نمایش نتایج: از 1 به 22 از 22

موضوع: سرد شدن رابطه بعد از 4 سال

2778
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5351
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    سرد شدن رابطه بعد از 4 سال

    سلام من پسری 22 ساله هستم حدودا 4سال هست به دختری علافه دارم اوایل خوب بودیم ولی بعد از مدتی من یه اشتباه کردم و رابطمون رو آشکار کردم مدتی سر این اشتباه از هم دور بودیم خلاصه دوباره بعد از مدتی دوباره رابظمون کمی از سر شکل گرفت ولی دیگه از سمت دختر خالم ابراز علاقه صورت نمیگرفت نمیدونم چرا؟
    بعد از اون من علاقه شدیدی به ایشون پیدا کردم (شدید که میگم واقعا شدید تا حدی که من نیم ساعت ازش بیخبر بمونم یه حس بدی بهم دست میده)خلاصه من دیگه رابطمون رو به کسی نگفتم ولی یه جورایی عشمون یهک طرفه شد
    الان مشکلم اینه که حدود یک ماه که خیلی خیلی سرد شده و جوابم رو نمیده اصلا حرف نمیزنه نمیگه چشه من خودم خیلی منطقیم ولی اصلا حرف نمیزنه واقعا نمیدونم چرا اینطوری شده
    راستی قبل از این یک ماه که ما تو یه عروسی فامیلی شرکت کردیم من به یکی گفتم که بینمون رابطه ای هست .ولی 90%میگم اون چیزی نگفته .
    یه چیز دیگه هم هست حدود 20روزه به شبکه جهانی متصل شده شبکه های اجتماعی لاین و وایبر میره
    این دختر تک فرزند هم هست.
    قبل از این یک ماه من هر وقت پیام میدادم بهم جواب میداد .حتی به صورت مکرر میگفت من میدونم اگه با تو ازدواج کنم تو منو تو خونه حبس میکنی .
    البته بگم من نه فراموشش میکنم اینو گفتو که کسی حرف از فراموشی نزنه
    یه راه جلو پام بذارید
    ویرایش توسط myoosef : 08-09-2014 در ساعت 05:34 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5351
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    خواهش میکنم جواب بدبید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3761
    نوشته ها
    312
    تشکـر
    197
    تشکر شده 180 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    سلام.الان دقیقا مشکل شما کجاست؟با سردی اونه؟
    خب وقتی اون باز به شما اعتماد کرده و برگشته چرا با بیملاحضگی رابطتونا برای کسی افشا کردید؟!
    بعدشم از حرف اون مشخصه که محدودش کردید بهش میدون بدید آزادی بدین و توضیح بدین اینکه نمیتونین ازش بی خبر باشین واسه بی اعتمادی یا محدود کردنش نیست و از سر علاقست
    در مورد سردیشم یه مدت شمام سرد باشید تا اونم به سمتتون کشیده شه

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5351
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    سلام .میدونم من اشتباه کردم .ولی این دختر اصلا الان دو هفته س حرف نمیزنه نه میگه چشه چرا حرف نمیزنه .
    سه شب پیش پیام داد سه کلمه حرف زد بازم الان سه روزه ساکته .
    من اصلا محدوش نکردم فقط نگرانشم یکم کلش باد داره .خدایی بده نگرانشم میگم مراققب باش خدایی از لحاظ عاطفی براش کم نذاشتم
    راستی من یکم افسرده ام یعنی افسرده نیستما وقتی این دختر اذیتم میکنه غمگین میشم
    افشا کردنمم برا این بود که راه هم رو گم کردم این کسی هم که پیشش حرف زدم یه جورایی مورد اعتمادمه ولی بازم انسانه دیگه
    ما خیلی از هم دوریم یعنی اون تو یه شهر دیگست منم تو تهران
    قبلا شماره دوستش رو هم داده بود بهم ,چند روز پیش به دوستش پیام دادم گفتم شاید اون بدونه چرا جواب نمیده ولی اونم نمیدونست فقط کفت دم به دقیقه زنگ میزنی خسته میشه ازت .
    به نظرتون این شماره ای که داده به من امکان داره برا خودش باشه چون میدونم شماره دوستاش رو به من نمیده .خودش میگفت دوستام همه طرفداری تو رو میکنن
    یه چیز دیگه یعنی برا نگه داشتن کسی باید بهش کم محلی کنیم یا محبت خودمونو ازش دریغ کنیم
    ویرایش توسط myoosef : 08-14-2014 در ساعت 02:45 PM

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5499
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 3 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    بهش زنگ بزن بپرس چشه

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5351
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    جواب نمیده یعنی تا وقتی خودش شروع به حرف زدن نکنه محاله ج بده

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5220
    نوشته ها
    34
    تشکـر
    44
    تشکر شده 23 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    به نظر من که کاملا زده شده. چون خیلی بهش گیر دادی خستش کردی و مطابق میلش نبودی تو چیزی که براش خیلی اهمیت داشته. اولا که بهش بگو که اگه بهش گیر میدی به خاطر علاقست و بعدش هم متعادل کن توجهتو. یه چند وقت بذار به حال خودش باشه. آدم بدش میاد یکی همش گیر بده بهش، من یکی که حالم بد میشه رسما!

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5351
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    بابا شما چرا فکر میکنید من بهش گیر میدم .به قول معروف این عاشقانه ها که من به این دختر گفتم کوه به کوه میگفت بهم میرسیدن .من اصلا بهش گیر نمیدم شاید زیاد بهش توجه کرده باشم ....یه جورایی هم از علاقه دیوانه وارم نسبت به خودش خبر داره ....
    الان دو روز پیش سه تا پیام داده ازش میپرسم چرا تو این چند وقت جواب نمیدادی جواب داده اگه فراره از این حرفا بزنی جواب نمیدما بعدشم دیگه ج نداده تا الان منه بدبخت گناه کردم وفادار موندم دوستش دارم بهش کم توجهی نکردم
    الان دوستم با یه دختره دوسته دوتا از این حرفا یا کارایی که من انجام میدادم رو گفتم به دوست دخترش گفت الان دختره دیوونه رفیقم شده.بعد این دختر فقط منو حرص و جوش میده .به مولا تا الان تو این چند سال از گل کمتر نگفتم بهش همیشه با احترام صداش کردم حتی یادم نمیاد من دعواش کرده باشم .تو این چند روز خودش میدونست من ازش بی خبر باشم کلا سیستمم میریزه بهم مختل میشم ولی دم نزد باز من گفتم عیب نداره شاید از چیزی ناراحته.
    خدایی تو قانون عاشقی این رسم نیست تا اونجای ک من میدونم وفاداری و دوست داشتن مهمه نه که محبت از کسی که دوستش داری دریغ کنی تا بلکم بمونه
    ویرایش توسط myoosef : 08-14-2014 در ساعت 11:31 PM

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    خب دوست عزیز بهتره در این مورد صبور باشی و این همه حزرص نخوری ...
    حالا هر اتفاقی که افتاده از دو حالت خارج نیست یا اینکه ایشون شمارو برای همیشه فراموش کرده و یا اینکه هنوز دوستتون داره و الان میخواد مدتی فکر کنه ... در این مورد باید بگم میتونید مدتی رو بهش فرصت بدی تا در این مورد تصمیم بگیره و بعد از اون شما میدونید چه باید بکنید ... که ما امیدواریم به هم برسید و زندگی خوبی رو شروع کنید ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5400
    نوشته ها
    698
    تشکـر
    99
    تشکر شده 657 بار در 378 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    خب هر چیزی زیادش دل ادمو میزنه حتی اگه اون محبت باشه ...

    البته ما نمیدونیم چه رابطه و اتفاقی بین شما بوده ولی خب در این حالت ایشون اینو حق طبیعی خودش میدونه که

    با شما این رفتارو داشته باشه ... شاید واقعا" ازتون ناامید و دلسرد شده و یا اینکه نه هنوزم دوستت داره و میخواد اینطوری

    هم تنبیهی ازت بکنه و هم امتحانت بکنه ... پس در این وضع اگه شما کاملا" ریلکس باشیدمسلما" بعد از مدتی میتونه

    قبولتون کنه و و لااقل بتونید حرفی بزنید

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5351
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Bita moein-Moshaver نمایش پست ها
    خب هر چیزی زیادش دل ادمو میزنه حتی اگه اون محبت باشه ...

    البته ما نمیدونیم چه رابطه و اتفاقی بین شما بوده ولی خب در این حالت ایشون اینو حق طبیعی خودش میدونه که

    با شما این رفتارو داشته باشه ... شاید واقعا" ازتون ناامید و دلسرد شده و یا اینکه نه هنوزم دوستت داره و میخواد اینطوری

    هم تنبیهی ازت بکنه و هم امتحانت بکنه ... پس در این وضع اگه شما کاملا" ریلکس باشیدمسلما" بعد از مدتی میتونه

    قبولتون کنه و و لااقل بتونید حرفی بزنید
    سلام چی رو امتحان کنه
    بین ما چیزی نشده میگم از یک ماه پیش من حس میکردم داره ازم کناره گیری میکنه چند بار هم منظورم رو بهش به صورت غیر مسقیم گفتم (گفتم حس میکنم یکی داره یه چیزو بهم تلقین میکنه
    اما اون هیچی نگفت یه باارم پرسیدم چرا داری کم محلی میکنی گفت نه یوسف من کم محلی نمیکنم فقط تا طهر خوابم بعد اونم میرم لاین یا بیشتر مواقع بهانه شارژ رو میگرفت
    ولی تینو تونستم بقوبولونم بهش یعنی خودش قبول کرد که کمرنگ شده ولی جوابی براش نداشت
    منم چیز عجیبی ازش نمیخوام میگم بگو چته منم به هر حال حق دفاع دارم ندارم ؟
    گیریم من اصلا آدم کش یه جانی آیا باید اجازه حرف زدن داشته باشم به مولا اگه دوستش نداشتم و پای دلم وسط نبود نشون میدادم قهر یعنیی....

  12. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    درسته ایشون باید به شما فرصت حرف زدن بده ...

    ولی اینطور که شما میگید ایشون از خیلی وقت پیش فکر رفتن رو داشته

    پس فکر میکنم شما به در بسته میکوبید چون ایشون حتی دوست نداره صداتو بشنوه چه برسه به اینکه

    بخواد دلیلت رو بشنوه ... ولی خب به هرحال باید رودرو حرفاشو بزنه و تموم کنه

    اینجوری کاری درست نمیشه و هر روز به سوالتتون اضافه میشه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  13. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5351
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    سلام دوستان یه اتفاقی افتاده دختر خالم هر ده روز جواب چند تا پیامک منو میده بازم سکوت میکنه البته حدودا ده روز به نظر نمیاد ناراحتم باشه فقط نمیدونم چرا اینطوری شده به نظرتون چیکار کنم البته خالم یک ماه پاش تو گچ بود پرسیدم چرا نگفتی من باید از مادرم بشنوم جواب داد چرا باید میگفتم

  14. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط myoosef نمایش پست ها
    سلام من پسری 22 ساله هستم حدودا 4سال هست به دختری علافه دارم اوایل خوب بودیم ولی بعد از مدتی من یه اشتباه کردم و رابطمون رو آشکار کردم مدتی سر این اشتباه از هم دور بودیم خلاصه دوباره بعد از مدتی دوباره رابظمون کمی از سر شکل گرفت ولی دیگه از سمت دختر خالم ابراز علاقه صورت نمیگرفت نمیدونم چرا؟
    بعد از اون من علاقه شدیدی به ایشون پیدا کردم (شدید که میگم واقعا شدید تا حدی که من نیم ساعت ازش بیخبر بمونم یه حس بدی بهم دست میده)خلاصه من دیگه رابطمون رو به کسی نگفتم ولی یه جورایی عشمون یهک طرفه شد
    الان مشکلم اینه که حدود یک ماه که خیلی خیلی سرد شده و جوابم رو نمیده اصلا حرف نمیزنه نمیگه چشه من خودم خیلی منطقیم ولی اصلا حرف نمیزنه واقعا نمیدونم چرا اینطوری شده
    راستی قبل از این یک ماه که ما تو یه عروسی فامیلی شرکت کردیم من به یکی گفتم که بینمون رابطه ای هست .ولی 90%میگم اون چیزی نگفته .
    یه چیز دیگه هم هست حدود 20روزه به شبکه جهانی متصل شده شبکه های اجتماعی لاین و وایبر میره
    این دختر تک فرزند هم هست.
    قبل از این یک ماه من هر وقت پیام میدادم بهم جواب میداد .حتی به صورت مکرر میگفت من میدونم اگه با تو ازدواج کنم تو منو تو خونه حبس میکنی .
    البته بگم من نه فراموشش میکنم اینو گفتو که کسی حرف از فراموشی نزنه
    یه راه جلو پام بذارید
    سلام
    عزیز سن شما هنوز سن ازدواج نیست لطفا تا 25 سالگی صبر کنید چون مطالعات جدید علمی نشون میده انسانها تا 25 سالگی دچار تغییرات شدید روانی و شخصیتی و فیزیکی میشوند.لطفا به درس و ورزش بپردازید البته به دوستی و روابط معمولی خودتان میتوانید ادامه دهید. موفق باشید

  15. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5713
    نوشته ها
    150
    تشکـر
    118
    تشکر شده 193 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    ببینید تو رابطه ی شما داره یه اتفاقات جدی میفته
    وقتی آدما تغییر میکنن اینو میشه حتی از لحن صداشون
    از طرز صحبت و حتی از شب بخیر گفتناشون فهمید
    وقتی دوتا آدم از هم فاصله میگیرن بین خودشون یک گودال بزرگ میکنن و توشو پر میکنن از هزار جور دلیل مختلف
    اینکه دنبال ردپایی بدویی که هر لحظه داره ازت دور میشه راه خوبی نمیتونه باشه
    اما دنیا گرد اون بازم به سمتت بر میگرده چون این احساسی که شما داری و خیلی وقته دیگه حتی زن وشوهر ها بهم ندارن روزی قدرتونو میدونه
    اینکه چرا سرد شده و باید تو رابطه خودتون دلیلشو پیدا کنی بعد تصمیم بگیری باهاش دو کلمه جدی صحبت کنی فارغ از همه ی ناز کشیدنو این حرفا
    یک پیام بده بگو میخوام حرفامونو یک سره کنیم دیگه اینطوری نمیشه
    بعد ببین چی میگه اگه مشتاق بود که حرفاتو بزن اینکه نمیدونی چرا این رفتارا رو داره اما شما دوسش داریو نمیخوای بهش سخت بگذره و دوست داری جوری زندگی کنه که راحته اون راحت باشه تو هم راحتی مگه نه؟؟؟ عشق چیزی جز این نیست
    با واقعیت زندگی کن و صبر داشته باش تو این رابطه دنبال مقصر نگرد هرکسی حق انتخاب داره تو زندگی خودش

    آرامش هدیه خداوندی است...

  16. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5351
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط erfaneh نمایش پست ها
    ببینید تو رابطه ی شما داره یه اتفاقات جدی میفته
    وقتی آدما تغییر میکنن اینو میشه حتی از لحن صداشون
    از طرز صحبت و حتی از شب بخیر گفتناشون فهمید
    وقتی دوتا آدم از هم فاصله میگیرن بین خودشون یک گودال بزرگ میکنن و توشو پر میکنن از هزار جور دلیل مختلف
    اینکه دنبال ردپایی بدویی که هر لحظه داره ازت دور میشه راه خوبی نمیتونه باشه
    اما دنیا گرد اون بازم به سمتت بر میگرده چون این احساسی که شما داری و خیلی وقته دیگه حتی زن وشوهر ها بهم ندارن روزی قدرتونو میدونه
    اینکه چرا سرد شده و باید تو رابطه خودتون دلیلشو پیدا کنی بعد تصمیم بگیری باهاش دو کلمه جدی صحبت کنی فارغ از همه ی ناز کشیدنو این حرفا
    یک پیام بده بگو میخوام حرفامونو یک سره کنیم دیگه اینطوری نمیشه
    بعد ببین چی میگه اگه مشتاق بود که حرفاتو بزن اینکه نمیدونی چرا این رفتارا رو داره اما شما دوسش داریو نمیخوای بهش سخت بگذره و دوست داری جوری زندگی کنه که راحته اون راحت باشه تو هم راحتی مگه نه؟؟؟ عشق چیزی جز این نیست
    با واقعیت زندگی کن و صبر داشته باش تو این رابطه دنبال مقصر نگرد هرکسی حق انتخاب داره تو زندگی خودش

    آرامش هدیه خداوندی است...
    سلام
    ممنون از این که وقت گذاشتید
    دیشب همین کار رو کردم میگه گله نکن ولی من گله نمیکنم فقط میگم بگو دلیلت چیه یه جور باهام حرف میزنه انگار دو روزه آشنا شدیم
    تا ازشم میپرسم دلیل این کم محلیا بی مهریا چیه میگه میخوای گله کنی جواب ندم
    خودش شرایط گذاشت باید درس بخونی گفتم عیب نداره درسمو دوباره ادامه دادم
    ولی الان انگار حرفاش یادش رفته . چند وقتی هم هست به این شبکه مثلا اجتماعی های وصل شده

  17. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5713
    نوشته ها
    150
    تشکـر
    118
    تشکر شده 193 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    خب بهتره به خودتون حداقل ده روزیا یک هفته وقت بدید.
    این موضوعو باهاش در میون بزارید که میخواید یک هفته کاری باهم نداشته باشید حق بدی که تو رابطه یکی بالاخره خسته میشه وقت بدید به هم دیگه تا وقتی که دلتنگ هم بشین و باز برگردین به رابطتون..
    اینو ما به زن و شوهر ها هم پیشنهاد میکنیم نتیجه میده

    آرامش هدیه خداوندی است...

  18. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5351
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    تو این موقعیت اصلا به من گوش نمیده .دیشب بهش میگم فکر می کنی سرد نشون بدی جواب ندی من خسته میشم یا از احساسم کم میشه فکر میکنی اگه جواب منو ندی خواسته هات برآورده میشه فکر کن از فردا جواب ندادی بازم مثل این یه ماه که گذشت و جواب ندادی میگه باشه بای بای میگم حالا باز از فردا قهر نکنی میگه خودت گفتی ج ندادیم ندادی .

  19. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5713
    نوشته ها
    150
    تشکـر
    118
    تشکر شده 193 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    بهتره خیالشو راحت کنی و باهاش تموم کنی از نظر اون انگار همه چی تموم شده

    آرامش هدیه خداوندی است...

  20. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5351
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    اولا که این کار رو انجام نمیدم دوما اگه گفت دیدی کم آوردی چی

  21. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5713
    نوشته ها
    150
    تشکـر
    118
    تشکر شده 193 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    معلومه خیلی عاشقی

    پس بهتره یک مدتی با این رفتاراش کنار بیاید شاید یک تغییر رفتاریه که زود گذره و شاید بعد یه مدت برگرده به شرایط قبلش

    آرامش هدیه خداوندی است...

  22. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5351
    نوشته ها
    33
    تشکـر
    0
    تشکر شده 7 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : واقعا به کمک شدشد احتیاج دارم

    سلام حالم انقدر خرابه
    الان دو روزه نه زنگ زدم نه پیام دادم نه فکر کنید میخوام فراموشش کنم نه خدایی
    دو روز پیش گفت اگه یه بار دیگه زنگ بزنی به بابام میگم مزاحمم میشی
    اینم بگم از این تهدیدا ترسی ندارم زنگ نزدنم برا اینه که گفت دارم مزاحمت ایجاد میکنم منم گفتم بهش فراموشت نمیکنم ولی کمتر مزاحم میشم
    نمیدونم باید چیکار کنم
    بیش از اونی که خودش فکر کنه من دوستش دارم .قرار گذاشتم آخره هفته ها اونم تو چند تا پبام بکم باهاش حرف بزنم شاید واقعا دیگه دوست نداره باشه زور که نیست منم تا جایی که بتونم وفادار دلم میمونم دوستتن دارم این روزا که این سایت اومدم خیلی روم تاثیر گذاشت و تجربه کسب کردم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خیلی احتیاج ب کمک دارم
    توسط sajjad007 در انجمن مشاوره تحصیلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 08-06-2014, 09:31 PM
  2. احتیاج به کتاب
    توسط samira68 در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 06-29-2014, 04:19 PM
  3. دندان های کودک و ترتیب رشد آن
    توسط Artin در انجمن سلامت دهان و دندان
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-18-2014, 11:58 PM
  4. افسردگی نتیجه چشم و هم‌چشمی
    توسط Artin در انجمن سایر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 01-18-2014, 01:18 AM
  5. عاشق دختر پرورشگاهی شدم
    توسط احسان احمدی در انجمن مخالفت خانواده
    پاسخ: 15
    آخرين نوشته: 01-04-2014, 03:20 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد