سلام من از شما راهنمایی میخوام تو رو خدا کمکم کنید . من دختری 18 ساله هستم و مربی ام رو که الان چند ماهی است که باهاش اشنا شده ام رو دوست دارم یه جورایی باهام دوست شدیم اونم دختری 22 ساله و مجرد هستش .من فقط دوستش دارم نظر بدی درباره اش ندارم . من انو مثل ابیجم دوستش دارم و هرکاری که بتونم براش با جونو دلم انجام میدم . اون خیلی سرش شلوغه شاغل هستش درکش میکنم اگه نتونه بعضی موقع ها جواب اس ام اس هامو یا پی ام هامو یا زنگ زدنم ها رو نده یا حوصله نداره که جوابم رو نمیده .خودم چند بار بهش گفتم که دوستش دارم . اخه بعد از چند مدت اشناییمون من بهش وابسته شدم اخه حرف زدن کنارشو دوس دارم میخوام همیشه با هم دوست باشیم هنوز نمیدونم نظر اون چیه اونم میگه من دوستش هستم میخوام اگه نتونیم هر روز از هم خبری داشته باشیم حداقل بعد از چند روزی از حال هم خبر دار بشیم اخه اون شهر ما زندگی نمیکنه فقط برای کلاساش میاد شهرما به خاطر همین از هم دوریم همیشه کنار هم نیستیم ولی تو این چند مدت یه جورایی همدیگه رو شناختیم و باهم بیرون رفتیم واسه شام دو نفری .اوایلا شدیدتر بهش فکر میکردم یا میدیدم انلاین هستش و جواب پی ام های منو نمیده تو خونه کلافه شده بودم حوصله ی هیچکسی رو نداشتم بعدها یه خورده خودمو توجیح کردم که بهش زیاد فکر نکنم الان یه زره اروم تر شدم من میخوام اون بفهمه که میتونم براش ابجی و رفیق فابریکش باشم اون تو یه شهری که زندگی میکنه یه دوست داره که خیلی باهم قاطی هستن منم به اون دوستش حسودیم میشه . شما بگین من چیکار کنم ؟؟؟؟