نوشته اصلی توسط
ستاره ش
سلام
دختری 24 ساله هستم که 7ماهه با پسری که 9سال اختلاف سنی داریم عقد کردم .موقعیت ایشون از نظر تحصیلات،پرستیژاجتماعی و خانواده عالی بود.بنده تو دوران مجردیم دختر فعالی بودم پدرم هیچوقت منعی برای من ایجاد نکرده بود البته من هم هیچوقت چهارچوب ها رو زیر پا نمیذاشتم.به طور کلی شخصیتا طوری هستم که دوست ندارم کسی مجبورم کنه کاری رو انجام بدم.تو دوران اشنایی با همسرم بهشون گفتم با درس خوندن من یا کار کردنم یا ظاهرم مشکلی ندارن؟ایشون گفتن که در حد اعتداله و مورد قبول ایشونه.بعد از گذشت سه ماه از عقدمون متوجه شدم ایمیل منو چک میکنه البته چیز خاصی توش نداشتم اما این موضوع برام خیلی غیر قابل هضم بود گفتم عیبی نداره یه مدت کنترلم میکنه میبینه چیزی نیست اعتمادش جلب میشه منتها این طور نشد روزبه روز حساسیت ایشون بیشتر شد درحدی که حتی هم کلاسی هام که مرد بودن ایمیل های کلی و درسی برام میفرستادن یعنی برای همه میفرستادن ایشون ناراحت میشد بعد یه مدت گفت با ارایش کردن و لباس پوشیدنم مشکل داره گفت دوست نداره درس بخونم دوست نداره کار کنم میگه مهم ترین کار یه زن اینه که مادر خوبی برای بچه هاش باشه من مخالفتی با این حرف ندارم اما فکر میکنم تو زندگی با ایشون با مشکل روبه رو بشم چون به نظر من مهمه که من به عنوان یه مادر خودم حس خوبی نسبت به خودم و موقعیت اجتماعیم داشته باشم.مدام فکر میکنم بهم دروغ گفته و اونی که وانمود میکرده نبوده.من درحال حاضر دختر هستم و مدام فکر میکنم هنوز دیر نشده اگر بخوام این نامزدی رو بهم بزنم
از طرفی به این فکرمیکنم که دوسش دارم شاید بتونم تحمل کنم واقعا نمیدونم چیکار کنم شاید باید الان درست تصمیم بگیرم قبل از اینکه ازدواج کنم و بچه ای باشه.دوست ندارم اینده ی بچه ام رو خراب کنم لطفا با نظراتتون راهنماییم کنید
ممنونم