با سلام
من دختری 25 ساله هستم فوق لیسانس ریاضی دختر بزرگ خانواده همیشه کمتر از تلاشم بدست اوردم حدود یک سال پیش با دختر دوست خانوادگیمون که 3سال از من کوچکر بود اشنا شدم رفتارهای اون پسرونه و جسارتش واسم قشنگ بود خیلی با هم درد و دل میکردیم تا اینکه متوجه شدم بهش علاقه مند شدم خیلی واسم سخت بود باورش که عاشق یه دختر بشم تا اینکه یه روز به من گفت من ترنسم با هم دکتر رفتیم و دکتر با نتیجه ازمایشات گفت که ایشان 80درصد پسر است خیلی عاشقشم بارها و بارها سعیکردم رهاش کنم اما واقعا ادم خوبیه و عاشقانه دوستم داره اول میخواستیم همینطور ادامه بدیم اما چون کنترل روابط سخت بود تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم از حاج اقای پرسیدم چون پدرم در قید حیات نیستن میتوانید یه صیغه محمیت بخوانید برای وبط راحتتر (نه رابطه جنسی) اونمیخواد عمل کنه بیاد خواستگاری اما خانواده من خیلی سنتی هستن از طرد شدن میترسم از اینکه کسی عشقمو باور نکنه به خدا شب و روز دعا میکنم که خدا منو منصرف کن اگر راضی نیستی اما خدا موقعیتی فراهم میکنه که 10قدم جلوتر میرم فکرم خیلی در گیره خانواده ام روی ازدواجم زوم کردن و چون خواهرم که 2 سال از من کوچیکتره عقد کرده و شوهرش خیلی مردونه اس همه اش حرف شوهری مثل اونو میزنن تو ذو خدا کمکم کنید