نمایش نتایج: از 1 به 14 از 14

موضوع: جدايى

1910
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5762
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    جدايى

    سلام، من ٢٣ سالمه و ٣ سال پيش با پسرى دوست شدم و بعد ٢ سال نامزد كرديم، تو دوران نامزدى متوجه شدم خيلى مطيع پدر مادرشه و تمام تصميماشو با اجازهء اونا ميگيره، يك ماه پيش به صورت اتفاقى كه يادش رفت گوشيشو قطع كنه صداى پدر و مادرشو شنيدم كه تهديدش ميكردن از من جدا بشه و خيلى بهم توهين كردن در صورتى كه من اصلا فكر نميكردم با من مشكلى داشته باشن چون هميشه هركارى از دستم برميومد براشون انجام ميدادم و هميشه با احترام باهاشون برخورد ميكردم، اما از اون روز به بعد رابطهء ما سرد شد و فهميدم نامزدم به خاطر خواستهء خونوادش دنبال يه بهونه براى جدا شدنه تا اينكه ٣ روز پيش از دست توهيناش خسته شدم و نامزديمونو بهم زديم، الان اصلا روحيهء مناسبى ندارم، از همه چى متنفرم، از مردا از ازدواج از عشق و.... نسبت به همه چى بى اعتمادم، به سرم افتاده خودكشي كنم، واقعا كم اوردم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5726
    نوشته ها
    64
    تشکـر
    54
    تشکر شده 45 بار در 30 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جدايى

    نامزدی یا عقدی؟ دلیل مخالفتشون چیه نپرسیدی؟ ببین منم عقدم دقیقا مشکل مث تورو دارم و نمی دونم چیکار کنم شوهر منم مطیع پدر مادرشه و خانوادش باعث اختلافاتمون شدن دوست داشتی برو تو صفحه من مشکل منم بخون. نمیدونم اینجور خانواده ها چشونه عوض اینک خوشبختی اولاداشونو بخوان تیشه به ریشه میزنن و مشکل ایجاد می کنن

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5726
    نوشته ها
    64
    تشکـر
    54
    تشکر شده 45 بار در 30 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جدايى

    اگه نامزدی بدون حتما به صلاحت بوده و خدا دوستت داشته ک الان فهمیدی الان من ک عقدم اوضام وخیم تر از توا

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5762
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جدايى

    ما فقط نشون كرده بوديم، نه عقد نه صيغه، من هم شاغلم هم درس ميخونم از لحاظ اجتماعى موقعيت خوبى دارم خونوادش دوست نداشتن من مستقل باشم، دلشون ميخواست عروسشون بشينه تو خونه فقط خونه دارى و بچه دارى كنه، ميخواستن پيش اونا طبقهء پايين زندگى كنم اما من از روز اول شرط كرده بودم كه بايد جدا باشيم و حق كار و تحصيل داشته باشم، اونا فكر كردن بعدها منو تو فشار قرار بدن ميتونن منو راضى كنن، حتى شنيدم كه باباش تهديدش ميكرد انقدر منو اذيت كنه كه رو حرفش حرف نزنم، الان كه ديگه تموم شد اما شرايط روحيم اصلا خوب نيست

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4385
    نوشته ها
    528
    تشکـر
    1,425
    تشکر شده 866 بار در 371 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جدايى

    سلام عزيزم...
    دوران سختي رو داري ميگذروني...
    تو اين دوران بيشتر به جنبه هاي مثبت اين ماجرا فكر كن ...
    به قول دوستمون امتياز بزرگ شما اين بود كه هنوز به طور رسمي وارد اين قصه نشديد...
    و خدارو بابت شانس دوباره اي كه در اختيارت گذاشت شكر كن...
    كمي تو اين دوران به خودت كمك كن...
    اصلا و به هيچ عنوان موزيك هاي غمگينو عاشقانه گوش نكن...
    تنها نمون...
    به خودت استراحت بده و اگه به لحاظ شغلي به مشكل برنميخوري به يك مسافرت چند روزه برو...
    يا ذهنت رو به كار و ورزش مشغول كن...
    به محض ورود افكار منفي به ذهنت سريع موقعيت مكاني و انجام كار فعلي تو عوض كن...
    حتتتتما تو اين دوران به خدا و حكمت و قسمتش بيشتر نزديك شو...
    خودتو به اين باور برسون كه بعد از توكل به خدا تو هر لحظه هر مكان و هر زمان از زندگيت يكي هواتو داشته و داره...
    تا مدتي از ازدواج و برقراري ارتباط با جنس مخالف پرهيز كن تا اين روحيه آسيب ديده دوباره ترميم بشه چرا كه ممكنه براي فرار از اين دلتنگي ها از اين دلمردگيها و اين شكست عاطفي خودتو زير چتر حمايت يك فرد نامناسب قرار بدي...
    الان تنها كسي كه ميتونه بهت كمك كنه و تورو از اين حال خراب خارج كنه همت و اراده خودت در كنار حضور خداوند هست...
    شاااد باشيد
    امضای ایشان

  6. کاربران زیر از zbahane بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5762
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جدايى

    متاسفانه يكى از مشكلاتم اينه كه اصلا حوصلهء هيچى رو ندارم، دوستام ازم خواستن با هم بريم بيرون تا روحيه ام عوض بشه اما وقتى رفتم بيرون و چشمم به زوجا افتاد يا خاطراتى كه باهاش داشتم حالم بدتر شد و همش گريه ميكردم، احساس پوچى ميكنم، خيلى اذيتم كرد اما هنوز دوستش دارم و نميدونم چه جورى مهرشو از دلم بيرون كنم!!!! خيلى درمونده شدم...

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5726
    نوشته ها
    64
    تشکـر
    54
    تشکر شده 45 بار در 30 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جدايى

    مانیا جان به جنبه های منفی رابطه ات با خودش و خانوادش فکر کن و بزرگشون کن ک کمتر اذیت بشی به جای اینک به خاطرات خوبت فکر کنی.. خدا دوستت داشته به این فکر کن.. به این فکر کن ک هنوز موقعیتهای خوبی میتونی داشته باشی بدون ک به صلاحت نبوده قوی باش و به هدفهات فکر کن

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5476
    نوشته ها
    26
    تشکـر
    22
    تشکر شده 4 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جدايى

    من هفت ساله ازدواج کردم واز روز اول با همسرم مشکل داشتم ولی به خاطر احساسی برخورد کردنم جدا نشدم ،حالا با یه بچه و یه دنیا غمو حسرت روزایی که خراب شد مجبورم بسوزم و بسازم پس خواهش میکنم ،اشک و غم و غصه رو بزار کنار و فقط فراموشش کن تا بقیه عمرتو شاد باشی

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2014
    شماره عضویت
    4267
    نوشته ها
    53
    تشکـر
    128
    تشکر شده 46 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جدايى

    سلام به مانیای عزیز انسان ها با رابطه هایی که با دیگران دارند و با خاطره هایی که از اونا میمونه زندگی می کنند اگه شما هم نخوایین به اون آقا فکر کنین چون رابطه تون با اون تازه به هم خورده ذهنتون هنوز داره اون رابطه و اون آقا رو حلاجی میکنه باید هم به خودتون و هم به ذهنتون فرصت بدین شما به زمان نیاز دارین و باید رو فکرتون مدیریت کنید سعی کنین با ورزش سنگین و کارهای فکری جسم و روح تون رو خسته کنین تا فرصتی نداشته باشین به اون خاطرات فکر کنین با امید به خدا موفق می شین اگه خودتون بخوایین . به امید روزهای خوش

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5762
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جدايى

    خيلى ممنون از همهء دوستانى كه منو راهنمايى كردن، اميدوارم بتونم با كمك هاى شما خيلى زود روحيمو بازسازى كنم

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5762
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    0
    تشکر شده 2 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جدايى

    دوستان من باز به كمكتون نياز دارم، زن دايى نامزدم بهم اس داده، از اين متناى دوستانه، نميدونم از جداييمون خبر داره يا نه! اما باز اعصابمو بهم ريخت، دوباره منو ياد گذشته انداخت، هركارى ميكنم بهش فكر نكنم يه اتفاقى ميفته، از اون موقع فقط دارم گريه ميكنم، ديگه خسته شدم....

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5726
    نوشته ها
    64
    تشکـر
    54
    تشکر شده 45 بار در 30 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جدايى

    احتمالا خبر نداره یا اگه نداره از روی کنجکاوی اس ام اس داده... جواب نده ک حرفی پیش نیاد
    عزیزم خودتو چرا اذیت میکنی اخه الان تو ازاد و رهایی میتونی مستقل باشی
    خدا یک فرصت دیگه بهت داده ک برای زندگی اینده ات با چشم باز تصمیم بگیری و همه جوانب رو در نظر بگیر
    میدونم سخته اما فکر خودتو درگیر چیزای دیگه کن ک به گذشتت فکر نکنی وقتتو پر کن
    بازم پاسخ خانوم مشاور عزیز رو بخون تا ارومتر بشی

  14. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2014
    شماره عضویت
    4839
    نوشته ها
    1,260
    تشکـر
    920
    تشکر شده 1,137 بار در 614 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : جدايى

    نقل قول نوشته اصلی توسط مانيا٢ نمایش پست ها
    سلام، من ٢٣ سالمه و ٣ سال پيش با پسرى دوست شدم و بعد ٢ سال نامزد كرديم، تو دوران نامزدى متوجه شدم خيلى مطيع پدر مادرشه و تمام تصميماشو با اجازهء اونا ميگيره، يك ماه پيش به صورت اتفاقى كه يادش رفت گوشيشو قطع كنه صداى پدر و مادرشو شنيدم كه تهديدش ميكردن از من جدا بشه و خيلى بهم توهين كردن در صورتى كه من اصلا فكر نميكردم با من مشكلى داشته باشن چون هميشه هركارى از دستم برميومد براشون انجام ميدادم و هميشه با احترام باهاشون برخورد ميكردم، اما از اون روز به بعد رابطهء ما سرد شد و فهميدم نامزدم به خاطر خواستهء خونوادش دنبال يه بهونه براى جدا شدنه تا اينكه ٣ روز پيش از دست توهيناش خسته شدم و نامزديمونو بهم زديم، الان اصلا روحيهء مناسبى ندارم، از همه چى متنفرم، از مردا از ازدواج از عشق و.... نسبت به همه چى بى اعتمادم، به سرم افتاده خودكشي كنم، واقعا كم اوردم
    واااااااي چه خانواده ي مسخره اي خوب كاري كردي جدا شدي جدايي الانت بهتر از پشموني در ايندست خوبه كه عقدم نبودي بايد خوشحال باشي مردي كه با در خواست خانوادش بخاد تركت كنه معلومه كه دوست نداشته يا مرد خيلي ضعيفي بوده و در اينده هم نميتونسته حتي رو پاي خودش وايسته اولا ربطي به خانواده ها نداره اونا شرايط تو رو ميدونستن و شرط هايي كه براش گذاشتي رو با علم و اطلاع قبول كردن اما الان كه ميخان بزنن زيرش همون بهتر كه تموم شده كه در اينده خيلي بيشترهم دخالت ميكردن مطمعن باش زندگيتو تلف ميكردي اگه ادامه ميدادي زندگي مشترك ميخاستي تشكيل بدي نه زندگي خانوادگي اصلا هم ناراحت نباش تو بايد خوشحال باشي اون تو رو از دست داده تو مسير درستو براي زندگيت انتخاب كردي از خواسته ها و اهدافت بخاطر چيزهاي پوچ نگذر ماهم انسانيم و حق انتخاب و ازادي در تصميم گيري داريم.

  15. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    8050
    نوشته ها
    1,468
    تشکـر
    3,819
    تشکر شده 3,324 بار در 1,147 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : جدايى

    سلام مانیا جونمممم دخترخوب تو الان باید خوشحال باشی که تو نامزدی این خانواد رو شناختی اگه عقد بودی که خیلی باز بدتر بود بدون خدا دوست داشته بهش فکرنکن تو لیاقت بیشتر از اینا رو داری شک نکن من مطئنم تو از عهدش برمیای پس به درست برس به کارت به تفریحت زندگی کن حیف اون اشکات نیست که برای کسی میریزی که اینقدر بی مسئولیت و خاله زنک بوده و روی حرف و عشقش ثبات نداشته بیخالشون بخدا زندگی دو روزه سریع میگذره باقی روزات و خراب نکن به خاطر گذشته ای که تموم شده و رفته

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد