نميدونم چيكار كنم؟

[محمدزاده]

سلام دلم خيلي گرفته وقتي به گذشته فكر ميكنم ميبينم چقدر همه چيز خوب بود نسبتا اما الان ديگه نه ديگه هيچي مثل قبل نيست فكر ميكنم شوهرم دوسم نداره ديگهع شبها بغلم نميكنه بوسم نميكنه فكر ميكنم ازم بدش مياد ديگه اون شور و علاقه قبلو نداره اصلا عوض شده بهش ميگم چرا تو خياون ميري به زنه و بچه مردم نگاه ميكني دوست داري يكي هم به زنه تو نگاه كنه خودش ميگه من چشمم جز تو كسيو نميبينه اما باز نگاه ميكنه ميگه سرو وضعه اينو نگاه كن معلومه چيكارست ميدونه ناراحت ميشم ميدونه نگاهاشو زير نظر دارم اما باز نگاه ميكنه قبلاها باهم حرف ميزد از كل روزش اما الان ديگه نه هرچقدر باهاش حرف ميزنم باهاش شوخي ميكنم اما اخرش دعوامون ميشه ديروز رفتيم خونه مامانش اتفاقا برادر شوهرم و خانمش هم بودن اونا خيلي تو جمع واسه هم احترام ميذارن برادر شوهرم هر چي كه خانمش بگه گوش ميده واشه خانمش چايي بريز غذا بيار كلا خيلي محترمانه برخورد ميكنه باهاش منم خيلي حسوديم ميشه من كه ميرم شوهرم ميگه عزيزم واسم چايي بيار خب ميگم چرا يه بار تو واسه من نمياري اينجا خونه مامان شماست چي ميشه تو واسه من بريزي همه بفهمن توام هواي منو داري واسم احترام ميذاري چندبار ريخت اورد ولي ... ديروز گفتم عزيزم پاشو بريم خونه چندبار گفتم اومديم بيرون سرم داد زد كه تو ميخاي جلوي اونا نشون بدي كه حرف من حرفه شوهرم رو حرفه من خرف نميزنم ولي از اين خبرا نيست من اينجور آدمي نيستم يه بارم همچين دعوايي كرده بوديم اينبار سر عمه من . من دوست دارم تو جمع كه هستيم هم واسه هم احترام بذاريم هميشه همه جا من به حرفاش احترام ميذارم هميشه اما ازش خواستم تو خونه كه به حرفم اهميت نميدي حداقل تو جمع اينطور وانمود كن كه حرف من واست اهميت داره اما نه درست نميشه هر چقدر كه باهاش حرف ميزنم گوش نميده نميدونم ديگه چيكار كنم

[zbahane]

سلام عزیزم
دوست خوب شما که عضو فعال این سایت هستینو نظرات مفیدی میگذارید حیفه که خودتونو درگیر این مسایل کمرنگ کنید...
گر قرار باشه تو زندگی مشترک به خاطر همه جزءیات بجنگیدو بحث کنید توان مقابله با مشکلات سنگینتر از شما گرفته میشه و بدتر از اون اینه که این بحث ها براتون عادی و بی اثر میشه...
دختر خوب شما خودتم اینو میدونی که همه آدما شبیه هم نبستن حتی اگه همخون همدیگه باشن ممکنه برادر ابشون چنین خصوصیات مثبتی داشته باشن اما قطعا همسر شما هم خصلتهای خوبی داره که ممکنه برادرش اونهارو نداشته باشه...
میخوام اینو بگم که هرگز همسرت رو با کسی مقایسه نکن...
راستی بهتره در برابر نگاههای کنجکاو همسرت نسبت به زنان دیگه حساسیت مستقیم نشون ندی...
وبا تایید حرفهای اون در باب اینکع واقعا افراد بد حجاب باعث گناه میشن اینو بهش بفهمونی که حتی نگاه کردن چنین افرادی باعث گناه میشه...
شما اگه بخوایین مستقیم ابن مطلبو بگین و باهاش بحث کنید و اینو بهش القا کنید که آدم چشم چرانی هست اگر چنین هدفی هم نداشته باشه وفقط نگاههای آنی و بدون منظور داشته باشه با این تلقینه شما به سمت همین فکر میره...
بهش تلقین کنید و تعریف کنید که انسان پاک و قابل اعتمادی هست...
بگین که ای کاش همه مردها تو پاکی چشم و نجابت مثل اون بودن...
شما با این حرفها اونو تشویق به خوب بودن میکنید...
آقایون از شنیدن حرفهای رک بیزارن وبهتره غیر مستقیم ازش بخواین که خوب باشه...
حتی تو کمک کردن تو امور منزل مدام ازش تعریف کنید...
پیش خانواده خودتون بهش افتخار کنید که مثلا برای شما غذا میاره یا براتون چایی میاره یا بهتون کمک میکنه...
این مدل صحبت زودتر نتیجه میده تا اینکه مستقیم بهش بگین چرا فلان کارو برای من نکردی...
چرا به من فلان حرفو جلوی دیگران نزدی...
عزیزم تلفین عادات خوب خیلی بهتر و راحت تر جواب میده امتحان کن....

[محمدزاده]

سلام عزیزم
دوست خوب شما که عضو فعال این سایت هستینو نظرات مفیدی میگذارید حیفه که خودتونو درگیر این مسایل کمرنگ کنید...
گر قرار باشه تو زندگی مشترک به خاطر همه جزءیات بجنگیدو بحث کنید توان مقابله با مشکلات سنگینتر از شما گرفته میشه و بدتر از اون اینه که این بحث ها براتون عادی و بی اثر میشه...
دختر خوب شما خودتم اینو میدونی که همه آدما شبیه هم نبستن حتی اگه همخون همدیگه باشن ممکنه برادر ابشون چنین خصوصیات مثبتی داشته باشن اما قطعا همسر شما هم خصلتهای خوبی داره که ممکنه برادرش اونهارو نداشته باشه...
میخوام اینو بگم که هرگز همسرت رو با کسی مقایسه نکن...
راستی بهتره در برابر نگاههای کنجکاو همسرت نسبت به زنان دیگه حساسیت مستقیم نشون ندی...
وبا تایید حرفهای اون در باب اینکع واقعا افراد بد حجاب باعث گناه میشن اینو بهش بفهمونی که حتی نگاه کردن چنین افرادی باعث گناه میشه...
شما اگه بخوایین مستقیم ابن مطلبو بگین و باهاش بحث کنید و اینو بهش القا کنید که آدم چشم چرانی هست اگر چنین هدفی هم نداشته باشه وفقط نگاههای آنی و بدون منظور داشته باشه با این تلقینه شما به سمت همین فکر میره...
بهش تلقین کنید و تعریف کنید که انسان پاک و قابل اعتمادی هست...
بگین که ای کاش همه مردها تو پاکی چشم و نجابت مثل اون بودن...
شما با این حرفها اونو تشویق به خوب بودن میکنید...
آقایون از شنیدن حرفهای رک بیزارن وبهتره غیر مستقیم ازش بخواین که خوب باشه...
حتی تو کمک کردن تو امور منزل مدام ازش تعریف کنید...
پیش خانواده خودتون بهش افتخار کنید که مثلا برای شما غذا میاره یا براتون چایی میاره یا بهتون کمک میکنه...
این مدل صحبت زودتر نتیجه میده تا اینکه مستقیم بهش بگین چرا فلان کارو برای من نکردی...
چرا به من فلان حرفو جلوی دیگران نزدی...
عزیزم تلفین عادات خوب خیلی بهتر و راحت تر جواب میده امتحان کن....

همش ميريزم تو خودم يا فراموش ميكنم اما ديگه دارم پر ميشم دلم ميخاد لوسم كنه نوازشم كنه اما نيست ميگم چطور نامزد بوديم انقدر گرم بوديصميمي بودي الان چي عوض شده نميدونم اصلا ديگه مغزم تعطيل شده ديشب انقدر گريه كردم كه صبح با چشاي پف كرده اومدم سر كار من واسش كم نميذارم اونه واسه من كم ميذاره خب من يه زنم بيشتر از نياز جنسي نياز عاطفي دارم دوست دارم بهم محبت كنه من خيلي تنهام با پدر مادرم كه روم نميشه درد دل كنم با خواهرم كه اونم هر قت شروع ميكنم توپ ميندازه زمين من و خودش ياد دوران بچگي كه من اذيتش كردم منو نميبخشه و اونم خودش قاطيه با هيچكس من فقط خدا رو دارم خدا خودش ميبينه از خودش ميخام بهم آرامش بده قلبمو تسكين بده مرحم دردام باشه

[zbahane]

قربون دل نازکت...
ببین گلم اینو برای خودت جااا بنداز که همه مردها اینطورن و فقط همسر شما نیست که بعد از گذر زمان نسبتا زیاد از ازدواج عوض میشن...
خوب خصلت آقایون اینه...
به دلیل مشغله های کاری...
به دلیل زیاد شدن مسءولیت بعد از ازدواج...
به دلیل اطمینان از اینکه دیگه همسرش برای همیشه برای خودشه و هر زمان که احساس کمبود عاطفی کنه میتونه رو محبتش حساب کنه...
همه این دلایل باعث میشه که مرد بعد از ازدواج حس اولیه رو نداشته باشه...
برای اینکه این واقعیت کمتر شما رو اذیت کنه باید سرت رو به سرگرمی های نشاط آور گرم کنی واین وابستگی ناشی از احساس زنانه رو کنترل کنی..
حتما لینک آنچه زنها باید در مورد آقایون بدانند رو مطالعه کن میتونه بهت برای شناخت مردها کمک کنه...
اگه مدت زیادیه که ازدواح کردین و شرایط بچه دار شدن دارین این تصمیمو بگیرید چرا که فرزند همه این کمبود هارو جبران میکنه ودر واقع یک زندگی سیاه و سفید رو رنگی میکنه...
شآد باشی گلم...

[محمدزاده]

قربون دل نازکت...
ببین گلم اینو برای خودت جااا بنداز که همه مردها اینطورن و فقط همسر شما نیست که بعد از گذر زمان نسبتا زیاد از ازدواج عوض میشن...
خوب خصلت آقایون اینه...
به دلیل مشغله های کاری...
به دلیل زیاد شدن مسءولیت بعد از ازدواج...
به دلیل اطمینان از اینکه دیگه همسرش برای همیشه برای خودشه و هر زمان که احساس کمبود عاطفی کنه میتونه رو محبتش حساب کنه...
همه این دلایل باعث میشه که مرد بعد از ازدواج حس اولیه رو نداشته باشه...
برای اینکه این واقعیت کمتر شما رو اذیت کنه باید سرت رو به سرگرمی های نشاط آور گرم کنی واین وابستگی ناشی از احساس زنانه رو کنترل کنی..
حتما لینک آنچه زنها باید در مورد آقایون بدانند رو مطالعه کن میتونه بهت برای شناخت مردها کمک کنه...
اگه مدت زیادیه که ازدواح کردین و شرایط بچه دار شدن دارین این تصمیمو بگیرید چرا که فرزند همه این کمبود هارو جبران میکنه ودر واقع یک زندگی سیاه و سفید رو رنگی میکنه...
شآد باشی گلم...

خدا نكنه ايشالله هميشه زنده و سلامت باشيد .ميدوني شرايط بچه دارشدنو نداريم چون هنوز يكسال هم نشده بخاطر اين كه چرا هنوز يكسال نشده براش اينقدر همه چي لوث شده صبح تا ساعت پنج شش سركارم بعدش ميرم خونه شام درست ميكنم انگار يه چيزي يه جايي كمه خق باشماست ولي هرچقدر سعي ميكنم يكم سرد شم يكم كم تر باهاش حرف بزنم سنگينتر باشم شايد خودش بياد سراغم اما نميشه

[zbahane]

خدا نكنه ايشالله هميشه زنده و سلامت باشيد .ميدوني شرايط بچه دارشدنو نداريم چون هنوز يكسال هم نشده بخاطر اين كه چرا هنوز يكسال نشده براش اينقدر همه چي لوث شده صبح تا ساعت پنج شش سركارم بعدش ميرم خونه شام درست ميكنم انگار يه چيزي يه جايي كمه خق باشماست ولي هرچقدر سعي ميكنم يكم سرد شم يكم كم تر باهاش حرف بزنم سنگينتر باشم شايد خودش بياد سراغم اما نميشه

محمدزاده عزیز این به خاطر نداشتن یه همزبونه شما باید در کنار همسرت یه هم صحبت دیگه مثل یه دوست صمیمی خواهر یا همین سایتهای مشاور
برای خودت دستو پا کنی چون آقایون بازه شنیدن حرفهای طرف مقابلشون فقط چند دقیقه هست و بیشتر از این تمرکز وحواسشونو از دست میدن...
خلاصه کاری کن که کمی این ابراز احساساتت رو کنترل کنی ...
توجه بیش از حد انسان رو دور میکنه همونطور که بی توجهی بیش از حد هم باعث وجود خلاء عاطفی میشه...... (

[محمدزاده]

.....

[mozhgan.]

سلام با پسر24 ساله ای عاشق و معشوق هستیم حدود 4ساله.واسه ازدواج پیش قدم شد و مادرشو فرستاد اما با مخالفت روبه روشدیم.چون من ظاهرو پوشش خوبی نداشتم و قبلا با چند نفر دوست بودم.الان 18سالمه اما عشقم همه جوره پام وایساده...ینی در اصل ما زنو شوهریم فقط نه تو شناسنامه...