سلام و وقت بخیر
قبل از بیان موضوم از همه پیشاپیش معذرت میخوام میدونم که این موضوع قبلا در خلال موضوعات دیگه گنجونده شده و نظرات و بحثهای زیادی هم در موردش بوده اما....اما با توجه به اینکه یه سری اعضای جدیدتری که علم و آگاهی بیشتری هم نسبت به امر مشاوره دارن به جمع ما پیوستن دلم میخواد این موضوع یه کم تخصصی تر برام آنالیز بشه.
بعضی از ما توی گذشته دور یا نزدیکمون روابطی داشتیم که حالا چه ساده چه عمیق چه با رابطه جنسی چه بی اون چه دورادور چه نزدیک و.... به شکست منتهی شده و متاسفانه توی ذهنمون تبدیل به یه سری خاطرات شده که گاهی خنده میشونه رولبمون گاهی گریه رو گونمون...خب ابهاماتی که توی رفتار و کردار حال و آینده برام وجود داره ایناست:
1-چطوری به خودمون فرصت عاشق شدن دوباره برای همسر آیندمونا بدیم وقتی که یکبار کوپن عشقو مصرف کردیم؟ عشق، یک سندرم ناشی از تغییرات هورمونیه. این رو علم ثابت کرده. این تغییرات بعد از مدتی دوباره به تعادل می رسن و در واقع احساسات عاشقانه یک روزی به پایان میرسن. هیچ عشق جاودانی به اون معنا که تو داستانها هست، وجود نداره. مدت دوام عشق ممکنه چند ماه تا چند سال باشه، اما به هرحال دایمی نیست.با این وجود آیا امکانش هست که واسه شریک زندگیمون و سلامت زندگی مشترک باز هم عشق و دوست داشتن رو تجربه کنیم؟چطوری؟(مثلا خود من بعد از عشقم هیچ جنس مخالفی به دلم نمیشینه و دست رد به سینه بقیه میزنم)
2-آیا عشق گذشتمونا برای فرد جدید مطرح کنیم؟نکنیم؟اگه نکردیم و اون از جایی فهمید چه؟اگه کردیم و اون مارو نخواست چه؟
اصلا به فرض مطرح نکنیم،اگه پرسید چه برخوردی کنیم؟شرط راستگویی یه چیز میگه ترس از دست دادن چیز دیگه.کدوم فرمان درستو به مغز ما میدن؟
در پاسخاتون میخوام این نکته را در نظر بگیرید که بر اساس فرهنگ ایرانی با دخالت 50%دین و فرض 80% تعصبات مرد مقابل باشه....خیلی ممنون بابت مطالعه متن نسبتا طولانیم.