نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: نا امیدی

1257
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5349
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    نا امیدی

    سلام تصمیم گرفتم خودکشی کنم به نظرم زندگی فقط یه زجر تموم نشدنیه . فکر می کنم وقتی توی همه ی روزهای زندگیم فقط صبح تا شب کار می کنم هر سال حتی نمی تونم اونقدر پس انداز کنم که یه خونه بهتر برای خودم رهن کنم چرا باید زندگی کنم بلاخره همه یه روزی می میرن پس حالا که می خوام مثلا چند سال دیگه بمیرم بعد از یه عمر تنهایی و سختی کشیدن پس همین حالا می میرم و اجازه نمی دم خدا از زجر دادنم لذت ببره

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    3033
    نوشته ها
    1,622
    تشکـر
    1,448
    تشکر شده 2,948 بار در 1,084 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : نا امیدی

    آره زندگی سخته خیلی سخت اما ارزششو نداره بخاطرش بخوای خود کشی کنی...این دنیارو باتموم سختیاش باید قبول کرد فکرمیکنید خودکشی به همین راحتیه.....

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2014
    شماره عضویت
    2905
    نوشته ها
    49
    تشکـر
    3
    تشکر شده 29 بار در 22 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نا امیدی

    سلام دوست عزیز

    می دونم وقتی این متن رو می نوشتی تحت تاثیر احساساتت بودی

    چون از جملت معلومه خدا رو قبول داری ولی فکر می کنی داره زجرت میده

    این طوری نیست اگه می بینی مشکلات تو خیلی بزرگه بدون یا به خدا اهمیت نمی دی

    یا واسه خدا عزیز تری که داره درجه تحملت رو می سنجه

    دنیا کلا برای امتحان خلق شده نه برای راحتی پس سختی هاش طبیعه

    اگه تحمل کنی راحتی ابدی در انتظارته و اگه تحمل نکنی ....

    یه شب بشین با خدا حرف بزن ازش بخواه کمک کنه ببین چه لذتی داره

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5349
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نا امیدی

    من زندگی رو انتخاب نکردم پدر و مادرم با خودخواهی شون اونو بهم تحمیل کردند به اون دنیا هم اعتقادی ندارم به خدا الان احساساتی نشدم که همینجوری یه حرفی بزنم واقعا به این نتیجه رسیدم که زندگی ارزش زندگی کردن نداره من دو سال پیش مریض شدم دست و پاهام وحشتناک ورم می کنه و شبها تا ضبح از درد نمی خوابم تمام روز کار می کنم و شب حتی نمی تونم خوب استراحت کنم شش ماه پیش از هم همسرم جدا شدم کلی گشتم تا کاری پیدا کردم که نفهمن بیوه هستم چرا باید این همه زجر بکشم حتی درآمدم اونقدر کفاف نمی ده که خوب غذا بخورم فقط اجاره خونه و کرایه رقت و آمدم هفته پیش یه مانتو خریدم حالا حتی کرایه ندارم برم خونه وقتی برای هر جا به جا شدن توی خوابم باید درد بکشم چرا زندگی کنم تا حالا سه بار آزمایش دادم میگن سالمی یه مدت کروتون خوردم حالا اصلا تأثیر نداره . زشت و لاغر و تنها و خسته رفتم پیش مشاوره مردک پیره مند بهم پیشنهاد داده دماغشو می گرفتی جونش در می رفت ولی فکر می کرد چون مشکلات مالی دارم باهاش رو هم می ریزم نه من می میرم ولی خودمو نمی فروشم . این ده طبقه ست هر روز به طبقه دهم نگاه می کنم فقط کافی برم اون بالا چند دقیقه بعدش همه این زجر تموم می شه

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نا امیدی

    عزيزم تو مسئول بي شعوري بقيه نيستي . اون فرد به قول خودت پيرمرد با خودش فكر كرده كه يه پيشنهادي بهت بده شايد مورد قبول واقع شد . پس دليلي نداره به خاطر بي شعوري بقيه خودتو نابود كني . فكر كردي اين موضوع فقط واسه تو اتفاق افتاده !!!!
    ببين سعي نكن صورت مسئله رو پاك كني سعي كن يه راه حلي واسه هر كدوم از مشكلاتت پيدا كني . ما هيچكدوم توي شرايط شماا نيستيم كه بخوايم بگيم دركت ميكنيم ولي سعي ميكنيم راههايي كه به ذهنمون ميرسه رو بهت بگيم تا بهت كمك كنيم عزيزم .

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : نا امیدی

    نقل قول نوشته اصلی توسط دینا نمایش پست ها
    سلام تصمیم گرفتم خودکشی کنم به نظرم زندگی فقط یه زجر تموم نشدنیه . فکر می کنم وقتی توی همه ی روزهای زندگیم فقط صبح تا شب کار می کنم هر سال حتی نمی تونم اونقدر پس انداز کنم که یه خونه بهتر برای خودم رهن کنم چرا باید زندگی کنم بلاخره همه یه روزی می میرن پس حالا که می خوام مثلا چند سال دیگه بمیرم بعد از یه عمر تنهایی و سختی کشیدن پس همین حالا می میرم و اجازه نمی دم خدا از زجر دادنم لذت ببره
    به شعرهای مولوی نگاه کنید و شور عشق و زندگی رو ببینید ...

    بله درسته ...مولوی این شعرهارو در زمانی گفته که موقع تاخت و تاز مغولا بوده ...

    ولی تونسته در اون شرایط خراب طوری رفتار کنه و زندگی کنه که سالها بعد همه محو تماشای زندگی در شعرهاش هستن ...

    پس بهتره در این مورد کمی هم دیدگاه رو عوض کرد ...

    وقتی در زندگی از کارت لذت نمیبری خب عوضش کن ... و نباید بترسی چون تو همین الانم با همین ترس داری خودت رو میکشی ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  7. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3829
    نوشته ها
    1,254
    تشکـر
    954
    تشکر شده 1,186 بار در 691 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : نا امیدی

    خب عزیزم وقتی اینطوری به دنیا نگاه میکنی ... تمام چیزهای منفی و بد رو هم جذب میکنی ...

    مسلما" شرایط سختی رو داری که بعد از مدتی مثل همه ما میگذره ...

    پس بهتره در این مورد کمی ارتباط رو باخدا و دنیای ماورا زیاد کنی ... اینکه ما به خواست خودمون نیومدیم درسته ..

    ولی ما از دیار نیستی به هستی اومدیم ... و این نعمت بزرگیه ...

    ما به این دنیای فانی اومدیم تا رشد کنیم و مثل فرزند بلاخره در عالم دیگه متولد میشیم ...

    پس به چیزیکه قراره برای همه پیش بیاد ، عجله نکن ...
    امضای ایشان
    خدا آن حس زيباييست كه در تاريكي صحرا
    زمانيكه هراس مرگ ميدزدد سكوتت را
    يكي همچون نسيم دشت مي گويد
    كنارت هستم اي تنها...


  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5378
    نوشته ها
    29
    تشکـر
    41
    تشکر شده 12 بار در 10 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نا امیدی

    یه شب با خدا خلوت کن از همه کمبودات بگواز همه دردات کمکت میکنه.لجبازی وبذار کنار.همه ماهایی که میگیم خدا هست خودمون گاهی یادمون میره که تنها نیستیم.اما اون هست.

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4653
    نوشته ها
    66
    تشکـر
    27
    تشکر شده 29 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نا امیدی

    بهت حق میدم اینقدر ناراحت و نا امید باشی شرایط سختی رو باید پشت سر بگذاری وتنها زمان میتونه ارومترت بکنه اما بازم خدا رو شکر که پاهات سالمه خدارو شکر که توان داشتن خونه رو داری خدا رو شکر که توان عوض کردن مشاوره رو داری خدا رو شکر که توان کار کردن رو داری به این زودی تسلیم نشو میتونی به یک روانپزشک مراجعه کنی قطعا با یک داروی ضد اضطراب درد پاهات کم میشه زندگی ارزش یک لحظه غصه خوردن رو نداره امیدوارم که نتیجه تمام سختیهایی که تحمل میکنی اسایش باشد

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد