نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: مشکلات قبل از ازدواج

968
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5980
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکلات قبل از ازدواج

    با سلام خدمت تمام دوستان عزیز

    چند وقتیه که با یک سری مشکلات رو به رو هستم که دیگه تحملشون به تنهایی برام سخت شده، به همین خاطر تصمیم گرفتم از شما راهنمایی بگیرم. پیشاپیش ازتون ممنونم
    حدود 6 ماه پیش عقد کردم و 20 روز دیگه قراره به امید خدا مراسم ازدواج من و آقای همسر برگزار بشه.
    توی این مدت به خاطر حساسیت های همسرم و همچنین حساسیت های مادر خودم اعصاب خوردی های زیادی رو متحمل شدیم که نهایتا باعث شد این دوره به بدترین شکل خودش بگذره و من الان تنها امیدم به بعد از ازدواجه که شاید مشکلات برطرف بشه.
    جدیدترین مشکل هم که دیگه نمیدونم باهاش چیکار کنم اینه که بعد از بردن جهیزه به خونمون، ایراد گرفتن های همسرم شروع شده، من توی این مدت همیشه حق رو به همسرم دادم ولی الان همسر به خاطر نبودن چیزایی مثل پلوپز و لوستر و اینکه چرا دو دست سرویس قابلمه ندادن با من دعوا میکنه.
    همسرم خیلی حساسه و با کوچکترین چیزی ناراحت میشه، من با اینکه خانم هستم و همیشه دیده بودم خانوما بیشتر ناراحت میشن همیشه تلاش خودم رو کردم که به همسرم سخت نگیرم و هیچ وقت بخاطر چیزایی که واقعا از نظرم بی اهمیته باهاش بحث نکنم. ولی اون مدام من رو با بقیه مثلا دختر عموش که به تازگی ازدواج کرده مقایسه میکنه و مثلا میگه دیدی جهیزیه اون چقدر کامل بود! البته خیلی از اجناس مال من از نظر مرغوبیت سطح بالاتری نسبت به مال اونها داشتن. وقتی هم که به مادر میگم میگه فلان چیز که مهم نیست بعدا خودتون میخرید.... در مقایسه با دخترهای فامیل خودمون هم جهیزیه من از همه کامل تره
    واقعا از این بچه بازی ها خسته شدم. از همسر اصلا این توقع رو نداشتم. ولی الان تمام مسئله و موضوع زنگی ما شده بحث کردن راجع به این چیزا. برای همسرم هم بخاطر این همه حساسیتش خیلی نگرانم، این مدت خیلی اعصابش خورده. بخاطر تفاوت در فرهنگ و رسم و رسوم، خیلی چیزا بوده که من هم میتونستم با فامیل خودم مقایسه کنم و بگم خانواده همسرم برام کم گذاشتن ولی این کار رو نکردم چون واقعا دوست ندارم همیشه طلبکار و معترض باشم، به نظر من هیچ کدوم از کارهای مرسوم وظیفه نیست و هرکسی هرکاری که میکنه لطف کرده. من واقعا از خانواده همسرم هیچ توقعی ندارم. برای خرید های عروسی هم با اینکه توی فامیل ما همیشه خرید عروس خیلی بیشتر از داماد بوده ولی من هیچی کم نذاشتم و پابه پاس خرید کردم. جوری که وقتی دوستم شنید قیمت کت و شلوار از لباس عروس بیشتر شده کلی تعجب کرد.
    ببخشید که خیلی پراکنده حرف زدم. امیدوارم تونسته باشه هرچیزی که لازمه رو بیان کنم. الان دیگه نمیدونم چه رفتاری درسته لطفا راهنماییم کنید.
    با سپاس

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : مشکلات قبل از ازدواج

    بهار خانم در این مورد بهتره با ایشون صریح و روشن و قاطع حرف بزنید ...

    من خیلی رک حرف میزنم ... چون اگه ایشون بخواد به این چیزا اهمیت بده پس بهتره قید ازدواج با شما رو هم بزنه

    و با چند وسیله ازدواج کنه و هر روزشو با این وسایل بگذرونه ...

    پس در این مورد با ایشون صحبت کنید و البته در مورد مشکلاتتون با مادر هم باید صحبت کنید

    چون گاهی خرید یک وسیله میتونه جلوی خیلی از اتفاقات رو بگیره ولی شوهر شما نباید خودشو درگیر این حرفا کنه

    هرچند من فکر میکنم که گاهی باید درمان به ضد کرد و شمام در بعضی از موارد به ایشون سخت بگیرید

    تا متوجه بشه که خیلی راحت میشه یک زندگی رو از آرامش خارج کرد
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5980
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکلات قبل از ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    بهار خانم در این مورد بهتره با ایشون صریح و روشن و قاطع حرف بزنید ...

    من خیلی رک حرف میزنم ... چون اگه ایشون بخواد به این چیزا اهمیت بده پس بهتره قید ازدواج با شما رو هم بزنه

    و با چند وسیله ازدواج کنه و هر روزشو با این وسایل بگذرونه ...

    پس در این مورد با ایشون صحبت کنید و البته در مورد مشکلاتتون با مادر هم باید صحبت کنید

    چون گاهی خرید یک وسیله میتونه جلوی خیلی از اتفاقات رو بگیره ولی شوهر شما نباید خودشو درگیر این حرفا کنه

    هرچند من فکر میکنم که گاهی باید درمان به ضد کرد و شمام در بعضی از موارد به ایشون سخت بگیرید

    تا متوجه بشه که خیلی راحت میشه یک زندگی رو از آرامش خارج کرد
    در مورد سخت گرفتن که فرمودید، من چند بار سعی کردم این کار رو انجام بدم ولی ایشون توقع دارن هر رفتاری که دوست دارند انجام بدن، توی عصبانیت هر حرفی که به زبونشون میاد رو بیان کنن و بعد اگر من یه بار ناراحت یا عصبانی بشم زود برمیگردن میگن، تو اصلا اونجوری که من فکر میکردم نیستی و اصلا دختر کم رویی نیستی و ...
    یعنی توقع دارن رفتار من همیشه درست باشه و هیچ وقت هیچ اعتراضی نکنم.
    در عوض خودشون بارها به من و خانوادم توهین کردن.
    در جواب عصبانی شدن من هم که البته در برابر عصبانیت های ایشون 1 به 10 بوده، میگن حالا تو هم مثل من شدی و اینکه یه بار عصبانی بشی یا 10 بار فرقی نمیکنه در هر حال آدم بدی هستی!
    اگر من چیزی بگم هم نهایتا باید خودم معذرت خواهی کنم و بگم اشتباه کردم.

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5829
    نوشته ها
    195
    تشکـر
    470
    تشکر شده 242 بار در 113 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : مشکلات قبل از ازدواج

    به نظر من که شما از اولش خیلی بهش رو دادی چون مردا اصلا جنبه ی اینو ندارن که خیلی براشون مایه بزاری اما الانم دیر نشده فقط 1کمی زمان میبره اگه چندبار حرفاشو نشنیده بگیری و اصلا تو بحثاش شرکت نکنی درست میشه. خوب اون با مقایسه کردن تو با بقیه و گفتن اینکه ازت توقع نداشتم فقط میخواد تورو تحریک کنه و تورو به زانو دربیاره تو نباید هیچ عکس العمل منفی داشته باشی نباید زود جناح گیری کنی. با بی محلی درست میشه مطمئن باش. وقتی به 1 مرد زیاد احترام بزاری همین میشه دیگه منظور از احترام کوتاه اومدنه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد