیدا کنی ...
و از همه بدتر برچسب منفی به خودت زدن که در متنت وجود داره ...مثل اینکه من یک بازنده ام ...
و یا همین حرفایکه در بالا زدی ...بهترین کار اینه که وقتی افکار منفی به سراغت میاد
بدون کم و کاست 15دقیقه افکارت رو بنویسی و 5بار بخونی و بعد همه رو دور بریزی ...
موقعیت هایکه این حالت به سراغت میاد رو شناسایی کن و وقتی این افکار بسراغت میاد از اون جا دور شو ...
خـــــدانـگهــــــدار
نادیده گرفتن زمان حال و یا حسرت گذشته رو خوردن میتونه باعث ایجاد این حالت هم بشه ...
و یا اینکه در مورد آینده هم نگران باشی ... این فکرهای مزاحم همیشه میتونن ذهن رو به اضطراب و منفی بافی وادار کنن ...
چون انسان موجودی کلا" منفی بافه .... و در حالت عادی همیشه جنبه های منفی رو در نظر میگیره ...
اگه بتونیم افکار منفی رو به چالش بکشیم و اونارو انالیز کنیم میتونیم برشون غلبه کنیم ...
مثل این جمله که : من هیچ وقت پیروز نمیشم ، ولی وقتی خوب به زندگی نگاه میکنم متوجه میشم
چیزایی در زندگی وجود داره که میتونه در آینده منو به پیروزی برسونه ...به هرحال وقتی شیوه تفکرمون عوض بشه
مسلما" خلق و خومون عوض میشه و به تدریج و به مرور زمان زندگی رو بهتر از قبل تجربه خواهیم کرد
خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
يكي همچون نسيم دشت مي گويد
كنارت هستم اي تنها...
مهترین چیزی که باید بیاموزی این است که جریان فکر ما همچون رودخانه ای جاریست چرا که همیشه تضاد ها را درک کرده ایم.باید بیاموزی که بزرگترین راه برای پیوستن به جریان زندگی درک قطب های متضاد در جهان است.مثبت و منفی سیاه و سفید..به عکس من خوب دقت کن! و راه شناخت تضادها از مسیر تقویت و توسعه اندیشه حاصل میشود.خودت را قوی کن و یا توانایی هایت را بشناس.نقاط ضعف و قوتت را پیدا کن و از کمال گرایی دوری کن.هیچ چیز کامل نیست و این را یقین بدان اگر چیزی مطلقا کامل میبود هرگز در دنیای واقعیات ما جایی نداشت.ما بواسطه ضعف ها و قوت های مان در کنار هم است که توانایی زندگی کردن داریم
چون به قلهها میرسم خود را همواره تنها میبینم
از شما چه کسی میتواند ایستاده بر بلندیها بخندد؟
فردریش نیچه
واقعا ازتون متشکرم حتما به راهنماییهاتون عمل میکنم
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)