نمایش نتایج: از 1 به 18 از 18

موضوع: نمینونم با خانواده م کنار بیام

1927
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6139
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    نمینونم با خانواده م کنار بیام

    سلام.
    دختری 22 ساله هستم و دانشجو که:
    1-وقتی خیلی بچه بودم و مدرسه نمیرفتم پیش خودم فکر میکردم تمام دنیا دست به یکی کردن منو اذیت کنن.
    2بزرگتر که شدم توی دوران راهنمایی سر یه مسایلی به خونوادم میگفتم شما بخاطر خرجهایی که میکنید سر من منت میذارید.شاید واقعا اینطور نبود ولی اونا هیچوقت حاضر نشدن به من بگن اشتباه میکنم.چون وضعیت مالیمون زیاد مناسب نبود ولی یبرای مدرسه من خرج میکردن چون تیزهوشان بودم و شهریه و سرویس لازم بود.
    3-من متاسفانه خیلی حساسم وسر مسایل کوچیک اعصاب خودمو لرای چند روز خورد میکنم.همین قضیه باعث میشه خیلی سریع به اتفاقاتی که میفته واکنش نشون بدم.مثلا احساس میکنم پدرم خیلی بین من و برادرم فرق میذاره.
    4-همین دیروز هم حسابی با پدرم دعوام شد.
    5-متاسفانه خیلی جاها مادرم هم نمیدونه چطور رفتار کنه
    6-پدرم هم معتقده زنها عقل ندارن.
    7-توی خوابگاه مشکل خاصی ندارم ولی با خونوادم نمیتونم کنار بیام.مادرم میگه تو اگ ازدواج کنی بدبخت میشی با این رفتارات.
    8-پدرم هم به مشاور اعتقادی نداره.
    9-با 22 سال و درس خوندن توی یه محیطی که خیلی هم آقایون توش فعالیت میکنن بعد از 4 سال هیچ خواستگاری نداشتم.
    10-دوس دارم بمیرم تا خونوادم از دسم راحت بشن.
    11-اینم بگم که پدرم به درس خوندن من خیلی اهمیت میده.ولی متاسفانه من چون از پدرم کینه به دل دارم نمیتونم با خانواده ام عادی رفتار کنم.
    12- وقتی دبستان و راهنمایی بودم بجای اینکه شازده کوچولو و این چیزا رو بخونم داستان های مزخرف مجله روزهای زندگی رو میخوندم.مثلا من همسر دوم بودم و طلاق و ....
    13-خودم به اندازه کافی بخاطر پدرم به مردها بدبین بودم و با خوندن این داستانها....
    نتیجه ی تست خودشناسی که توی سایت بود هم 50 شد.
    من فقط یه برادر دارم متولد 76
    پدرم هم هیچکسو بجز خودش قبول نداره

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    نقل قول نوشته اصلی توسط نسترن2 نمایش پست ها
    سلام.
    دختری 22 ساله هستم و دانشجو که:
    1-وقتی خیلی بچه بودم و مدرسه نمیرفتم پیش خودم فکر میکردم تمام دنیا دست به یکی کردن منو اذیت کنن.
    2بزرگتر که شدم توی دوران راهنمایی سر یه مسایلی به خونوادم میگفتم شما بخاطر خرجهایی که میکنید سر من منت میذارید.شاید واقعا اینطور نبود ولی اونا هیچوقت حاضر نشدن به من بگن اشتباه میکنم.چون وضعیت مالیمون زیاد مناسب نبود ولی یبرای مدرسه من خرج میکردن چون تیزهوشان بودم و شهریه و سرویس لازم بود.
    3-من متاسفانه خیلی حساسم وسر مسایل کوچیک اعصاب خودمو لرای چند روز خورد میکنم.همین قضیه باعث میشه خیلی سریع به اتفاقاتی که میفته واکنش نشون بدم.مثلا احساس میکنم پدرم خیلی بین من و برادرم فرق میذاره.
    4-همین دیروز هم حسابی با پدرم دعوام شد.
    5-متاسفانه خیلی جاها مادرم هم نمیدونه چطور رفتار کنه
    6-پدرم هم معتقده زنها عقل ندارن.
    7-توی خوابگاه مشکل خاصی ندارم ولی با خونوادم نمیتونم کنار بیام.مادرم میگه تو اگ ازدواج کنی بدبخت میشی با این رفتارات.
    8-پدرم هم به مشاور اعتقادی نداره.
    9-با 22 سال و درس خوندن توی یه محیطی که خیلی هم آقایون توش فعالیت میکنن بعد از 4 سال هیچ خواستگاری نداشتم.
    10-دوس دارم بمیرم تا خونوادم از دسم راحت بشن.
    11-اینم بگم که پدرم به درس خوندن من خیلی اهمیت میده.ولی متاسفانه من چون از پدرم کینه به دل دارم نمیتونم با خانواده ام عادی رفتار کنم.
    12- وقتی دبستان و راهنمایی بودم بجای اینکه شازده کوچولو و این چیزا رو بخونم داستان های مزخرف مجله روزهای زندگی رو میخوندم.مثلا من همسر دوم بودم و طلاق و ....
    13-خودم به اندازه کافی بخاطر پدرم به مردها بدبین بودم و با خوندن این داستانها....
    نتیجه ی تست خودشناسی که توی سایت بود هم 50 شد.
    من فقط یه برادر دارم متولد 76
    پدرم هم هیچکسو بجز خودش قبول نداره
    سلام عزیز

    تمام حرفها رو گفتی ولی سوالت چیه؟ لطفا به صورت نقل قول ذکر کن که متوجه بشم البته اگر سوالی داری گلم.

  3. کاربران زیر از فرشاد1020 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6139
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    سلام عزیز

    تمام حرفها رو گفتی ولی سوالت چیه؟ لطفا به صورت نقل قول ذکر کن که متوجه بشم البته اگر سوالی داری گلم.
    .
    میخوام بدونم چکار کنم.همینجوری که نمیشه ادامه داد

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6140
    نوشته ها
    244
    تشکـر
    159
    تشکر شده 386 بار در 165 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    خوب عزیزم اینا اقتضای سنت منم همسنت شما بودم خیلی از این مشکلاتو داشتم

    به نظرم یه کم توقعاتو پایین بیار با پدر مادرتم درست رفتار کن .

  6. کاربران زیر از Taghi Titan بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    نقل قول نوشته اصلی توسط نسترن2 نمایش پست ها
    .
    میخوام بدونم چکار کنم.همینجوری که نمیشه ادامه داد
    عزیز شما دختر خانم گل 22 ساله ای هستی که اگر اشتباه نکنم یک برادر 17 ساله داری. مشخصه که دارای هوش خوبی هستی و همین کار دستت داده. وقتی 5 سالت بوده برادرت به دنیا آمده, پدرت و شایدم مادرت هر دو پسر میخواستن توجه ها به سوی او جلب شده قائدتا برای یک بچه 5 ساله ایجاد حسادت و کمبود میکنه که خیلی طبیعیه و چه بسا در ذهن وضمیر او آرزوی مرگ برای پدر و مادر که اونم برای کودکان هم طبیعیه و هم خیلی خیلی شایع. خوب همه اینا دست به دست هم میده و چی رو میسازه خشم و نفرت و عصبانیت و پرخاشگری و حرمت نفس پایین. ولی خوب شما دیگه 22 سالته باید تلاش کنی حداقل عقلتو به 18 سالگی برسونی نه ولش کنی تو 6-7 سالگی تا هر طور میخواد باهات رفتار کنه. میپرسی چگونه؟ با مطالعه بیشتر در علوم انسانی و اجتمایی و خود شناسی. یک مشاور خوب آگاه خانم خیلی خیلی میتونه کمکت کنه حتما مشاوره بگیر عزیز. بیشتر به درس و ورزش گروهی و ریلکسیشن و دوستان خوب بپرداز. خواب و خوراکت رو خوب کن. در ضمن 22 سالگی سن ازدواج امروز نیست و تواصلا آماده ازدواج نیستی گلم, بعد از 25 سالگی. راستی رشته تحصیلیت چیه گلم؟؟؟

  8. کاربران زیر از فرشاد1020 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    نقل قول نوشته اصلی توسط نسترن2 نمایش پست ها
    .
    میخوام بدونم چکار کنم.همینجوری که نمیشه ادامه داد
    خب دیگه ارمغان فکر بد همینه دیگه ...

    اینکه شما همیشه در حال منفی بافی هستید و این طوری به اطرافیانت نگاه میکنی خب مسلمه که نظرت بعد از مدتی عوض خواهد شد

    شما به این افراد گروه داعش نگاه کنید ، اونقدر تو فکر و ذهنشون خوندن و تکرار کردن دیگه ...

    تفاوتی بین تفکر و اعمالشون احساس نمیکنن ...

    هر کسی به فکر و ذهن خودش جهت میده و بعد از مدتی به چیزی که در ذهن خودش ساخته میرسه

    چون زندگی چیزی جز فکرایی که میکرده نیست ....

    خب شما که در حال حاضر درحال صرف انرژی واسه این همه فکر منفی هستید ...

    خب یه مدتم این انرژی رو صرف چیزای مثبت و دوست داشتنی کن ...
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  10. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6139
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    خب دیگه ارمغان فکر بد همینه دیگه ...

    اینکه شما همیشه در حال منفی بافی هستید و این طوری به اطرافیانت نگاه میکنی خب مسلمه که نظرت بعد از مدتی عوض خواهد شد

    شما به این افراد گروه داعش نگاه کنید ، اونقدر تو فکر و ذهنشون خوندن و تکرار کردن دیگه ...

    تفاوتی بین تفکر و اعمالشون احساس نمیکنن ...

    هر کسی به فکر و ذهن خودش جهت میده و بعد از مدتی به چیزی که در ذهن خودش ساخته میرسه

    چون زندگی چیزی جز فکرایی که میکرده نیست ....

    خب شما که در حال حاضر درحال صرف انرژی واسه این همه فکر منفی هستید ...

    خب یه مدتم این انرژی رو صرف چیزای مثبت و دوست داشتنی کن ...
    از خودم بدم میاد.تازه چند وقت بود زندگیمون داشت سروسامون میگرفت.دوباره با کارای دیروز من....مثبت اندیشی خیلی برام سخته.

  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6139
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    عزیز شما دختر خانم گل 22 ساله ای هستی که اگر اشتباه نکنم یک برادر 17 ساله داری. مشخصه که دارای هوش خوبی هستی و همین کار دستت داده. وقتی 5 سالت بوده برادرت به دنیا آمده, پدرت و شایدم مادرت هر دو پسر میخواستن توجه ها به سوی او جلب شده قائدتا برای یک بچه 5 ساله ایجاد حسادت و کمبود میکنه که خیلی طبیعیه و چه بسا در ذهن وضمیر او آرزوی مرگ برای پدر و مادر که اونم برای کودکان هم طبیعیه و هم خیلی خیلی شایع. خوب همه اینا دست به دست هم میده و چی رو میسازه خشم و نفرت و عصبانیت و پرخاشگری و حرمت نفس پایین. ولی خوب شما دیگه 22 سالته باید تلاش کنی حداقل عقلتو به 18 سالگی برسونی نه ولش کنی تو 6-7 سالگی تا هر طور میخواد باهات رفتار کنه. میپرسی چگونه؟ با مطالعه بیشتر در علوم انسانی و اجتمایی و خود شناسی. یک مشاور خوب آگاه خانم خیلی خیلی میتونه کمکت کنه حتما مشاوره بگیر عزیز. بیشتر به درس و ورزش گروهی و ریلکسیشن و دوستان خوب بپرداز. خواب و خوراکت رو خوب کن. در ضمن 22 سالگی سن ازدواج امروز نیست و تواصلا آماده ازدواج نیستی گلم, بعد از 25 سالگی. راستی رشته تحصیلیت چیه گلم؟؟؟
    من مهندسی میخونم ولی علاقه ای به رشته ام ندارم.الان هم امکان اینکه برم کتابفروشی و کتاب روانشناسی بخرم رو ندارم.اگر لطف کنید کتاب اینترنتی به من معرفی کنید ممنون میشم.
    ضمن اینکه تمرکز و مثبت اندیشی فوق العاده برام سخته

  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6058
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    5
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    نقل قول نوشته اصلی توسط نسترن2 نمایش پست ها
    سلام.
    دختری 22 ساله هستم و دانشجو که:
    1-وقتی خیلی بچه بودم و مدرسه نمیرفتم پیش خودم فکر میکردم تمام دنیا دست به یکی کردن منو اذیت کنن.
    2بزرگتر که شدم توی دوران راهنمایی سر یه مسایلی به خونوادم میگفتم شما بخاطر خرجهایی که میکنید سر من منت میذارید.شاید واقعا اینطور نبود ولی اونا هیچوقت حاضر نشدن به من بگن اشتباه میکنم.چون وضعیت مالیمون زیاد مناسب نبود ولی یبرای مدرسه من خرج میکردن چون تیزهوشان بودم و شهریه و سرویس لازم بود.
    3-من متاسفانه خیلی حساسم وسر مسایل کوچیک اعصاب خودمو لرای چند روز خورد میکنم.همین قضیه باعث میشه خیلی سریع به اتفاقاتی که میفته واکنش نشون بدم.مثلا احساس میکنم پدرم خیلی بین من و برادرم فرق میذاره.
    4-همین دیروز هم حسابی با پدرم دعوام شد.
    5-متاسفانه خیلی جاها مادرم هم نمیدونه چطور رفتار کنه
    6-پدرم هم معتقده زنها عقل ندارن.
    7-توی خوابگاه مشکل خاصی ندارم ولی با خونوادم نمیتونم کنار بیام.مادرم میگه تو اگ ازدواج کنی بدبخت میشی با این رفتارات.
    8-پدرم هم به مشاور اعتقادی نداره.
    9-با 22 سال و درس خوندن توی یه محیطی که خیلی هم آقایون توش فعالیت میکنن بعد از 4 سال هیچ خواستگاری نداشتم.
    10-دوس دارم بمیرم تا خونوادم از دسم راحت بشن.
    11-اینم بگم که پدرم به درس خوندن من خیلی اهمیت میده.ولی متاسفانه من چون از پدرم کینه به دل دارم نمیتونم با خانواده ام عادی رفتار کنم.
    12- وقتی دبستان و راهنمایی بودم بجای اینکه شازده کوچولو و این چیزا رو بخونم داستان های مزخرف مجله روزهای زندگی رو میخوندم.مثلا من همسر دوم بودم و طلاق و ....
    13-خودم به اندازه کافی بخاطر پدرم به مردها بدبین بودم و با خوندن این داستانها....
    نتیجه ی تست خودشناسی که توی سایت بود هم 50 شد.
    پیشاپیش از تمامی دوستان بخصوص آقای farokh عزیز بخاطر جوابهاشون تشکر میکنم.
    من فقط یه برادر دارم متولد 76
    پدرم هم هیچکسو بجز خودش قبول نداره
    من هم کسیم که همیشه از هر نظر با خانواده ام مشکل داشتم و راه حلی که جواب داد اینه:

    تصور کن پدر و مادرت آدم فضایی هستند از یک سیاره دیگه که اصلا نه اونها تورو می فهمن و نه تو اونها رو می فهمی. هرچی گفتن این گوش در اون گوش دروازه. انتظاری ازشون نداشته باش و طوری باش که اونها هم ازت انتظاری نداشته باشن. پدرت گفت عقل نداری بگو ندارم مادرت گفت بدبخت میشی با رفتارت بگو بدبخت میشم قبول. بگذار همه چیز بره پی کارش. اگه حس کردی پدرت فرق گذاشت بگو من که از پدرم طلبکار نیستم هر کاری هم می کنه لطف کرده دیگه انتظار بیشتر نداشته باش سعی کن خودت زندگیتو بسازی و به خودت تکیه بدی. دوست های بیشتر داشته باش خودت رو از نظر مالی و فکری مستقل و بی نیاز کن.

  14. کاربران زیر از Sepideh68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6139
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    چجور تونستی این کار رو انجام بدی آخه؟بهر حال من 24 ساعتمو تو این خونه میگذرونم .شرایط اینکه بخوام برم بیرون یا خونه کسی رو هم ندارم.منم و این لپ تاپ و گوشی که اگ زیاد باهاشون ور برم دعوام میکنن.
    من میمونمو یه فکر مریض و یه اینده مبهم.خیلی سخته خیلیییییییییییییییییییییی یییییی

  16. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6058
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    5
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    نقل قول نوشته اصلی توسط نسترن2 نمایش پست ها
    چجور تونستی این کار رو انجام بدی آخه؟بهر حال من 24 ساعتمو تو این خونه میگذرونم .شرایط اینکه بخوام برم بیرون یا خونه کسی رو هم ندارم.منم و این لپ تاپ و گوشی که اگ زیاد باهاشون ور برم دعوام میکنن.
    من میمونمو یه فکر مریض و یه اینده مبهم.خیلی سخته خیلیییییییییییییییییییییی یییییی
    اولش سخته ولی بعدش کم کم عادی میشه. سرت رو با مطالعه و یادگیری چیزای مختلف از اینترنت گرم کن. ادامه تحصیل، کار یا ورزش می تونن دلایل خوبی باشن که از خونه بزنی بیرون.
    امضای ایشان
    فـرقـی نـداره جـاده چـالـوس و راه قـم
    من مستــیم که دوست داره رانندگی کنه
    یـه مـاهـی که تـوی آکـواریـوم زار مـی زنـه
    تـا تـوی اشـک هـای خـودش زنـدگـی کـنـه...

  17. کاربران زیر از Sepideh68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    نقل قول نوشته اصلی توسط نسترن2 نمایش پست ها
    من مهندسی میخونم ولی علاقه ای به رشته ام ندارم.الان هم امکان اینکه برم کتابفروشی و کتاب روانشناسی بخرم رو ندارم.اگر لطف کنید کتاب اینترنتی به من معرفی کنید ممنون میشم.
    ضمن اینکه تمرکز و مثبت اندیشی فوق العاده برام سخته
    نه دیگه نشد!!!!!!! اگه رشته درسیت رو دوست نداری چرا میخونی!!!! فقط واسه مدرک؟ خوب به چه رشته ای علاقه داری؟ در ضمن امکان کتاب خریدن نداری!!!!؟؟؟ فکر کنم گفتی کار میکنی پس پولش رو داری و اگه میخوای خوب بشی باید وقت بگذاری .حتما باید بخونی البته بعد از مشاوره,گلم. من نگفتم مثبت اندیشی کن, چون میدونم برات سخت و یا غیر ممکنه من گفتم تکنیک ریلکسیشن و یا یو گا رو بیاموز. موفق باشی

  19. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6139
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    نقل قول نوشته اصلی توسط فرشاد1020 نمایش پست ها
    نه دیگه نشد!!!!!!! اگه رشته درسیت رو دوست نداری چرا میخونی!!!! فقط واسه مدرک؟ خوب به چه رشته ای علاقه داری؟ در ضمن امکان کتاب خریدن نداری!!!!؟؟؟ فکر کنم گفتی کار میکنی پس پولش رو داری و اگه میخوای خوب بشی باید وقت بگذاری .حتما باید بخونی البته بعد از مشاوره,گلم. من نگفتم مثبت اندیشی کن, چون میدونم برات سخت و یا غیر ممکنه من گفتم تکنیک ریلکسیشن و یا یو گا رو بیاموز. موفق باشی
    امکان خرید کتاب ندارم.حالا به هر دلیلی...کار نمیکنم.من تکذیب میکنم.پیش مشاور هم نمیتونم برم.فقط میمونه کتاب الکترونیکی...مطمئن باشید من اگر میتونستم برم پیش مشاور مزاحم شما نمیشدم.
    ویرایش توسط نسترن - 2 : 09-05-2014 در ساعت 12:47 PM

  20. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6058
    نوشته ها
    28
    تشکـر
    5
    تشکر شده 5 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    نقل قول نوشته اصلی توسط نسترن2 نمایش پست ها
    امکان خرید کتاب ندارم.حالا به هر دلیلی...کار نمیکنم.من تکذیب میکنم.پیش مشاور هم نمیتونم برم.فقط میمونه کتاب الکترونیکی...مطمئن باشید من اگر میتونستم برم پیش مشاور مزاحم شما نمیشدم.
    اینترنتی نمیتونی کتاب بخری و برات پست کنن؟ این همه فروشگاه آنلاین هست.
    امضای ایشان
    فـرقـی نـداره جـاده چـالـوس و راه قـم
    من مستــیم که دوست داره رانندگی کنه
    یـه مـاهـی که تـوی آکـواریـوم زار مـی زنـه
    تـا تـوی اشـک هـای خـودش زنـدگـی کـنـه...

  21. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6139
    نوشته ها
    8
    تشکـر
    5
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    نقل قول نوشته اصلی توسط Sepideh68 نمایش پست ها
    اینترنتی نمیتونی کتاب بخری و برات پست کنن؟ این همه فروشگاه آنلاین هست.
    نه خیر.نمیتونم.فقط کتاب الکترونیکی.

  22. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Aug 2014
    شماره عضویت
    5704
    نوشته ها
    645
    تشکـر
    75
    تشکر شده 416 بار در 244 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    نقل قول نوشته اصلی توسط نسترن2 نمایش پست ها
    امکان خرید کتاب ندارم.حالا به هر دلیلی...کار نمیکنم.من تکذیب میکنم.پیش مشاور هم نمیتونم برم.فقط میمونه کتاب الکترونیکی...مطمئن باشید من اگر میتونستم برم پیش مشاور مزاحم شما نمیشدم.
    سلام

    خیلی متاسفم که این رو گفتی, چون نشون میده حالت از آنچه که من حدس میزدم بدتره, عزیزم تو معلومات و کتاب خواندن با این حالی که داری ممکنه سبب آگاهی بیشترت بشه ولی در حال و روزت تاثیری نمیزاره.

    شما حتما مشاوره میخوای گلم, البته یک کتاب بهت معرفی میکنم که در مورد عزت نفس بهترینه .نمیدونم ای-بوک داره یا خیر :روانشناسی عزت نفس از ناتانیل براندن. موفق باشید

  23. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6176
    نوشته ها
    86
    تشکـر
    98
    تشکر شده 76 بار در 44 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    عزیزم شما زیادی حساسی! مادرت راست میگه اگه ازدواج کنی دچار مشکل میشی.شما توقع داری همه ی آدما با تمام مشکلاتی که دارن تمام توجهشون تماماً به سمت تو باشه؟
    عزیزم تو این دنیا هر آدمی هزارتا مشکل و مسئله برای خودش داره از بچه دو ساله گرفته که نگران خرید عروسکهای جدیدش تا بزرگترا با مشکلای بزرگترشون! هر کسی یه عالمه مسئله داره که بهش فکر کنه همه ی آدمایی که اطراف ما هستن ما رو دوست دارن ولی شاید همیشه امکانش نباشه که به ما محبت کنن و توجه کنن. شما یه لطفی به خودت بکن اصلا به حرفا و حرکات بقیه اهمیت نده تو به نوبه خودت تو سن خودت آدم موفقی هستی, خوب خداروشکر دیگه نیاز به تأیید بقیه نداری. هرکسی هر کاری برای شما می کنه از سر لطف, هیچ وظیفه ای نسبت به شما نداره. شما فقط به جنبه های مثبت اطرافیانت نگاه کن و از بقیه هیچ توقعی نداشته باش,هیچی.
    در مرحله بعدی دقت کن اطرافیانت درگیر چه مشکلایی هستن؟ چه مسئله هایی دارن؟مثلا دقت کن ببین که بابات با تمام مشکلات و کارهایی که تو یه روز باید انجامشون بده شب که میاد خونه با اینکه خستس بازم به شما ها توجه میکنه حال شمارو میپرسه.
    اگه اشتباه نکنم شما از همه توقع داری در سطح عالی به شما توجه کنن و این خیلی خیلی مشکل سازه

  24. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11278
    نوشته ها
    57
    تشکـر
    8
    تشکر شده 13 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : همه ببینن چون همه مشکلی هست اینتو

    به نظر من شما باید درستو بخونی که یه شغل خوب بتونی پیدا کنی و اگر هم ازدواج کردی دستت تو جیب خودت باشه

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد