تنهایی و کم بود اعتماد به نفس

[neco]

با سلام من یه دختر 25 ساله هستم .که متاسفانه خیلی احساس تنهایی میکنم . از لحاظ زیبایی اصلا کم ندارم شاید قیافه ام از حد نرمال هم بالاتر باشه ولی از لحاظ ارتباط اجتماعی فوقالعاده ضعیفم شاید دلیلیش این باشه که از لحاظ مالی ما ضعیف هستیم و من به خاطر این مو ضوع خیلی اعتماد به نفسم رو از دست دادم .خیلی ها من رو که میبینن اصلا متوجه نمیشن که ما توی یه محله ضعیف زندگی میکنیم و من به خاطر همین خودم رو زیاد با کسی صمیمی نمیکنم چون از این موضوع (ضعیف بودن وضعیت مالی) اذیت میشم و دوست ندارم جلوی کسی کم بیارم . از کوچیکی خانوادهام بهم میگفتن که داشتن دوست پسر بده و به همین خاطر تا همین الان هیچ پسری توی زندگی من نیومد ولی الان این موضوع باعث شده که روابط اجتماعییم با پسرا خیلی ضعیف باشه .وقتی از یه پسر خوشم میاد نمیتونماین احساس رو منتقل کنم (تو دانشگاه یا توی کلاس هایی که میرم ) از اینکه ابروی خانواده ام رو حفظ کردم خوشحالم ولی بعضی وقتا فکر میکنم کاشکی من هم یه نفر توی زندگیم داشتم البته اینو بگم که خواستگار زیاد دارم ولی هیچ کدوم به من نمیخورند نه از لحاظ تحصیلات و نه از لحاظ خیلی چیزای دیگه .تا حالا خواستگار خوبی هم نداشتمدلیلش هم اینکه که ما از لحاظ مالی ضعیفیم حالا شما چه راه کاری واسه من دارید تو رو خدا من رو راهنمایی کنید.......

[farokh]

بهترین چیزی که میشه بهتون پیشنهاد کرد اینه که بدون توجه به این افکار به درس خوندن ادامه بدید ...

خب من چیزی رو شما دوست دارید رو میگم ...

وقتی بتونید از این طریق به سطح بالای اجتماعی برسید میتونید زندگی که دوست داشتید رو بدست بیارید ...

و از تمام این فکرا و کمبود ها خارج بشید ... در مورد دوست پسر بهتره تا وضعیت خودتونو محکم نکردید طرفشم نرید

چون وابستگی به وجود میاره و فشارای عصبی رو زیاد تر میکنه ....

پس برای زندگی که دوست داری تلاش کن و به افکار منفی اجازه ورود نده ...

بقول گاندی : خودت رو چنان تغییر بده که دوست داری دنیای تو همونطور تغییر کنه ....

[mahsa42]

خب عزیزم تو فکر میکنی چند درصد مردم اینطوری هستن ؟

زندگی خیلی از مردم به خاطر مشکلات اقتصادی در این حده و شما فکر نکن که تنها هستید ...

ولی منم نظرم اینه برای رسیدن به اون سطح که سالها شاید در حسرتش بودی باید تلاش کنی ...

و مسلم بدون کائنات به ندای تو گوش میده ... ما که داریم در مورد چیزای منفی از صب تا شب فکر میکنیم ...

پس چه بهتر که داریم قند میسوزونیم این انرژی رو در جهت مثبت صرف کنیم ...

مگه نمیگیم از هرچی بترسییم به سرمون میاد پس برعکسشم درسته و میشه به چیزایکه دوست داریم برسیم ...

پس در مورد آینده بادیدی مثبت نگاه کن چون خودت بهتر میدونی دید منفی چه اثری بر روی زندگیت در این سالها آورده

[ADAMEKHOOB]

با سلام من یه دختر 25 ساله هستم .که متاسفانه خیلی احساس تنهایی میکنم . از لحاظ زیبایی اصلا کم ندارم شاید قیافه ام از حد نرمال هم بالاتر باشه ولی از لحاظ ارتباط اجتماعی فوقالعاده ضعیفم شاید دلیلیش این باشه که از لحاظ مالی ما ضعیف هستیم و من به خاطر این مو ضوع خیلی اعتماد به نفسم رو از دست دادم .خیلی ها من رو که میبینن اصلا متوجه نمیشن که ما توی یه محله ضعیف زندگی میکنیم و من به خاطر همین خودم رو زیاد با کسی صمیمی نمیکنم چون از این موضوع (ضعیف بودن وضعیت مالی) اذیت میشم و دوست ندارم جلوی کسی کم بیارم . از کوچیکی خانوادهام بهم میگفتن که داشتن دوست پسر بده و به همین خاطر تا همین الان هیچ پسری توی زندگی من نیومد ولی الان این موضوع باعث شده که روابط اجتماعییم با پسرا خیلی ضعیف باشه .وقتی از یه پسر خوشم میاد نمیتونماین احساس رو منتقل کنم (تو دانشگاه یا توی کلاس هایی که میرم ) از اینکه ابروی خانواده ام رو حفظ کردم خوشحالم ولی بعضی وقتا فکر میکنم کاشکی من هم یه نفر توی زندگیم داشتم البته اینو بگم که خواستگار زیاد دارم ولی هیچ کدوم به من نمیخورند نه از لحاظ تحصیلات و نه از لحاظ خیلی چیزای دیگه .تا حالا خواستگار خوبی هم نداشتمدلیلش هم اینکه که ما از لحاظ مالی ضعیفیم

سلام دوست عزیزم!
نظر بنده اینه که برای تقویت اعتماد به نفست به معنی این لغت توجه کن !
باید به نفست اعتماد کنی! شما قطعا انسان با ارزشی هستی. و هم چنین ثروتمند(جوانیت و فرصتهای پیشرفتت ثروت شماست). معذرت می خوام اما پدر و مادر شما وضع مالیشون ضعیفه نه شما.با دوستان موافقم.شما می تونی زندگی خودت و حتی والدینت رو با تحصیلات و کار خوب تغییر بدی.
البته عمل کردن همیشه سخت تر از حرفیه که آدم میزنه یا میشنوه. به نظر من یه لیست از دارایی هات بنویس .اعم از مادی و معنوی. و ضعف مالی خانوادتو بذار کنارش و ببین انقدر بزرگ هست که به خاطرش اعتماد به نفس ارزشمندت رو از دست بدی؟؟؟!!!!
اینکه ظاهرا زیبا هستی عالیه ولی سعی کن روی زیباتر کردن درونت هم کار کنی. سعی کن اگه اطلاعات عمومی بالایی نداری همچنین سوادت رو بالاتر ببری دوست من. این ها هم ممکنه به بالا بردن اعتماد به نفست در بحث های گروهی کمک کنه. توی محیط های اجتماعی مجازی هم شرکت کن و دوستانی داشته باش و باهاشون صحبت کن. دخترای گل و پاکی مثل خودت رو پیدا کن اما از تجربه ی دیگران هم استفاده کن. من به دلیل اتفاقات پیش اومده تو زندگیم 99% با دوست پسر داشتن مخالفم. اما این نظر شخصیه من هست. برای شما فقط می تونم پیشنهاد کنم که تا زمانی که اجازه می دی نقاط ضعفت به کاهش اعتماد به نفست کمک کنه و باور نداری که یک مرد(چه دوست پسروچه خواستگار خوب باید) باید شما رو بخواد نه موقعیت مالی خوب شمارو و اینکه همینطور که هستی قابل احترامی. روابط دوستیریسک دار با پسر(یعنی بدون اطمینان از هدف ازدواج و بدون اطلاع و موافقت خانوادت)رو نپذیر!
روابط دوستی همون طور که میتونن خوب باشن میتونن خیلی هم وحشتناک و آسیبزا باشن!
یه نعمتی که داری اینه که مثل خیلی از دخترای امروز یه تجربه ی وحشت ناک نداری! شاید نمی دونی این چه حسنیه!
نظر شخصی بنده اینه که چیزی رو از دست ندادی که دوست پسر نداشتی و نداری!شاید تنهاییت سخته. اما اینکه می گی تا به حال اعتماد به نفس نداشتی.پس بهتر که دوست پسرهم نداشتی . چون بنده فکر می کنم تو اون روابطی که پسرا از دخترا سوء استفاده های مختلف میکنند از نقاط ضعفی که دختر در خودش حس می کنه و کمبود اعتماد به نفس دختره استفاده می کنند .دوست من بنده به خاطر یه رابطه ی دوستی اشتباه و اعتماد به شخص اشتباه الان از قبل هم تنها ترم.الان دیگه حتی نمی تونم اون صمیمیتی که قبلا با اعضای خانوادم داشتم رو داشته باشم.از درون به هم ریختم.ولی به شما می گم که تنهایی قبل از رابطه ام قابل تحمل تر بود

[Dark light]

اعتماد به نفس، نه اعتماد به نفس دیگران!شما چونکه از نگاه دیگران ثروتمند نیستی خودت رو ضعیف میدونی اگر با این دید جلو بری باز هم به اعتماد به نفس نمیرسی چون میخوای به چیزی برسی که دیگران میخوان.کاری کن که به توانایی های فردی خودت مستقل از نگاه مثبت یا منفی دیگران ایمان بیاری.مثلا درس بخون و حس ضعیف بودن را با این جبران کن و آینده روشنی برای خودت رقم بزن.دوست پسر هم خوبه اما در شرایط تو ممکنه باعث وابستگی بیشتر و از کف رفتن استقلال و تشدید تنهایی و کاهش بیشتر اعتماد به نفس بشه اما اگر حس میکنی میتونی با توانایی فردی و با در نظر داشتن اهداف شخصی و آینده ای که خودت برای خودت تصویر میکنی جلو بری و وجود یک نفر دیگه نمیتونه در این راه خللی وارد کنه خب اشکالی نداره.اما اگر هم تنهایی اشکال نداره این راه خوبیه که خودت رو قوی کنی. تنهایی خدا مانند!

[amir2007]

سلام خانم محترم منم مشکلی شبیه شما دارم با این تفاوت که چون وضع مالیم متوسطه جرات نمیکنم سمت هیچ دختری برم اما مجبوریم تحمل کنیم ، زندگی همینه...

[dinakermani]

اقاااا بیا بمنم مشاوره بدههه

[me84]

با سلام من یه دختر 25 ساله هستم .که متاسفانه خیلی احساس تنهایی میکنم . از لحاظ زیبایی اصلا کم ندارم شاید قیافه ام از حد نرمال هم بالاتر باشه ولی از لحاظ ارتباط اجتماعی فوقالعاده ضعیفم شاید دلیلیش این باشه که از لحاظ مالی ما ضعیف هستیم و من به خاطر این مو ضوع خیلی اعتماد به نفسم رو از دست دادم .خیلی ها من رو که میبینن اصلا متوجه نمیشن که ما توی یه محله ضعیف زندگی میکنیم و من به خاطر همین خودم رو زیاد با کسی صمیمی نمیکنم چون از این موضوع (ضعیف بودن وضعیت مالی) اذیت میشم و دوست ندارم جلوی کسی کم بیارم . از کوچیکی خانوادهام بهم میگفتن که داشتن دوست پسر بده و به همین خاطر تا همین الان هیچ پسری توی زندگی من نیومد ولی الان این موضوع باعث شده که روابط اجتماعییم با پسرا خیلی ضعیف باشه .وقتی از یه پسر خوشم میاد نمیتونماین احساس رو منتقل کنم (تو دانشگاه یا توی کلاس هایی که میرم ) از اینکه ابروی خانواده ام رو حفظ کردم خوشحالم ولی بعضی وقتا فکر میکنم کاشکی من هم یه نفر توی زندگیم داشتم البته اینو بگم که خواستگار زیاد دارم ولی هیچ کدوم به من نمیخورند نه از لحاظ تحصیلات و نه از لحاظ خیلی چیزای دیگه .تا حالا خواستگار خوبی هم نداشتمدلیلش هم اینکه که ما از لحاظ مالی ضعیفیم حالا شما چه راه کاری واسه من دارید تو رو خدا من رو راهنمایی کنید.......

سلام.
من پسری 30 ساله هستم. قبلا کار میکردم و حال و روز خوبی داشتم اما الان حدود دو ساله که بیکارم. البته نه اینکه اصلا کار نکنم. اما شغل معینی ندارم. دلیل این وضعیتم اینه که خیلی بلندپروازم. متاسفانه قبلا به خاطر نداشتن تجربه و یکمی هم کوته فکری، این بلند پروازی کار دستم داد و نتیجه اش اینه که اصلا وضعیت مالی خوبی ندارم. و من هم مثل شما، اوضاع خراب مالیم بد جور تو روحیه ام تاثیر بد گذاشته. یکی از اثراتش هم اینه که برام سخته با جنس مخالفم ارتباط برقرار کنم که برای پسری به سن و سال من تاسف باره. به همین خاطر دقیقا میدنم الان چه احساسی داری. اما ...
هیچ وقت نگذاشتم این وضعیت منو از مسیر اصلی زندگی خارج کنه. مسیری که خوشبختانه شما هم در اون هستید، مسیر پاکی، اصالت، نجابت ، موفقیت، پیشرفت و ....
الانم (از ابتدای امسال) به شدت دارم رو خودم کار میکنم تا رشد کنم و زندگیم رو بسازم، چون به این نتیجه رسیدم که بزرگترین سرمایه و ثروت انسان، در ذهن اون هست.
شاید باور نکنی اما تو همین 5 ماه نشونه های تغییر و تحول رو دارم میبینم. مثلا به عنوان نمونه، الان دارم در مورد راه انداری یه شرکت در زمینه واردات و صادرات تحقیق میکنم و با وجودی که سرمایه بسیار ناچیزی دارم، اما هر روز دارم به این هدف نزدیکتر میشم و کم کم مرحله تحققاتم رو به اتمامه و باید وارد مرحله عمل بشم و شروع کنم. تو هیمین 5 ماه کلی از موانعی که قبلا احساس میکردم مثل سدی میمونه که من و هفت نسل قبل و بعدم هم نمیتونیم ازش بگذریم ، دارن به لطف خدای مهربون دونه به دونه برداشته میشن. این حاصل توکل به خدا و ایمان به اینکه بهترینهارو برام میخاد و صد البته تلاش خودم است. مطمئنم که الان تو مسیر درستم و تمام مشکلات حل میشن اما دونه دونه نه همشون باهم. مطمئنم وقتی تو مسیر درست باقی بمونم، به وقتش یه مورد مناسب هم سر راهم قرار میگیره. خیلی خوشبینم و میدوار. امیدوارم شما هم موفق باشین. اگه سوالی داشتین بپرسین. امیدوارم بتونم کمکتون کنم.