نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: 2 خواستگار و درگیری بین احساس و منطق

1560
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5678
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    2 خواستگار و درگیری بین احساس و منطق

    سلام لطفا وقت بذارید بخونید.خیلی مختصرش کردم.به خدا به کمک و مشورت نیاز دارم.ممنون
    من 2سال با پسری دوست بودم که این پسر دیپلم هست و دارای شغل آزاد و من ارشد میخونم و کارمند هستم .در خانواده خودم بزرگ نشدمو فرزند خونده هستم. از ابتدا قصد ازدواج بود و بعد 2 سال عنوان شد.هردو خانواده مخالفت کردن اما خانواده من سپردن به خودم. 8ماه گذشت و این آقا تلاش کرد اما تقریبا همه اعضای خانواده مخالف بودن.حتی خودشم گاهی توسط اونا توجیه و قانع میشد هرچند که پنهون میکنه.توی این مدت به خواست خودم و با کمال میل خواستگارامو رد کردمو نذاشتم حتی الامکان به بزرگترا برسه.خونواده ایشون به خاطر فرزند خونده بودن من قبول نمبکرد و مبگفتن که فرهنگ خانوادگی ما عوض که نخواهد شد و فقط ضربه اصلی به دختر وارد میشه پس ما فقط به نفع دختر مخالفت میکنیم!!!!!!
    نهایتا با کلی مشاوره رفتن و حق دادن آقای مشاور به این خانواده و حل نشدن موضوع!!! من کم کم بیخیال شدم. چون خود آقا پسر مدام به من میگفت که من تلاش کردمو میکنم اگه فکری داری راه حلی داری تو بگو!!! منم فکر میکردم که موندن جایز نیست و به اندازه کافی از غرورم مایه گذاشتم. اما حدود 2 ماه کارمون دعوای تلفنی و گیر دادن بود و فکر جدایی و تموم کردن که توی یه قهر 4 روزه خواستگاری با شرایط تحصیلی ، اخلاقی، کاری ،خانوادگیو ... به جز ظاهر که معمولی و پایین تر از اون پسر بود و فامیل هم بودن پیدا شد و با اصرارهای خواهرا و بزرگترا و... من شرایطمو گفتم و بعد از یکم حرف زدن همه رو قبول کردن. اما حالا که موضوع رو (قبل از اوکی شدن خواستگار جدید) به پسر گفتم با خونواده صحبت کرد و با یه صحبت 1 ساعته پدرو همه ختنواده ایشون راضی شدن و زنگ زدن به پدر خونده بنده!!!
    جزییات بعدش مهم هست ولی فقط بگم که منطق و عقلم میگه اونطرف خوشبختی اما احساست و برنامه های زندگی و خاطرات میگه اینور حتی با اینکه میدونم خونوادش بهم توهین کردن و بهم برخورده. اما میترسم که در آینده حسرت بخورم که این پسر همه تلاششو کرد و منم دوسش داشتم ولی با منطق و بی توجهی و بدون گذشت و بابیرحمی ردش کردم.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5678
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : 2 خواستگار درگیری بین احساس و منطق

    درضمن ابتدای خواستگاری حداقل بنده نسبت به اینکه ایشون دیگه نمیتونن کاری بکنن و خونوادش راضی نمیشه مطمئن شده بودم چون چندبار در مورد تموم کردن و اینکه دیگه راه حلی نیست صحبت کرده بودیم و با احساس کمتری و ناچار به فراموش کردن ایشون به خواستگار جدید نگاه میکردم.
    من میدونم به خواستگارم احساس خاصی ندارم آخه همه این موضوعا تو 3 هفته اتفاق افتاده ولی میترسم که بعدها که با منطقم جلو رفتم و بلخره بدی ها و کاستی ها رو دیدم یاد این انتخاب بیفتم و دوست داشتنم و .... و حسرت بخورم. من به خاطر احساسم این همه مدت صبر کردم الان نگرانم که اگه با اجبار و عجله ایشون خانوادش منو پذیرفته باشه که حتما همینطوره چیکار کنم. من به اندازه کافی سختی کشیدم.نیاز به تشکیل خانواده دارم میخوام منو با آغوش باز بپذیرن.
    ویرایش توسط maryamfar : 08-21-2014 در ساعت 01:07 AM

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5674
    نوشته ها
    17
    تشکـر
    3
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : 2 خواستگار درگیری بین احساس و منطق

    اولاشب بخیرمیگم به شما
    من جای شما نیستم تا به جای شما تصمیم بگیرم ولی عجله نکنید چند وقت به خودتون فرصت بدید
    نمیدونم چی بگم میترسم خدانکرده چیزی بگم که در تصمیم شما اثر نادرست بگذارد
    ولی یک چیزو نفهمیدم چرا یهویی خونواده اقای اولی موافقتشونو اعلام کردن؟

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5678
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : 2 خواستگار درگیری بین احساس و منطق

    بازم سلامممنون که به فکرید. من قبل از اینکه درگیر احساسات بشم و به خاطر شناخت خانوادگی و تایید بزرگترا اوکی دادم و این طرف همهدچیز داره پیش میره. زمانی که برای آزمایش رفتن بحث شد یعنی یه هفته پیش آقای اول به من زنگ زد و گفت فرصت میخواد با این حال که من قبول نکردم ایشون نمیدونم با چه هربه ای برادرها و مادرشون رو راضی کردن که با پدر صحبت کنن و طی یه صحبت یه ساعته با بیشتر و یک شبه این پدر که توی این هشت ماه هیچ کس حریفشون که نمیشد هیچ نظر همه رو هم منفی کرده بودن رضایت دادن و همون شب !!! با پدرخونده من تماس گرفتن.!!! پدر و مادر خونده من با مشورت بین خودشون این قضیه رو بامن درمیون گذاشتن و من گفتم ممنون اما من تصمیم خودمو گرفتم. تا اینکه این آقا دیروز به محل کار پدرخوندم رفتن و کلی درخواست و.. . حالا من درگیر احساساتم.ولی فکر میکنم چیزی که بهت از همه کمکم میکنه اینه که با پدر و مادر ایشون صحبت کنم ولی شجاعت میخواد...

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5678
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : 2 خواستگار درگیری بین احساس و منطق

    بازم سلامممنون که به فکرید. من قبل از اینکه درگیر احساسات بشم و به خاطر شناخت خانوادگی و تایید بزرگترا اوکی دادم و این طرف همهدچیز داره پیش میره. زمانی که برای آزمایش رفتن بحث شد یعنی یه هفته پیش آقای اول به من زنگ زد و گفت فرصت میخواد با این حال که من قبول نکردم ایشون نمیدونم با چه هربه ای برادرها و مادرشون رو راضی کردن که با پدر صحبت کنن و طی یه صحبت یه ساعته با بیشتر و یک شبه این پدر که توی این هشت ماه هیچ کس حریفشون که نمیشد هیچ نظر همه رو هم منفی کرده بودن رضایت دادن و همون شب !!! با پدرخونده من تماس گرفتن.!!! پدر و مادر خونده من با مشورت بین خودشون این قضیه رو بامن درمیون گذاشتن و من گفتم ممنون اما من تصمیم خودمو گرفتم. تا اینکه این آقا دیروز به محل کار پدرخوندم رفتن و کلی درخواست و.. . حالا من درگیر احساساتم.ولی فکر میکنم چیزی که بهت از همه کمکم میکنه اینه که با پدر و مادر ایشون صحبت کنم ولی شجاعت میخواد... میخوام ازشون بپرسم چرا مخالف بودن و الان چی شد که موافق شدن شرایط من که تغییری نکرده و این همه سرسختی چطور جاشو به رضایت داد؟ میخوام بهشون بگم مهم نیس من یا پسرشون چیا کشیدیم تو این مدت و چقدر بهم برخورد اما الان تضمین میکنن که من آرامش داشته باشم؟کما اینکه بعد از راضی شدنشون همه به این آقا گفتن تقصیر من بوده و اگه دوستت میداشت 8ماه که هیچی 8سال صبر میکرد ما که راضی شدیم دختره خرش از پل گذشته که نمیخواد!!!!ولی احساسم میگه این پسر تا آخرین نفس همه تلاششو داره میکنه اگه آینده جایی دلسردی و ناراحتی پیش بیاد نکنه با رد کردنش خاطره و ... بیاد تو ذهنم؟؟؟!!!!

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : 2 خواستگار درگیری بین احساس و منطق

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryamfar نمایش پست ها
    سلام لطفا وقت بذارید بخونید.خیلی مختصرش کردم.به خدا به کمک و مشورت نیاز دارم.ممنون
    من 2سال با پسری دوست بودم که این پسر دیپلم هست و دارای شغل آزاد و من ارشد میخونم و کارمند هستم .در خانواده خودم بزرگ نشدمو فرزند خونده هستم. از ابتدا قصد ازدواج بود و بعد 2 سال عنوان شد.هردو خانواده مخالفت کردن اما خانواده من سپردن به خودم. 8ماه گذشت و این آقا تلاش کرد اما تقریبا همه اعضای خانواده مخالف بودن.حتی خودشم گاهی توسط اونا توجیه و قانع میشد هرچند که پنهون میکنه.توی این مدت به خواست خودم و با کمال میل خواستگارامو رد کردمو نذاشتم حتی الامکان به بزرگترا برسه.خونواده ایشون به خاطر فرزند خونده بودن من قبول نمبکرد و مبگفتن که فرهنگ خانوادگی ما عوض که نخواهد شد و فقط ضربه اصلی به دختر وارد میشه پس ما فقط به نفع دختر مخالفت میکنیم!!!!!!
    نهایتا با کلی مشاوره رفتن و حق دادن آقای مشاور به این خانواده و حل نشدن موضوع!!! من کم کم بیخیال شدم. چون خود آقا پسر مدام به من میگفت که من تلاش کردمو میکنم اگه فکری داری راه حلی داری تو بگو!!! منم فکر میکردم که موندن جایز نیست و به اندازه کافی از غرورم مایه گذاشتم. اما حدود 2 ماه کارمون دعوای تلفنی و گیر دادن بود و فکر جدایی و تموم کردن که توی یه قهر 4 روزه خواستگاری با شرایط تحصیلی ، اخلاقی، کاری ،خانوادگیو ... به جز ظاهر که معمولی و پایین تر از اون پسر بود و فامیل هم بودن پیدا شد و با اصرارهای خواهرا و بزرگترا و... من شرایطمو گفتم و بعد از یکم حرف زدن همه رو قبول کردن. اما حالا که موضوع رو (قبل از اوکی شدن خواستگار جدید) به پسر گفتم با خونواده صحبت کرد و با یه صحبت 1 ساعته پدرو همه ختنواده ایشون راضی شدن و زنگ زدن به پدر خونده بنده!!!
    جزییات بعدش مهم هست ولی فقط بگم که منطق و عقلم میگه اونطرف خوشبختی اما احساست و برنامه های زندگی و خاطرات میگه اینور حتی با اینکه میدونم خونوادش بهم توهین کردن و بهم برخورده. اما میترسم که در آینده حسرت بخورم که این پسر همه تلاششو کرد و منم دوسش داشتم ولی با منطق و بی توجهی و بدون گذشت و بابیرحمی ردش کردم.
    سلام

    عزیزم مطالبتون رو خواندم البته یک خورده واضح نبود,متاسفم برای سطح شعور و فرهنگ اون خانواده در ضمن بدانید فرزند خواندگی شما نه تقصیر شماست نه عیب شما ونه.... و کلا این یک عیب و یا نقص نیست .البته بیشر بخوانید و راجب خودتان و دیگران و ازدواج بدانید یک مشاور خوب خیلی براتون مفیده در مورد ازدواج زیاد عجله نکنید. موفق باشید

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5220
    نوشته ها
    34
    تشکـر
    44
    تشکر شده 23 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : 2 خواستگار درگیری بین احساس و منطق

    اگه من جای تو بودم خییلییییی شک میکردم به این راضی شدن ناگهانی! منطقی هم نیست!

    تازه تو که شرایطت خیلی بالاتر از اون آقای اولی هست! چرا خودتو دست کم میگیری؟؟ عجله نکن، معیارها و خواسته هات رو بنویس و به خاطر احساساتت کوتاه نیا ازشون. اگه الان به خاطر احساساتت کوتاه بیای بعدا که فروکش کرد و طبیعی شد همه چیز، پشیمون خواهی شد

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4062
    نوشته ها
    167
    تشکـر
    60
    تشکر شده 115 بار در 69 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : 2 خواستگار درگیری بین احساس و منطق

    فکر کن آقای اولی رو نه علاقه ای بهش داشتی و نه مخالفت خانواده اش در کار بود
    در شرایط کاملا یکسان آشنایی و شناخت کدوم خواستگار رو ترجیح می دادی،،هر کدام شرایطش بهتر بود همان را انتخاب کن
    اگر خواستگار دوم شرایطش بهتر بود که اصلا هیچ حرفی نمی ماند برای قبول کردن
    اما اگر اولی شرایطش بهتر بود و فقط مخالفت خانواده اش کار را خراب می کرد،،فعلا صبر کن..اصلا مجبور نیستی زود بله را بدهی به خاطر تغییر شرایط و وضعیت
    شاد باشی

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5678
    نوشته ها
    5
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : 2 خواستگار درگیری بین احساس و منطق

    ممنون از راهنماییتون
    همگی لطف کردید.

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6226
    نوشته ها
    59
    تشکـر
    13
    تشکر شده 38 بار در 27 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : 2 خواستگار درگیری بین احساس و منطق

    باسلام به شما دوست عزیز
    به شما توصیه میکنم فقط و فقط با عقل و منطق تصمیم بگیرید و اگاه باشیـــد اگر چه الان حسی به این خواستگار ندارید بعدا با عشق بعد از ازدواج -که مطمئنا بسیار پایدارتر هست-مواجه میشید!
    ارزوهاتون شکوفا لبتون خندون

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6064
    نوشته ها
    190
    تشکـر
    32
    تشکر شده 196 بار در 82 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : 2 خواستگار درگیری بین احساس و منطق

    من نه از نظر کارشناسی بلکه میخوام از نظر یه فردی که از بیرون به ماجرا نگاه میکنه نظرمو بگم خواستگار دوم رو انتخاب میکردم..خانواده شوهر یا زن هر چی هم شما دوتا عاشقانه همو بخواهید تاثیر بسزائی در زندگیتون خواهد داشت .. به نظرم این راضی شدن هم تاثیر فشار بیش از حد پسرشون باشه و بعد از ازدواج نظرات قبلی رو کماکان داشته باشند ..فرزند خوندگی اصلا چیز بدی نیست هیچ وقت اینو نقطه ضعف ندونید ..موفق باشید
    امضای ایشان
    وقتی خدا کاری برات انجام میده تو به توانائی های خدا اطمینان داری و هنگامی که کاری برات انجام نمیده خدا به توانائی های تو اطمینان داره ....
    .................................................. ...............
    1- برای تشکر از پست مورد نظرتون از کلید تشکر استفاده کنید (سپاس نشانه قدرشناسی شماست )
    2- برای متوجه شدن کاربر از ادامه داشتن بحث پست مورد نظر رو نقل قول بگیرید
    3- جداً از دادن جوابهای طنز و مسخره کردن کاربر و یا دادن جوابهای بدون تفکر حاوی مطالبی همراه با شدت عمل پرهیز کنید ..

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شرایط ازدواج رو ندارم
    توسط hirsoft در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 05-25-2014, 11:10 AM
  2. برای شستن صورت از آب گرم استفاده کنیم یا آب سرد؟
    توسط R e z a در انجمن زیبایی پوست و مو
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-23-2013, 10:53 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد