نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: می خواهم خاطرات تلخ با همسرم را فراموش کنم

1213
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5476
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    22
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    می خواهم خاطرات تلخ با همسرم را فراموش کنم

    توی زندگیم با همسرم خیلی سختی کشیدم ،درگیری های زیادی با هم داشتیم ودر این میان اتفاق هایی افتاد که تبدیل شد به یه عالمه خاطرات تلخ که باعث شده هیچ یک از خاطرات شیرینو به یاد نیارم ،اتفاق های تلخی که موقعی که تجربه میکردم انقدر زجر نکشیدم که حالا با یاد اوریشون میکشم انگار هر چی ازشون میگذره عذابشون بیشتر شده واسم ،تبدیل شدهذبه یه بغض کهنه که داره خفم میکنه .من توی گذشته گیر کردم طوری که هیچی از زمان حال نمیفهمم این گذشته ی لعنتی نمیذاره شاد باشم چه جوری باید از دستش راحت شم ،علاوه بر زندگی مشترکم قبل از ازدواج هم مشکلاتی داشتم که تصمیمات اشتباهم در موردشون عذابم میده نمیتونم خودمو ببخشم ایندم به خاطرشون خراب شد فقط یه عالمه حسرت واسم موند ،کاش میشد فراموشی بگیرم تا دیگه انقدر عذاب نکشم

  2. کاربران زیر از هستی تنها بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : لعنت به من ،لعنت به این گذشته

    خب خود شما بگید وقتی کسی لباس قدیمشو میپوشه ...

    چقدر احساس خفگی و تنگی میکنه ... ؟ آیا در این موقع کسی جز خود فرد میتونه از این حالت رها بشه ؟

    به هرحال تا وقتی که در گذشته گیر افتادی نمیتونی از زمان حال که نعمت بزرگی برای ماست ، لذت ببری ...

    شما مثل جنگجوهای قدیمی شدید که از جنگیدن لذت میبردن و نمیتونستن از امنیت زمان حالشون لذتی ببرن ...

    در این مورد بهتره با مشاوره ای حضوری مشورت کنید ... و سعس کنید به اینده فکر کنید و چیزهایی رو که دوست داری برات

    اتفاق بیفته رو روی کاغذ هر روز صبح بنویسی و دوره اشون کنی ....

    هر وقتم حلت بدی پیش اومد فقط بنویسشون ... تا افکار پراکنده رو با نوشتن اسیرشون کنی
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2014
    شماره عضویت
    2062
    نوشته ها
    44
    تشکـر
    1
    تشکر شده 22 بار در 17 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : لعنت به من ،لعنت به این گذشته

    سلام هستی جان خواهر گلم همه ما تو گذشته مون یک سری اشتباهات داشتیم حالا اگربخوایم همش تو فکر گذشته باشیم که نمی شه گذشته تموم شده و رفته از زمان حالت لذت ببر مگه چقدر می خوایم عمر کنیم که اینطوری خودمون رو اسیر گذشته کردیم و از حال و آینده غافل شدیم به خدا توکل کن و فکرهای شیطانی گذشته رو از ذهنت پاک کن فقط خودت می تونی خودت رو نجات بدی همیشه تمرین کن و تلقین که عوض شدی و نمی خوای به گذشته فکر کنی همین افکار مثبت بهت کمک می کنند موفق باشی دوست عزیز
    امضای ایشان
    مصیبت آدمی به اندازه صبر اوست
    پس هر وقت در مصیبتی گرفتار شدید صبر کنید
    و با ناله و شیون پاداش پایان صبرتان را از بین نبرید
    امام علی(ع)

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : لعنت به من ،لعنت به این گذشته

    نقل قول نوشته اصلی توسط هستی تنها نمایش پست ها
    توی زندگیم با همسرم خیلی سختی کشیدم ،درگیری های زیادی با هم داشتیم ودر این میان اتفاق هایی افتاد که تبدیل شد به یه عالمه خاطرات تلخ که باعث شده هیچ یک از خاطرات شیرینو به یاد نیارم ،اتفاق های تلخی که موقعی که تجربه میکردم انقدر زجر نکشیدم که حالا با یاد اوریشون میکشم انگار هر چی ازشون میگذره عذابشون بیشتر شده واسم ،تبدیل شدهذبه یه بغض کهنه که داره خفم میکنه .من توی گذشته گیر کردم طوری که هیچی از زمان حال نمیفهمم این گذشته ی لعنتی نمیذاره شاد باشم چه جوری باید از دستش راحت شم ،علاوه بر زندگی مشترکم قبل از ازدواج هم مشکلاتی داشتم که تصمیمات اشتباهم در موردشون عذابم میده نمیتونم خودمو ببخشم ایندم به خاطرشون خراب شد فقط یه عالمه حسرت واسم موند ،کاش میشد فراموشی بگیرم تا دیگه انقدر عذاب نکشم
    سلام

    عزیز اولا گذشته در گذشته!!!!!!!! در ثانی امروز نیز گذشته, فردای شما خواهد بود که با این طرز فکر و جهانبینی شما گلم حتما حسرت امروز را نیز خواهید خورد پس لطفا و حتما یک مشاور خانم خوب پیدا کنید و مشاوره بگیرید, شخصا بدون کمک و دارو به جایی نخواهید رسید. موفق باشید

  7. کاربران زیر از فرشاد1020 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد