نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: ازدواج با پسر کوچکتر

1580
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5465
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    ازدواج با پسر کوچکتر

    با سلام.دختری 28 ساله هستم.چند ماهی میشه با آقا پسری آشنا شدم .از همه لحاظ با هم جور هستیم و اخلاقامون بهم میخوره .و خیلی همو دوست داریم.ولی یه مشکل خیلی بزرگ داریم اونم اینه که من از این آقا 4 سال بزرگترم .این آقا خارج از کشور زندگی میکنه ومن به تازگی این موضوع فهمیدم و این اقا از من پنهان کرده بود از ترس از دست دادن من.چون میدونست من رو سن خیلی حساسم.وقتی فهمیدم این آقا از من کوچیکتره دنیا مثه آوار رو سرم خراب شد.چون همو خیلی دوست داشتیم تصمیم گرفتیم شانسمونو واسه ازدواج امتحان کنیم و چند جلسه مشاوره بریم.هرکدوم جداگانه پیش مشاورای متفاوتی رفتیم و هر دو مشاور تو جلسه اول گفتن باید جدا شید.موندیم این وسط که اینهمه احساس و علاقه ای که بهم داریمو چطوری از بین ببریم.این آقا هم هرشب گریه میکنه که نمیتونه بدون من بمونه.ولی من میگم به حرف مشاور گوش بدیم و ریسک بالا رو قبول نکنیم.ولی واقعا دارم دیوونه میشم و تحمل این جدایی ندارم ولی میخوام عاقلانه تصمیم بگیرم.ولی از طرفی هم نمیخوام تصمیمی بگیرم که تا آخر عمر پشیمون شم..لطفا راهنماییم کنید
    ویرایش توسط مهدیس غلامی : 08-13-2014 در ساعت 12:35 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3761
    نوشته ها
    312
    تشکـر
    197
    تشکر شده 180 بار در 116 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج

    سلام.علاقه واسه یه زندگی کافی نیست.بعلاوه آیا چندماه آشنایی اونم وقتی اون خارجه شما ایران شناخت درستی ازش به شما داده؟(جدا از مساله سن که قابل چشم پوشی نیست)
    شما جدا شین نهایتش یه هفته دو هفته ناراحتین بعد به زندگی روتین برمیگردید

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5465
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازدواج

    شناختم ازش کافیه تو این چند ماه 3 بار مسافرت رفتیم باهم وتو این سفرا شناختمش ولی تنها مشکلمون فقط سنمونه.

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4780
    نوشته ها
    44
    تشکـر
    24
    تشکر شده 20 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهدیس غلامی نمایش پست ها
    با سلام.دختری 28 ساله هستم.چند ماهی میشه با آقا پسری آشنا شدم .از همه لحاظ با هم جور هستیم و اخلاقامون بهم میخوره .و خیلی همو دوست داریم.ولی یه مشکل خیلی بزرگ داریم اونم اینه که من از این آقا 4 سال بزرگترم .این آقا خارج از کشور زندگی میکنه ومن به تازگی این موضوع فهمیدم و این اقا از من پنهان کرده بود از ترس از دست دادن من.چون میدونست من رو سن خیلی حساسم.وقتی فهمیدم این آقا از من کوچیکتره دنیا مثه آوار رو سرم خراب شد.چون همو خیلی دوست داشتیم تصمیم گرفتیم شانسمونو واسه ازدواج امتحان کنیم و چند جلسه مشاوره بریم.هرکدوم جداگانه پیش مشاورای متفاوتی رفتیم و هر دو مشاور تو جلسه اول گفتن باید جدا شید.موندیم این وسط که اینهمه احساس و علاقه ای که بهم داریمو چطوری از بین ببریم.این آقا هم هرشب گریه میکنه که نمیتونه بدون من بمونه.ولی من میگم به حرف مشاور گوش بدیم و ریسک بالا رو قبول نکنیم.ولی واقعا دارم دیوونه میشم و تحمل این جدایی ندارم ولی میخوام عاقلانه تصمیم بگیرم.ولی از طرفی هم نمیخوام تصمیمی بگیرم که تا آخر عمر پشیمون شم..لطفا راهنماییم کنید
    سلام دوست عزیز .من مشاور نیستم فقط نظر شخصیمو میگم. سن فاکتور خیلی مهمیه اما موردهای زیادی وجود داره که اختلاف سنی های این چنینی داشتن اما بازم دارن زندگی میکنن. بزرگتر بودن شما در خیلی موارد ممکنه خودتونو اذیت کنه .آیا تحملشو دارید؟ اگر تحمل برداشت ونظرات غلط اطرافیان و مشکلات سلیقه ای رو دارید پس نیمی از مشکلاتتون حل میشه وقسمت بعدی برمیگرده به این که طرف مقابل شما چند ساله که به بلوغ فکری رسیده.من با این عقیده مخالفم که میگن مرد در فلان سن ویا زن در فلان سن به بلوغ فکری میرسه ومناسب ازدواجه درصورتیکه همه باهم یکی نیستن.بعضی افراد بخاطر نوع تربیت یا شرایط زندگیشون خیلی پخته تر از سنشون عمل میکنن. امیدوارم طرف شما از این دست باشه.موضوع رو به خانواده ها بکشانید بعد باهم پیش یک مشاور برید.

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5465
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : ازدواج

    مرسی از نظرتون .ایشون خیلی پسر پخته و عاقله ایه.خیلی بزگتر ار سنش میفهمه و برخورد میکنه.وقتی کنار هم هستیم من اصلا حس نمیکنم اختلاف سنی داریم.فکرامون و رفتارامون خیلی باهم جوره.جز پدر و مادر ایشون اکثر فامیلاشون میدونن ما باهمیم و منو دیدن .من خیلی از پسرای خیلی برزگتر از ایشون دیدم یا برخورد داشتم که حتی نصف درک وفهم ومنش وشخصیت این آقا رو نداشتن.حتی نتونستم بیشتر از چندساعت تحملشون کنم.حتی جلو دوستاش اسم این آقا میاد میگن ایشون از نظر اخلاقی فوق العادس. من دختر نسبتا عاقلی هستم و تو انتخاب طرف مقابلم سعی کردم احساس و با عقل ومنطق قاطی نکنم.مشکل اصلی منو این آقا فقط سنه.ولی ترس از آینده هم دارم که نکنه این آقا پشیمون بشه چندسال دیگه.هرچند این پشیمونی تو خیلی از آدمایی که از نظر سنی مناسب هم هستن هم دیدم زیاد.خیلی ربط به کوچیکتر وبزرگتر بودن طرف نداره.جداگانه مشاور هم رفتیم و اونا حتی نپرسیدن طرفتون رفتار و خصوصیات طرفتون چیه تا شنیدن سنارو گفتن جدا شید.
    ویرایش توسط مهدیس غلامی : 08-14-2014 در ساعت 12:10 PM

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3884
    نوشته ها
    583
    تشکـر
    61
    تشکر شده 356 بار در 247 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج

    سلام عزيزم . به نظر من سن نميتونه ملاكي واسه خوشبخت شدن يا بدبخت شدن باشه .
    مهم اخلاق و شخصيت دو طرف هست كه بايد با هم سازگار باشه . مگه آدم چندبار ميتونه عاشق بشه و ازدواج كنه !!!!!
    اگه توي بقيه مسائل تفاهم دارين اين مورد به مرور كم رنگ ميشه .
    خوشبخت بشين .
    هوراااااااااااااااااااااا اااااااااااا

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4490
    نوشته ها
    204
    تشکـر
    83
    تشکر شده 145 بار در 98 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : ازدواج

    سلام دوسته عزیز سن از این نظر برای همه مهمه که دخترا تو سنی کمتر از پسرا به بلوغ جسمی و فکری میرسن و این باعث میشه خانوما درکه بالاتری داشته باشن به همین دلیله اکثرأ از خانومها برای نگه داشتن زندگی و صبور بودن و گذشت کردن و بهتر تصمیم گرفتن همه انتظار دارن. من دیدم خیلی ها این کارو انجام دادن و راضی بودن و خوشبخت دارن زندگی میکنن ولی برعکسشم هست که مثلأ خانومی 5 سال از شوهرش بزرگتر بود و بعد ها خیلی زودتر از همسرش شکسته شد و آقا از ازدواجش پشیمون و دست به خیانت زد البته این که میگم برمیگرده به شخصیته طرفه شماها. بعضی ها هم ازین گله دارن که میگن زنم همیشه تو مسائل اون تصمیم میگیره و میگه من بیشتر میدونم یا تو؟؟؟؟
    اینا همه به شما برمیگرده که ازدواجتون موفق باشه یا نه...
    شما هیچ وقت نباید تصمیماتتو به آقا القاء کنی و همسرت نباید بخاطره ظاهر عاشق شده باشه یا کلأ ظاهر پسند باشه و بزرگتراشم مخالف نباشن..
    موفق باشی.
    امضای ایشان
    تجربه بهترین درس است ، هرچند حق التدریس آن گران باشد . . .

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد