سلام ممنونم که جواب دادین راهنماییتون خیلی خوبه.حتما نایب الزیاره خواهم بود....ولی من یه دختر چادری هستم که در بیرون بسیار ملایم ان هم به خاطر شوهرم ارایش می کنم او دوست دارد من مانتویی باشم. موهایم بیرون باشد با کمی ارایش.ولی من به او گفتم روز اول منو همین طوری دیده وپسندیده .شوهرم دوست داشت مانتو های رنگی با کفش اسپرت بپوشم گرچه زیاد تمایل نداشتم اما این کار را کردم .او الان مرا دوست دارد و به نظرش دیگر مثل من پیدا نمی کند حتی دوست دارد مومن تر هم باشم از طرفی به زنان بیرون هم توجه می کند من تا به حال همه کار برای او کرده ام ارایش های مختلف محبت زیاد تا جایی که به من می گوید از محبتم سیر شده است لباس هایی که دوست دارد همه وهمه را اجرا کردم حتی در نیاز های جنسی برای او کم نذاشتم و فکر نمی کنم کاری مانده باشد که نکرده ام اخلاقش تند است ومن بسیار کوتاه امده ام .دیگر نمی دانم چه کنم حتی با پدرش هم صحبت کردم اما ایشان گفتند که اختیار ازدواج همسرم دست خودش بوده اما شوهرم خلاف این را میگوید او دوست دارد با دوستانش بیرون برود و به دخترها وزنان دیگر بخندد انها را مسخره کند و به او خوش بگذرد روز اول اینقدر سر به زیر بود که اصلا به من نگاه نمی کرد اما بعدها برای من از کارهایی که کرده تعریف می کرد ومن از تعجب نمی دانستم چه بگویم گرچه این خصلت خانوادگی شان است حتی خواهرانش هم چشم چرانی می کنند و به تیپ وقیافه ادم ها خیلی اهمیت می دهند ولی هرچه فکر می کنم در شان شوهر من نیست که این کارها را بکند و او را راهنمایی هم کرده ام ولی به گوش نمی گیرد .واز انجایی که ما در دوران عقد با هم زن وشوهر شدیم من نمی توانستم کاری بکنم.برای همین تحمل کردم.او در حال حاضر دوست ندارد طلاقم بدهدولی رفتارش را هم عوض نمی کند.با خواسته ی او که گفته کارم را رها کنم وبه شهرم هم مرا بر نمی گرداند چه کنم.لطفا راهنمایی ام کنید.ممنون